اطلاعرسانی نیروی محرکه و مبلغ سرمایهگذاری
رسانههای مختلف دیداری و شنیداری و نیز رسانههای مکتوب بیش از پیش و افزونتر از همیشه تاریخ انسانهای روی کره زمین را هدف اطلاعرسانی خود قرار دادهاند و ذهن و بینش آنها را آماده پذیرایی و استقبال از خبرها و رویدادها کردهاند.
رسانهها آیینه تمامنمای ارگانهای تصمیمساز و اجرایی کشور هستند؛ با این خصوصیت که گاه آنها را نقد و گاه از آنها تمجید میکنند؛ در این شرایط چون اصل بر تکامل و هدف بر این پایه استوار است که نواقص از پیش روبرداشته شود در بیشتر موارد رویکرد نقادانه و البته انعکاس منصفانه در دستور کار قرار میگیرد؛ البته نباید از این نکته گذشت که آگاهی میوه ممنوعهای است که چون خواب خفتگان را آشفته و راز تحفگان را برملا میکند مخالفان سر سختی دارد.
این حکایت امروز و دیروز نیست و مقاومت در مسیر «آگاهی» پیشینهی دیرپا و شاید به درازای عمر بشردارد؛ این مهم به اقتضای شرایط زمانی و مکانی در جوامع مختلف فرازوفرودهای بسیاری را تجربه کرده؛ با این اوصاف نمیتوان منکر این شد که عصر عصر رسانههاست.
رسانههای مختلف دیداری و شنیداری و نیز رسانههای مکتوب بیش از پیش و افزونتر از همیشه تاریخ انسانهای روی کره زمین را هدف اطلاعرسانی خود قرار دادهاند و ذهن و بینش آنها را آماده پذیرایی و استقبال از خبرها و رویدادها کردهاند؛ بخشی از مناطق ویژه اقتصادی و سرمایهگذاری در ایران در ماکتی کوچک حجم قابل توجهی از اخبار اقتصادی کشور را به خود اختصاص میدهند؛
مناطقی که در تداوم سیاستهای همتایان خود در دیگر نقاط جهان و با اهدافی والا که مهمترین آن پردازش صادرات بوده شکل گرفته: حدود نزدیک به سه دهه از زمانی که نظام جمهوری اسلامی به موجب ماده ۱۹ قانون برنامه اول توسعه اقتصادی؛ اجتماعی؛ فرهنگی اجازه یافت حداکثر در سه نقطه از نقاط مرزی کشور مناطق آزاد صنعتی و تجاری تاسیس میکند میگذرد.
حال پرسش اینجاست که در طول این چند دهه تا چه حد به برنامههایمان نزدیک شدیم و به چه مقداری از آن جامه عمل پوشاندهایم؟ مهمتر آنکه آیا رسانهها توانستهاند بهطور تمام و کمال به وظیفه خود در قبال مناطق عمل کنند. بر هیچکس پوشیده نیست که رسانهها با هدف اطلاعرسانی عامل محرکی در تمام عرصهها هستند؛ بهزعم بسیاری از کارشناسان و مسئولان؛ رسانههای قوی با گستره عظیمی از مخاطبان نوعی سرمایهگذاری معنوی در حوزه اقتصادی به شمار میآیند؛ مهجور ماندن مناطق آزاد و ویژه اقتصادی از حیث خبری به جد نهتنها به سود مسئولان مربوطه و در کل اقتصاد کشور نیست؛ بلکه در درازمدت آثار منفی آن خودنمایی خواهد کرد.
اگر از قشرهای مختلف جامعه در خصوص میزان آشناییشان با مناطق آزاد و چگونگی فعالیت آنها آمارگیری شود؛ به یقین نتیجه نشان خواهد داد که بیشتر افراد آگاهی چندانی از این مقوله ندارند و حتی شاید برخی از آنان کاملاً با آن بیگانهاند؛ از سویی سرمایهگذار زمانی به سرمایهگذاری در حوزه فعالیتهای اقتصادی تشویق میشود که تا حدودی به خروجی کار خود اطمینان داشته باشد؛
اگرچه موقعیت بیهمتای ایران در خلیجفارس، خاورمیانه، و شبه قارههند و دریای خزر از یک سو و استقرار مناطق آزاد در مراکز مهم اقتصادی کشور از سویی دیگر فرصتی عالی و کمنظیر ایجاد کرده است، تا سرمایهگذاران بتوانند بازدهی خود را دوچندان کنند اما در این بین نمیتوان از عامل استقبال گردشگران در ترغیب سرمایهگذاران غافل شد؛ این مهم تنها با زمینهسازیهای لازم و در سایه اطلاعرسانی درست، کافی و بهموقع صورت میگیرد؛ البته در طول چند سال اخیر رسانهها اقدامات پراکندهای در این خصوص انجام دادهاند؛ هرچند با حجم عظیم پتانسیلها و ظرفیتهای مناطق همخوانی نداشته است.
این مسئله قابل تأمل است که چرا در این زمینهها حرکتهای بنیادین انجام نشده و با وجود حجم انبوه رسانههای دیداری و نوشتاری حق مطلب ادا نشده است؛ بیتردید باتوجه به چنین کمبودی در امر اطلاعرسانی درصورت توجه و اهتمام ویژه به آن، شاهد محکمتر شدن تار و پود مناطق آزاد خواهیم بود؛ البته تمامی این موارد روی یک سکه است، و روی دیگر آن نحوه تعامل مسئولین با مجریان و تصمیمگیران حوزههای اقتصادی مربوط میشود؛
مسئولان با آگاهی از اینکه عملکرد آنها در هر زمینهای انعکاس رسانهای خواهد داشت به یقین با جدیت بیشتری درصدد رسیدن به نقطه ایدهآل طرحریزیشده برخواهند آمد؛ و این مسئلهای که دبیر جدید شورایعالی محترم مناطق آزاد و وزیر اقتصاد نیز بارها روی آن صحه داشته و تاکید کردهاند؛ حاصل سخن اینکه بهرهگیری از ظرفیت عظیم رسانه در رساندن پیام و شرح فعالیت مناطق آزاد؛ به بهترین وجه ممکن ضرورت تام دارد.