حاجی حلال کن!
میگویند آدم تا زنده است، باید بار گناهانش را سبکتر کند تا حد ممکن و اگر غیبتی کرده در باب فردی و بدگمان بوده و در خلوت و جلوت تهمتی زده به او، طلب حلالیت کند. من هم اگر این یادداشت جایی گیر نکند و امکان نشر بیابد، فرصت خجستهای نصیبم شده که از وزیر محترم ارشاد حلالیت بطلبم. اصلاً هم کنایه و شوخی نیست. ایشان بهنظر من، تنها فرد کابینه است که حرفش با عملش یکی و روراستی و شفافیتش، مثالزدنی است. دلیل طلب حلالیت نگارنده از ایشان، به این خاطر است که من در کل دوره وزارت ایشان، مدام چنین فکر میکردم و هرازگاهی اینجا و آنجا میگفتم و مینوشتم که انگار طرف اصلاً نمیداند دارد چهکار میکند. گناهش تا حدی بر دوش باقی همکاران ایشان است که حرفهایشان با اعمالشان نمیخواند و این است که آدم فکر میکند، باید همه را به یک چشم دید. اما وزیر ارشاد دقیقاً همان را که میگوید، عملی میسازد و تکلیف آدم با او روشن است. در مورد اداره کتاب قول داده بود که نیروهای جدید متعهد را به کار بگمارد و گماشت. تا جایی که همین اواخر آقای «خسرو معتضد» که-داوری نمیکنم ایشان را- بههرحال مدتها شبکههای تلویزیونی با روایتهایش از تاریخ معاصر قبضه شده بود و بههرحال صداوسیمای ما اگر چیزی را نپسندد و بهنفع بخشی از نظام نداند محال است تن به پخشش بدهد، توی همان صداوسیما از ممیزان ارشاد گله کرده که بابت ایرادهایی بیاساس، مجوز کتابش را مشروط به حذف 100 صفحه کردهاند. بنشینید پای درددل ناشران، نویسندگان و مترجمان تا ببینید اوضاع از چه قرار است. وزیر محترم از پیش، وعدهاش را داده بود و به آن هم عمل کرد. دمش گرم که مثل بقیه ژست نگرفت که میخواهم به فکر سهولت صدور مجوز و تنوع آثار موجود در بازار کتاب باشم. گفت، قرار است قیف تنگتر شود و شد.
در مورد سینما هم که خودتان شاهد بودید اختتامیه درخشان جشنواره فجر را و رئیس درخشان سازمان سینمایی کشور را که انواع و اقسام دستهگلها را تقدیم هنرمندان کرد و نشان داد که ربط و نسبتش با فرهنگ، هنر و سینما در چهحدی است. باز هم وزیر محترم از پیش وعده داده بود که باباجان! سینما و جشنواره آن چیزی نیست که شما فکر میکنید، این چیزی که من به آن میگویم سینمای پررونق، باشکوه و جشنواره پرشور، همین فیلمهای موجود است و همین وضعیت رفتار با هنرمندان و سینماگران نامی و کاربلد. هرگز هم وعده نداد که نیروهای به حاشیه راندهشده را دعوت به کار میکنیم و بخش خصوصی را فعال و جشنواره را بدل میکنیم به آشتی سینماگران با دولت. وقتی وزیر محترم به فروش و اکران فیلمهای روز بهعنوان مدرکی بر پویایی سینمای ایران استناد میکند، وقتی میگوید سر مسائل مربوط به ممنوعیتازکاری هنرمندان سینما شوخی نداریم، وقتی میگوید وزارتخانه مربوطه قرار است فلان مضامین و مفاهیم را مورد حمایت قرار دهد و قال سیاهنمایی را از سینمای ایران بکند، در عمل هم دارد همین را اجرایی میکند. هرگز هم خلاف این وعده نداده بود و باز هم دمش گرم.
چند روز پیش هم که آمد و آب پاکی را ریخت روی دست موسیقی. ایشان فرمود از اساس ما قصدی برای توسعه موسیقی در کشور نداریم، چون به گرفت و گیر و دردسرهایش نمیارزد. از کنسرتهای فعلی هم راضی هستیم (و لابد شما هم دیدهاید بیلبوردهای تبلیغ کنسرت خوانندگان مورد حمایت وزارت ارشاد را در سطح شهر و حتماً از تراز هنرمندیشان نیز بهخوبی آگاه هستید). بنابراین رک و راست گفت که دنبال گشایشی نباشید و روی ما هم حساب نکنید. باز هم دمش گرم.
تمام اینها را گفتم تا برسم به بخشی دیگر از سخنان ایشان که وعده دادند بهزودی سندهای بالادستی و قانونی سینما، تئاتر، موسیقی و هنرهای تجسمی آماده میشود و از آن به بعد دیگر مطابق آن قوانین رفتار خواهیم کرد. با توجه به کارنامهای که مختصری از آن را در این متن مرور کردیم، باید به صداقت این مرد ایمان داشت. ایشان کاملاً میداند دارد چه میکند و واقعاً هم زیر حرف و وعدهاش نمیزند. پس اگر یکی، دو ماه دیگر هرکدام از این اسناد بالادستی آمد و وعدهها عملی شد، عزیزان هنرمند دیگر ادای آدمهای شگفتزده و یکهخورده را درنیاورند. این وزیر با بقیه فرق دارد و دیگر جایی برای غرولند، سرزنش و اعتراض باقی نمیگذارد. من که دیگر بهشخصه هرچه بگوید، باور میکنم. تا حالا هم اگر انگ ندانمکاری به ایشان زدهام، خطا کردم. حلال کن حاجی!