«سازمان مدیریت جمعی» راه نجات کپیرایت در ایران
سالروز تشکیل سازمان جهانی مالکیت فکری ۲۶ آوریل هر سال بهعنوان «روز جهانی مالکیت فکری» شناخته میشود تا درک عمومی درباره حمایت از مالکیت فکری، آثار هنری، موسیقی و دیگر جنبههای خلاقانهی بشری بالاتر رفته و گامی به سوی حفظ حقوق مادی و معنوی برداشته شود.

سالروز تشکیل سازمان جهانی مالکیت فکری 26 آوریل هر سال بهعنوان «روز جهانی مالکیت فکری» شناخته میشود تا درک عمومی درباره حمایت از مالکیت فکری، آثار هنری، موسیقی و دیگر جنبههای خلاقانهی بشری بالاتر رفته و گامی به سوی حفظ حقوق مادی و معنوی برداشته شود. هفتههای مصادف با این روز جهانی، در سراسر جهان کنگرههای تخصصی و سمینارهای مرتبط با حق مالکیت فکری برگزار میشود و روزنامهنگاران و منتقدان میکوشند تا در پاسداشت حفظ این حقوق تاکید کنند.
امسال نیز سازمان جهانی مالکیت فکری با شعار محوری «موسیقی» کار خود را آغاز کرد. آنگونه که در مانیفست این سازمان تاکیدشده، حقوق مالکیت فکری نقش محوری در حفاظت از حقوق نوازندگان، آهنگسازان و تهیهکنندگان داشته و متضمن پیشرفت در یک بازار رقابتی جهانی است. این حقوق چارچوبی برای محافظت از آثار موسیقی، ضبطها و اجراها فراهم میکند و در راه توانمندی تجاری موسیقی، دریافت حقوق مادی توسط خالقان آثار، ایجاد مشاغل پایدار موسیقی و پویایی فرهنگی و اقتصادی موسیقی قدم برمیدارد.
تحول عمیق دنیای نشر موسیقی، تغییر نشر فیزیکی به دیجیتال و ظهور پلتفرمهای پخش آنلاین و دانلود، فرصتی را برای کشورهایی که سازوکار سامانیافتهی اینترنتی دارد پدید آورد تا حقوق مادی و معنوی هنرمندان و صاحبان آثار موسیقی حفظ شود. اما همین فرصت در ایران بهدلیل عدم وجود قوانین کپیرایت تبدیل به بلای جان نشر و موسیقی شده که در سالروز یک اتفاق خجستهی جهانی باید در ایران مرثیهسرایی کنیم.
پیش از ظهور نشر دیجیتال و عدمامکان انتشار آثار در اینترنت، کپیهای غیرمجاز در قالب mp3 برای نشر دردسر ایجاد کرده بود و پس از آن وجود سایتهای غیرمجاز دانلود، تیشه به ریشهی نشر موسیقی در کشور زد تا جایی که بسیاری از شرکتهای نشر موسیقی تعطیل شدند. گویی تکنولوژی که باید فراهمکنندهی رفاه و آسایش برای خالقان آثار باشد، تهدیدکنندهی حقوق مادی و سرمایه معنوی آنان شده است تا جایی که بسیاری از دوران «نوار کاست» بهعنوان دوران درخشان نشر آثار موسیقی یاد میکنند!
بارها و بارها نیز گفتهشده که صداوسیما بزرگترین ناقض کپیرایت موسقی در کشور است. هزاران قطعه موسیقی در طول شبانهروز از چندین شبکهی رادیویی و تلویزیونی بیهیچ ضابطهای پخش میشود بدون آنکه حتی ریالی بابت استفاده از این آثار به صاحبان آن پرداخت شود. یکی از راههای رسیدن به حقوق پدیدآورندگان آثار که در بسیاری از کشورها در حال انجام است، ایجاد «سازمان مدیریت جمعی حقوق مالکیت ادبی و هنری» است. این سازمان حلقه رابطی بین پدیدآورندگان آثار (از آهنگسازان، ترانهسرایان، خوانندگان، تنظیمکنندگان و...) و مصرفکنندگان آثار (رادیو، تلویزیون، پلتفرمهای آنلاین، برگزارکنندگان کنسرت و...) هستند. بهجای آنکه صاحبان حقوق بهطور جداگانه و تکتک با این مصرفکنندگان برای کسب حقوق مادی در تماس باشند، سازمان مذکور به نمایندگی از آنان وارد عمل شده و این حقوق را کسب میکند.
نکتهی قابلتوجه در تشکیل سازمانهای مدیریت جمعی حقوق مالکیت ادبی و هنری، آن است که مدیریت این سازمانِ غیرانتفاعی برعهده خود صاحبان حقوق آثار بوده و سازوکاری غیردولتی دارد. لایحهی تشکیل این سازمان سالها در گیرودار و تشریفات مرسوم اداری در رفتوآمد بود تا اینکه به تصویب شورای انقلاب فرهنگی رسید و برای اجرا ابلاغ شد.
دنیای موسیقی از پرمخاطبترین هنرهای جهان و ایران است. میتوانیم تصور کنیم بابت هنر قطعهای که در گوشی موبایل مخاطبان پخش میشود، هربار که ترانهای در کنسرتی خوانده میشود، هربار که قطعهای از رادیو یا تلویزیون پخش میشود یا پای را فراتر بگذاریم، هربار که در یک آسانسور یا رستوران موسیقی پخش میشود، مبلغی به حساب نوازنده، خواننده، ترانهسرا یا تنظیمکننده واریز شود؛ دیگر اهالی موسیقی دغدغههای مالی نخواهند داشت و انگیزه برای کار بیشتر و امید به ماندن، اجرا و خلق آثار در ایران بیشتر میشود.
بهنظر میرسد این رویا دستنیافتنی و دور نیست و تنها راه نجات کپیرایت موسیقی در ایران تشکیل زودهنگام سازمان مدیریت جمعی حقوق مالکیت هنر موسیقیدانان ایران باشد. حالا با هموار شدن مسیرهای قانونی، تاسیس یک سازمان واحد نیازمند عزم عمومی جامعه موسیقی است. این گوی و این میدان!