براندازی رسم ضعیفکشی
طبق بیانیه روابط عمومی دانشگاه علامه، برکناری انتظاری، «در پی طرح مباحثی بهدور از ادبیات ایرانی و اسلامی و استفاده از تعابیری نادرست» و به دستور رئیس دانشگاه بوده و میدانیم که رئیس فعلی این دانشگاه، در دولت قبلی بدین سمت منصوب شد و بعید است قصد انتقامگیری از «مواضع انقلابی» انتظاری را داشته باشد. برخی البته در این بین تحلیلهایی کردند با استفاده از «روغن ریخته» و «نذر امامزاده» که بد نیست در آنها هم تأمل کنیم. در جامعه ایران معمولاً ضعیفکشی امری رایج است. عموماً زورمان به زیردستان میرسد. آن روی سکه ضعیفکشی هم البته قوینوازی است.
برکناری علی انتظاری از ریاست دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه پس از حضور در برنامه «شیوه»، در عین حال که شادمانیها آفرید و بسیاری حتی آن را نشانه تغییر نظاممند رویکردها بهخصوص پس از انتخابات پزشکیان دانستند، موجب ناراحتی «کیهان» شد و این روزنامه چنین امری را آنهم «به علت یک عبارت ناخواسته و سهوی» و بدون توجه به «سوابق درخشان و خدمات فراوان» این استاد، «عجیب و تا حدی ناشی از یک رفتار دیکتاتورگونه و شاید انتقام از مواضع انقلابی ایشان» قلمداد کرد. من آقای انتظاری را اصلاً نمیشناسم و چون خود او نوشته که در بیان لفظ «نفله شدن» کمدقتی کرده، میپذیرم که عمدی در کار نبوده است. بااینهمه اینجا میخواهم به نکاتی مهمتر اشاره کنم.
نکته اول اینکه، طبق بیانیه روابط عمومی دانشگاه علامه، برکناری انتظاری، «در پی طرح مباحثی بهدور از ادبیات ایرانی و اسلامی و استفاده از تعابیری نادرست» و به دستور رئیس دانشگاه بوده و میدانیم که رئیس فعلی این دانشگاه، در دولت قبلی بدین سمت منصوب شد و بعید است قصد انتقامگیری از «مواضع انقلابی» انتظاری را داشته باشد. برخی البته در این بین تحلیلهایی کردند با استفاده از «روغن ریخته» و «نذر امامزاده» که بد نیست در آنها هم تأمل کنیم.
در جامعه ایران معمولاً ضعیفکشی امری رایج است. عموماً زورمان به زیردستان میرسد. آن روی سکه ضعیفکشی هم البته قوینوازی است. نگاهی بیاندازید به رفتار رایج در خانواده، اداره، کارخانه، مدرسه و... افراد تا جایی که بشود طاقت بیاورند از بالادستیها زور میشنوند و چشم میگویند و بعد تا جایی که تیغشان ببرد، به زیردستانشان زور میگویند و بلهقربان میطلبند. آدورنو به چنین شخصیتهایی میگفت: «شخصیت اقتدارگرا».
چنین شخصیتی در کنار دو ویژگی تسلیم در برابر قدرت برتر و سلطهجویی بر زیردستان، ویژگی سومی نیز دارد که بسیار مهم است و آن احساس نابرابری با دیگران است. او خود را یا برتر از دیگران میداند یا فروتر. شخصیت دموکراتیک اما به دیگران خوشبین است، اعتمادبهنفس و احساس خودکفایی دارد و انگیزه قدرتطلبی در او اندک است. مرور صحبتهای دکتر انتظاری و برخی نویسندگان «کیهان» نشان میدهد آنها نیز نشانههایی از شخصیت اقتدارگرا را در سخنانشان بازتاب میدهند. منظورم البته فقط آن «نفله شدن» مشهور نیست.
البته که آن ادبیات سنخیتی با رفتار دموکراتیک ندارد اما اگر فیلم صحبتهای برنامه «شیوه» را تماشا کنید، میبینید که آقای انتظاری بعد از استفاده از این لفظ، بهراحتی از «تمدیدنشدن قرارداد چند استاد» ـ و البته نه «اخراج» آنها ـ دفاع میکند، سپس میگوید بالاخره در این زدوخوردها، تعدادی نیز از دو طرف کشته شدند که این نیز «حداقل خشونت ممکن» بوده است. من اینجا کاری به کشتهها ندارم که «یکی داستانست پر آب چشم»، اما برایم سوال شد چرا فردی دانشگاهی اینقدر راحت از بیکارکردن همکاران خود میگذرد؟ و به این نمیاندیشد که وقتی قرارداد استادی، تمدید نمیشود، چه مصائبی بر زندگی او بار میشود؟
همین بیتفاوتی را در ادبیات «کیهان» نیز میبینیم، وقتی معترض میشود که چرا رئیسجمهور از لزوم بازگشت اساتید و دانشجویان اخراجی به دانشگاه سخن میگوید. چنین حساسیتی را اما در «کیهان» در قبال مسئولان خطاکار همحزبی نمیبینیم. با «همشهری» باشد که میگوید «برخورد مؤمنانه»؛ یعنی انگار نه خانی آمد، نه خانی رفت. این ادامه همان رفتار اقتدارگرایانه نیست؟ شدت عمل با مردم بیپناه و رأفت اسلامی با مسئولان همسو. القصه بیتفاوت مصائب دیگران نباشیم. بله بهخاطر یک دستمال قیصریه را به آتش نمیکشند، اما خودکرده را تدبیر نیست.
دکتر انتظاری زمانی که بهسادگی از کنار مرارت دیگران میگذشت، شاید گمان نمیکرد که بهخاطر «یک خطای سهوی»، از ریاست دانشکده برکنار شود. البته این پستها بار سنگین امانت است. فرونهادنش به. امیدوارم اما این اتفاق تلنگری باشد به همه ما که کمی خودمان را جای دیگران بگذاریم و همانقدر که حواسمان هست که به بالادستیها بد نگذرد، پاییندستیها را هم دریابیم. رسم ضعیفکشی را براندازیم و با همه برخورد منصفانه داشته باشیم. بهقول سعدی: «پادشاهی که یار درویشست/ پاسبان ممالک خویشست».