| کد مطلب: ۱۷۳۱

آمار مبهم اعتراضات

آمار مبهم اعتراضات

نگاهی به تفاوت اطلاعات منتشرشده در پی اعتراضات پس از مرگ مهسا امینی و اهمیت دستیابی به آمار منطبق بر واقعیت

نگاهی به تفاوت اطلاعات منتشرشده در پی اعتراضات پس از مرگ مهسا امینی و اهمیت دستیابی به آمار منطبق بر واقعیت

نزدیک به یک ماه از تراژدی مرگ مهسا امینی می‌گذرد. در این یک ماه، در بسیاری از شهرهای ایران، تجمعات اعتراضی برگزار شد. این تجمعات گاه به خشونت و درگیری کشیده ‌شد تا جایی که طبق آمار رسمی ایران، نزدیک به 30نفر از نیروهای امنیتی، بسیجی‌ها و افسران نیروی انتظامی در درگیری با معترضان جان خود را از دست داده‌اند. شش نفر در سیستان‌وبلوچستان، پنج نفر در تهران، چهار نفر در فارس، دو نفر در آذربایجان‌غربی و در استان‌های دیگر مثل کردستان، آذربایجان شرقی، خراسان رضوی، البرز، قزوین، قم، هرمزگان، مازندران و سمنان هر کدام یک نفر، جان خود را در این اعتراضات از دست داده‌اند.

اما ظاهرا تنها قسمت شفاف ماجرای اعتراضات همین‌جاست. در واقع هنوز هیچ آماری از افرادی که در این اعتراضات جان خود را از دست داده‌اند منتشر نشده است. هرچند رسانه‌های فارسی‌زبان خارج کشور، خبرگزاری‌های بین‌المللی و نهادهای حقوق بشری، ادعا می‌کنند که تعداد افرادی که در این اعتراضات جان خود را از دست داده‌اند، از 200 نفر بیشتر است.

آمار رسمی و غیررسمی اعتراضات 98

اختلاف در انتشار آمار افرادی که جان خود را در اعتراضات از دست دادند، بزرگنمایی‌ها و کم‌انگاری‌ها، تقریبا در بیشتر حوادث قبلی هم اتفاق افتاده است. در اعتراضات 98، هرچند خبرگزاری رویترز از کشته شدن تا 1500 ایرانی خبر داده بود و بعدا این خبر مبنای تحلیل اکثر رسانه‌های فارسی‌زبان خارج از کشور قرار گرفت اما وزیر کشور ایران تقریبا چهار ماه بعد از اعتراضات، کشته شدن بیش از 200 نفر را تایید کرد؛ چیزی که از آمار برخی خبرگزاری‌ها که به قصد گمانه‌زنی اظهارنظر کرده بودند؛ کمتر بود. این‌در‌حالی بود که برخی فعالان حقوق بشری مدعی شدند اسامی بیش از این تعداد کشته‌شده در این حوادث را در اختیار دارند که رقم‌اش تا 300 نفر می‌رسد. مقایسه اخبار رسانه‌های داخلی و خارجی نشان می‌دهد تندترین برخورد با اعتراضات مردمی، مربوط به اعتراضات آبان 98 است که در پی افزایش قیمت بنزین رخ داده بود. در آن اعتراضات نیز تعداد زیادی از بانک‌ها و ساختمان‌های دولتی آتش زده شد.

آمار رسمی و غیررسمی اعتراضات 96

در اعتراضات دی‌ماه 96 نیز آمار رسمی از تعداد کشته‌شده‌ها منتشر نشد، اما بعضی سایت‌های خبری، مثل رجانیوز به صورت زنده و مستقیم، اخبار کشته‌شده‌ها را منتشر می‌کردند. رجانیوز در یک مورد مدعی شده بود در قهدریجان اغتشاش‌گران به کلانتری 14 این شهر حمله کردند که پس از درگیری با نیروهای انتظامی، شش نفر از مهاجمانی که قصد ورود به این مرکز انتظامی را داشتند، جان خود را از دست دادند. رسانه‌های خارجی در مجموع مدعی هستند نزدیک به 20نفر در حوادث آن سال در شهرهای مختلف ایران کشته شدند، اما هیچ آمار رسمی‌ای در این زمینه منتشر نشده است.

محاسبه آمار افرادی که جان خود را از دست داده‌اند، کار غیرممکن و دشواری نیست. به‌خصوص اینکه به هر حال خانواده و نزدیکان این افراد پیگیر فرد ازدست‌رفته می‌شوند و در نهایت اسامی آنها به رسانه‌ها ممکن است درز کند. اما درباره تعداد افرادی که در این تجمعات حضور دارند و همین‌طور درباره افرادی که توسط نهادهای امنیتی بازداشت می‌شوند، هیچ آمار و عدد درستی وجود ندارد. یک دلیل آن این است که در اعتراضات کوی دانشگاه در سال 78 یا اعتراضات سال 88، برخی روزنامه‌نگاران مستقل در صحنه حاضر بودند و گزارش‌های خبری خود را در رسانه‌ها منعکس می‌کردند، اما در اعتراضات اخیر سال‌های 96 و 98 و 1401، عملا شرایط حضور خبرنگاران در میدان فراهم نبوده است و هیچ گزارش مستقلی درباره اعتراضات منتشر نشده است. رسانه‌های منتقد نیز ناچار هستند اطلاعات خود را بر مبنای گزارش‌های رسمی نهادهای امنیتی که در رسانه‌های مرتبط و خودی منتشر می‌شود، تنظیم کنند. اما همین گزارش‌های خبری نیز سرشار از تناقض است.

بعضی چهره‌های اصولگرا مثل حمید رسایی از آمار حضور 150نفر در اعتراضات صحبت می‌کنند، آماری که به نظر می‌رسد قسمتی از جنگ روانی اصولگراها برای تحقیر معترضان باشد. گرچه در بطن خود حقیقتی را نمایان می‌کند که آنها باوری به آمار و شمارش ندارند. اما وزیر کشور گفته در شلوغ‌ترین روز تجمعات اخیر ۴۵ هزار نفر در تجمعات شرکت کرده‌اند. در دانشگاه‌های کشور نیز در اوج شلوغی، ۱۸هزار نفر از جریانات مختلف در تجمعات حضور داشتند. البته این آمار وزیر کشور نیز مشخص نیست تا چه اندازه بتواند گستره اعتراضات را پوشش دهد. بررسی‌های هم‌میهن نشان می‌دهد دانشجویان 100دانشگاه و مرکز آموزش عالی تا امروز تصاویری از اعتراض و تعطیلی دانشگاه‌های خود را منتشر کرده‌اند. نکته بعدی، بزرگی عدد دوهزار مجروح از میان نیروهای نظامی و امنیتی است که از طرف مقامات ارشد فراجا تایید شده است که اگر درست باشد، حتما تعداد افراد حاضر در اعتراضات، از آنچه اعلام شده بیشتر است.

اطلاعات مبهم و متنوع

به جز این، تصاویر غیرشفاف دیگری از اعتراضات اخیر منتشر شده است که نشان می‌دهد رسانه‌ها هنوز همه ابعاد این اعتراضات را به تصویر نکشیده‌اند. مثلا اول مهر سلمان اسماعیلی، فرماندار ویژه ملایر گفت: «در اتفاقات شب گذشته ۶۹ نفر بازداشت شدند و از تعدادی از آنها انواع سلاح گرم و سرد، فشنگ و مواد انفجاری کشف شد. این‌در‌حالی بود که نه در رسانه‌های داخلی و نه رسانه‌های خارجی، هیچ خبری از تجمعات کوچک یا بزرگی در شهر ملایر منتشر نشده است و مشخص نیست تجمعاتی که منجر به بازداشت 69 نفر شده است، با حضور چند نفر از مردم ملایر برگزار شده است.»

به نظر می‌رسد انتشار خبر بازداشت‌ها در روزهای اولیه با هدف ایجاد ترس در بین معترضان بوده است. چنانچه گفته شد در گیلان بیش از 700نفر و در مازندران بیش از 400 نفر بازداشت شده‌اند. اما به مرور برنامه جدیدی برای انتشار آمار بازداشتی‌ها در دستور کار قرار گرفت، چنانچه در استان کردستان آماری از بازداشتی‌ها اعلام نشده، درحالی‌که به نسبت جمعیت خود، ملتهب‌ترین استان کشور در دو سه هفته گذشته بوده است. مقامات کردستان در یک نوبت خبر از آزادی 150نفر از بازداشت‌شده‌ها داده‌اند و در یک نوبت دیگر گفته‌اند که سه درصد افراد معترض را بازداشت کرده‌اند. در استان ایلام نیز خبری از بازداشت حدود 180نفر منتشر شده است.

اعتراضات در روزهای گذشته کاهش زیادی یافته است. اما به هر حال به عنوان قسمتی از تاریخ معاصر ایران خواهد ماند. احتمالا در سال‌های پیش‌رو پژوهشگرانی در دانشگاه‌های داخلی و خارجی ابعاد مختلف آن را بررسی خواهند کرد. اما نکته قابل توجه این است که آمارهای رسمی ارائه‌شده از طرف مقامات رسمی ایران، نمی‌تواند منبع مورد اعتمادی برای استناد پژوهشگران و تحلیل‌گران باشد. گاف‌های خبرهای رسمی، بیشتر از آن است که حتی برای اصولگرایان، قابل استناد باشد.

جایگاه آمار و ارقام در اعتراضات

در این میان یافتن آمار و ارقام درست و منطبق بر واقع در پی هر تجمع اعتراضی در سطح جهان کار دشواری است؛ طبیعتا اگر بحث معترضان ضددولتی باشد که دغدغه درباره آمارهای رسمی در حد بالاتری قرار می‌گیرد. اینکه به طور معمول باید کدام آمار را کف واقعیت و کدام را باید مبالغه و کدام را مطلوب و نزدیک به واقعیت بدانیم؛ موضوعی است که بیش از هر چیز به نهاد آمارگیرنده و اعتمادی که به آن می‌توان داشت؛ باز می‌گردد و پس از آن شیوه آمارگیری‌ها و روش علمی آن قابل توجه است. طبیعتا فضای بررسی‌ها هر چه علمی‌تر و دور از حب‌وبغض‌ها نسبت به یک اتفاق باشد و آن نهاد کمتر نسبت به نتیجه آن ذی‌نفع باشد؛ آمار انتشاری نزدیکی بیشتری به واقعیت دارد. به‌هرحال این تفاوت آمار معمولا میان آمار اعلام‌شده از سوی دولت‌ها به صورت رسمی و آماری که سازمان‌های حقوق بشری یا رسانه‌ها از زبان این و آن منتشر می‌کنند؛ وجود دارد. البته شاید در کمتر مکانی تنوع آماری که معمولا در پی هر اعتراض ملی و صنفی منتشر می‌شود، به میزان آنچه از زبان مسئولان ما به میان می‌آید باشد و در نهایت آنچه مهم است؛ راهکارهایی است که دولت‌ها برای کاهش نارضایتی و پاسخ به معترضان در دستور کار قرار می‌دهند؛ معترضانی که شاید امروز در خیابان نباشند اما قطعیتی وجود ندارد اگر پاسخ معقولی دریافت نکنند و از نارضایتی‌هایشان کاسته نشود فردا هم سکوت پیشه کنند. در جداول روبه‌رو نگاهی به آمار مطرح‌شده در حوادث و اتفاقات اخیر می‌اندازیم. اعدادی که تنوع و اختلافات آماری را به خوبی نشان می‌دهد.

دیدگاه
آخرین اخبار
پربازدیدها
وبگردی