| کد مطلب: ۱۹۲۷۲

وزیر مالک گنجینه تاریخی ما نیست

نیوشا طبیبی‌گیلانی، روزنامه‌نگار و پادکستر

وزیر مالک گنجینه تاریخی ما نیست

وزیر میراث، آقای ضرغامی، آخرین شاهکار دوره مدیریت خودشان را زدن زیر میز تابوی اجرای کنسرت در مکان‌های تاریخی دانستند و از آن به‌عنوان کاری بسیار مهم و ارزشمند یاد کردند. حوزه میراث فرهنگی و گردشگری با انبوهی از مشکلات و معضلات بنیادین رو‌به‌رو است. روزی نیست که خبری از تجاوز به حریم تاریخی، تخریب ابنیه، آثار ثبت‌شده و حفاری‌های غیرمجاز به گوش نرسد.

ترمیم‌‌ها و مرمت‌های پراشکال، مسائل مربوط به کارکنان زحمتکش میراث و هزار هزار گرفتاری دیگر بر زمین مانده و هیچ کاری برای حل آنها انجام نشد. در حوزه گردشگری هم جز ادعا و البته سیم‌کارت‌های ویژه‌ای که می‌خواستند در اختیار توریست‌ها – به‌عنوان یکی از تسهیلات گردشگری در ایران قرار دهند - چیزی ندیدیم. ایشان نه‌تنها هیچ کاری برای سامان‌دهی شرایط بد میراث‌فرهنگی بعد از یک دوره مدیریت غیرکارشناسانه و حتی ویران‌گرانه دولت قبلی انجام ندادند بلکه خود مایه دلواپسی و نگرانی علاقه‌مندان فرهنگ و تاریخ ایران بودند.

اجرای کنسرت در مکان‌های تاریخی به‌ویژه تخت جمشید کاری به‌دور از حزم و احتیاط و خلاف استانداردهای حفظ ابنیه تاریخی آن‌هم با قدمت چندین قرن بود. این گنجینه بی‌همتای تاریخی که بخشی از شناسنامه ملی ماست، آنقدر ارزشمند است که نباید هیچ خطری را به آن تحمیل کرد. مجموعه تخت جمشید با وجود پایش دائمی و دقتی که کارشناسان میراث در نگهداری از آن دارند، معمولاً با خطرات مختلفی مواجه است.

طبق نظر کارشناسان که فراوان در رسانه‌ها منعکس شد و البته طبق معمول مورد بی‌اعتنایی مدیران قرار گرفت، حجم صدای تولیدشده در کنسرت می‌تواند به بنا آسیب برساند، این بنا آنقدر اهمیت دارد که بنا بر احتیاط نباید کوچکترین ریسکی را در مورد آن پذیرفت. کنسرت آقای علیرضا قربانی چه چیزی به مجموعه تاریخی و میراثی تخت جمشید اضافه کرد؟ آیا دستگاه عریض و طویل میراث فرهنگی لنگ یک میلیارد تومان پولی بودند که ایشان ‌ به آنها دادند؟ البته که لابد مثل بسیاری دیگر  نظر مردم و مصلحت ملی و اولویت‌های فرهنگی برای بسیاری از کنسرت‌گذاران اهمیتی ندارد. بازار مهم است و همان چندهزار نفری که بلیت چندمیلیونی و چندصدهزار تومانی می‌خرند که بیایند و به‌نام موسیقی ایرانی و موسیقی هنرمندانه، کارهای عامه‌پسند را بشنوند.

با نزدیک شدن زمان معرفی کابینه، به همراه همه مردم ایران که دوست‌دار و نگران سرمایه‌های تاریخی، میراثی و فرهنگی‌شان هستند، باید آرزو کنیم که وزیری بر مسند بنشیند که فهمی درست از موضوع و حوزه وزارتش داشته باشد. بداند که میراث فرهنگی سرمایه‌ای ملی و دارایی مشاع ملت ایران است که وزیر به کار حفاظت، ترمیم، بهبودی و ارتقای آن از سوی ملت به کار گمارده شده. وزیر حق ندارد با ایده‌هایی مانند «زیر میز» زدن با بنیان یکی از تخصصی‌ترین حوزه‌های فرهنگی کشور، دانش و تجربه انباشته از سال‌های گذشته و نظرات کارشناسان را نادیده بگیرد و حرف خودش را بزند و تصمیمات غیرکارشناسانه بگیرد.

دو وزیر میراث تاکنون، نه از میان متخصصان و آشنایان به امور، بلکه از میان مدیران حرفه‌ای سیاسی انتخاب شده‌اند. آقای ضرغامی در دوره وزارت ارشاد و در ریاست صداوسیما کارنامه چندان درخشان فرهنگی‌ای نداشته‌اند که در میراث کاری انجام بدهند. شعار زیر میز زدن اگر برای سازمان‌هایی مانند گمرک ممکن است کار کند، برای میراث که وجودی لرزان و در معرض آسیب دارد قطعاً کار نمی‌کند. حوزه میراث، حوزه‌ای است که رفتارها و تصمیمات در آن باید از مجاری کارشناسی بگذرند باید به آراء متخصصان توجه شود، هیچ ریسک و خطری نباید پذیرفته شود چون برای یک شیء و یک بنای تاریخی جایگزینی وجود ندارد. امید که فردی بر این جایگاه بنشیند که فارغ از کار سیاسی، تمرکز و توجه‌اش یکسره بر فرهنگ و حفظ، نگهداری، ارتقا و بهبود شرایط گردشگری و میراثی باشد.

اخبار مرتبط
دیدگاه
آخرین اخبار
پربازدیدها
وبگردی