دلار تلگرامی رسمی شد؟
بانک مرکزی حراجی را در بازار طلا انجام داده که اصلاً قیمت آن مشخص نیست. وقتی قیمت اعلام نمیشود مجبور میشویم به شنیدهها رجوع کنیم. شنیدهها نیز حاکی از آن است که قیمت را با دلار بازار آزاد که به هر حال بانک مرکزی معتقد است دلار تلگرامی و غیررسمی است، مبادله میکند. اگر مسئولان معتقدند که قیمت تلگرامی دلار غیررسمی و نادرست است چرا این قیمت را مبنای محاسبه خود قرار دادهاند؟ احمد جانجان، کارشناس بازار سرمایه با بیان اینکه بخشنامه بانک مرکزی در خصوص عرضه طلا در مرکز مبادله یک موازیکاری با بورس است، گفت: بانک مرکزی چند هزار میلیارد تومان برای خرید ساختمان مرکز مبادله خرج کرد؛ برای انجام کاری که پیشتر بهراحتی در بازار انجام میشد. او با اشاره به اینکه یک بخشی از تجربیات گذشته را تکرار میکنیم، اظهار کرد: به محض اینکه دوگانگی بهوجود آمده را دیدم تجربیات شکستخورده گذشته تداعی شد. بانک مرکزی درحالی برای بانکها و بورس در عرضه طلا محدودیت ایجاد کرد که مجوز این بازار مدتها پیش توسط خود مسئولان داده شده بود. به گفته جانجان بانک مرکزی رسماً بازاری که جا افتاده و از ابزارها و متدهای روز دنیا بهره میبرد، سیستم شفافی دارد و از سوی دیگر تعداد قابلتوجهی از افراد در آن سرمایهگذاری کردند را محدود میکند. به جای آنکه از زیرساختهای ایجادشده در بورس استفاده شود، میگوید خودم میخواهم یک بازار راهاندازی کنم و به شیوهای سنتی در آن مبادله انجام دهم.
او در خصوص نقاط ضعف بازاری که بانک مرکزی راهاندازی کرده، گفت: یکی از مشکلات این بازار این است که حداقل خرید طلا در این بازار یک شمش طلا و حداکثر سه شمش است. درحالیکه در بورس امکان خرید حتی یکدهم گرم طلا نیز وجود دارد و میتواند خریداران بسیار زیادی را به سرمایهگذاری در این بازار جذب کند.
این کارشناس بازار سرمایه افزود: مشکل دوم این است که در عصر معاملات آنلاین و اعتباری، معاملاتی راهاندازی شده که فقط امکان خرید حضوری دارد. اصلاً فلسفه خرید حضوری چیست؟ شما به من بگویید غیر از تهرانیها چه کسانی امکان خرید و حضور در معاملات بانک مرکزی را دارند؟ دسترسی برای همه مردم کشور را عملاً محدود کردهاند. از خوزستان و بوشهر و هر نقطه دیگر کشور اگر بخواهند در این معاملات شرکت کنند باید برای روز حراج خود را به تهران برسانند.
جانجان خاطرنشان کرد: به عقیده من زیرساختهای معاملات غیرحضوری را نداشتند و اعلام کردند که باید به صورت حضوری خرید صورت گیرد. اگر در آینده شاهد این باشیم که معاملات غیرحضوری هم امکانپذیر شود، نشان خواهد داد که ادعای من صحیح بوده است. یعنی خواستند یک بازاری راه بیندازند ولی هیچ امکانی برای آن نداشتند. این نشان میدهد که روی این کار خیلی فکر نشده است. بانک مرکزی باید از ابزارها و زیرساختهای موجود در بورس استفاده میکرد و عمق بازار را افزایش میداد تا حبابها تخلیه شود.
جهانبخش سنجابی، دبیرکل اتاق مشترک ایران و عراق نیز با اشاره به هزینههای سرباری که به واسطه تحریم بر بازارگانان تحمیل میشود از بانک مرکزی خواست دست از تحمیل هزینههای مازاد به تجار بردارد.
او تاکید کرد: با بخشنامه جدید بانک مرکزی در خصوص عرضه طلای وارداتی در مرکز مبادله قطعاً مانند گذشته صادرکنندگان به دنبال وارد کردن طلا نخواهند رفت.
سنجابی عنوان کرد: صادرکننده با فروش طلای وارد شده در بازار آزاد، پول واقعی خرید خود را حفظ میکرد. اما اگر بخواهد این طلا را با نرخهایی کمتر به بانک مرکزی بفروشد زیانی به مجموع زیانهای ناشی از افزایش هزینه مبادله او افزوده میشود. دبیرکل اتاق مشترک ایران و عراق متذکر شد: سیاست بانک مرکزی در اینکه طلا شناسنامهدار باشد و در یک بازاری عرضه شود که قطعیت ورود آن مشخص شود سیاست درستی است اما اینکه قیمتگذاری در اختیار مسئولان باشد، نمیتواند منجر به نتیجه مطلوب شود. او اضافه کرد: مادامی که هزینههای سربار رفع تعهد ارزی را به هر شیوه ممکن حذف نکنیم عملاً یک عامل مخدوشکننده در تجارت خواهد بود. بهطور مثال منِ صادرکننده اگر بخواهم کالایی را به عراق صادر کنم برای رفع تعهد ارزی حدود هفت درصد باید هزینه اضافه بپردازم. دلیل این است که نرخ بین ارز آزاد و آنچه معروف به ارز نیمایی است تفاوتی دارد که ممکن است 5 تا 9 درصد باشد اما بهطور متوسط 7 درصد تفاوت نرخ وجود دارد که به سرجمع هزینههای صادراتی افزوده میشود. سنجابی با اشاره به اینکه پیشنهادم این است که بانک مرکزی برای حذف این هزینه چارهای بیاندیشد، تصریح کرد: در صورتی که هزینه سربار از دوش صادرکننده برداشته شود، هم برگشت ارز و هم طلا به صورت واقعی به کشور انجام میشود و میشود از این ذخایر برای واردات استفاده کرد.