| کد مطلب: ۳۷۸۶۸

رمزگشایی از عناوین پاپ‌ها؛ لئوی چهاردهم

برگزیدن نام لئوی چهاردهم از طرف کاردینال رابرت پریوُست به عنوان پاپ جدید چه پیامی برای کلیسای کاتولیک و جهان بیرون از مسیحیت کاتولیک دارد؟

رمزگشایی از عناوین پاپ‌ها؛ لئوی چهاردهم

کاردینالی که توسط مجمع کاردینال‌ها به عنوان اسقف اعظم رُم – پاپ – انتخاب می‌شود، نامی برای خویش بر می‌گزیند. به عنوان مثال، در طول تاریخ زعامت کلیسای کاتولیک (از میان 26۷ پاپ)، بیشترین استقبال از نام «ژان» شده است؛ 26 پاپ نام «ژان» (به زبان‌های دیگر: یوهانس یا یوحنّا) را برای خویش برگزیده‌اند.

دلیل این انتخاب، محبوبیت نام یوحنا به‌عنوان حواری محبوب عیسی(ع) و نگارنده انجیل چهارم است. همچنین نام‌های «گرگور» و «بندیکت» هر یک شانزده‌بار، «لئو» چهارده‌بار و «پیوس» دوازده‌بار مورد استفاده قرار گرفته‌اند. اما انتخاب این عنوان چه معنایی دارد و بر چه اساسی صورت می‌گیرد؟

این نام به عنوان یک نماد، نوعی تعیین موضعِ ضمنی برای مؤمنان کلیسای کاتولیک است. در واقع از دریچه این نام به عنوان نشانه، می‌توان رویکرد هر یک از ایشان را پیش‌بینی کرد.

سؤال این است که برگزیدن نام لئوی چهاردهم از طرف کاردینال رابرت پریوُست به عنوان پاپ جدید چه پیامی برای کلیسای کاتولیک و جهان بیرون از مسیحیت کاتولیک دارد؟ این یادداشت ابتدا به مرور سه پاپ پیشین پرداخته و سپس رویکرد احتمالی پاپ جدید را بررسی می‌کند.

پاپ ژان‌پل دوم: اصلاح‌گر متعصب

اعلام عنوان «ژان‌پل دوم» (دوران زعامت 1978 - 2005)، نشان از عزم این کاردینال لهستانی کارول ژوزف وُیتیلا بر ادامه راه پاپ پیش از خود – ژان‌پل اول – داشت. پاپ ژان‌پل اول که دوره زعامتش تنها 33 روز به طول انجامید، نام خود را از ترکیب عناوین دو پاپ قبلی برگزیده بود: پاپ ژان بیست و سوم آغازکننده شورای واتیکان دوم، و پاپ پُل ششم پایان‌دهنده آن شورا.

شورای واتیکان دوم را باید پیروزی اصلاح‌طلبان در درون چارچوب سخت و سنت‌گرای کلیسای کاتولیک به‌شمار آورد و در واقع پاپ ژان‌پل اول می‌خواست با برگزیدن چنین نامی نشان دهد که در اجرای مصوبات شورای واتیکان دوم عزمی راسخ دارد که البته ملک‌الموت مهلت نداد. انتخاب عنوان ژان‌پل دوم هم به همین سیاق، گویای اراده جانشین او بر ادامه همان راه بود.

جالب اینکه تاریخ نشان داد پاپ ژان‌پل دوم در پیگیری تصمیمات شورای واتیکان دوم تا بدان‌جا راسخ است که حتی حاضر نشد نسبت به قرائت‌های دیگر در درون کلیسای کاتولیک انعطاف به خرج دهد و مخالفان و منتقدین را از کلیسای کاتولیک طرد کرد. او اما در عین حال، به همان اندازه نسبت به توصیه شورا برای تقویت گفت‌وگو با سایر ادیان پیگیر و با دیگرباوران منعطف و اهل مصاحبت بود.

گویی پاپ فقید - ژان‌پل دوم - ضمن برخورداری از نوعی نگاه عرفانی به حقیقت (خدا) و پذیرش تجلّی‌های متکثّر آن نزد گروه‌های مختلف انسان‌ها (پیروان ادیان مختلف)، در فهم کاتولیکی خود، از نظر کلامی نسبت به درون کلیسای کاتولیک، سخت و متعصب بود. با این همه پاپ ژان‌پل دوم را از این نظر که طرفدار و پیرو سرسخت شورای واتیکان دوم بود، باید اصلاح‌گرا دانست. 

پاپ بندیکت شانزدهم: ترمیم‌گر محافظه‌کار

اعلام عنوان «بندیکت شانزدهم» (دوران زعامت 2005 - 2013) برای کاردینال آلمانی یوزف راتسینگر نیز چند نکته را آشکار می‌کرد. نخست با توجه به عدد 16 می‌شد فهمید که این پاپ، خود را ادامه‌دهنده راه طولانی پانزده پاپ دیگر می‌داند. او با انتخاب این نام می‌خواست به پیروان کلیسای کاتولیک پیام دهد که از او انتظار نوگرایی نداشته باشند، چراکه او شانزدهمین نفر از سلسله‌ای است که عقبه‌اش به قرن پنجم میلادی می‌رسد و می‌خواهد به مرام پیشنیان خویش پایبند بماند.

در مرحله بعد، با توجه به تاریخ کلیسا و نگاهی به فهرست بندیکت‌های اول تا پانزدهم، می‌توان دریافت که خطوط کلی کلامی/الهیاتی مشی پاپ جدید ناظر به نوعی ترمیم‌گرایی محافظه‌کارانه – و نه اصلاح‌گرایی یا نوگرایی – است، چنان‌که همه بندیکت‌ها چنین بودند. او که به نظر بسیاری دانشمندترین پاپ تاریخ کلیسای کاتولیک بوده است، در اظهارنظری صریح اعلام کرد که مصوبات شورای واتیکان دوم را نباید آموزه‌هایی نو تلقی کرد، بلکه آن تصمیمات فقط لباسی بر تن همان آموزه‌های قدیمی است که باید برازنده این زمانه باشد.

البته این‌گونه موضع‌گیری از کسی که 24 سال مسؤولیت «جماعت ایمان» در کلیسای کاتولیک را بر عهده داشته، عجیب نیست. در عین حال، این سنت‌گرایی آشکار او سبب شد تا مطرودین پاپ پیش از خود (ژان پل‌دوم) را – که به‌خاطر پافشاری بر سنت و ایستادگی در مقابل مصوبات شورای واتیکان، رانده شده بودند – فراخوانده و به مهر بنوازد.

پاپ فرانسیس اول: اصلاح‌گر پر شور

کاردینال خورخه ماریو برگولیو (دوران زعامت ۲۰۱۳ - ۲۰۲۵) با برگزیدن نامی که در میان 265 پاپ پیشین سابقه نداشت، از همان ابتدا نشان داد که از او ماندن در چارچوب سنت‌های مرسوم واتیکان را انتظار نداشته باشند. او با برگزیدن نام قدیس فرانسیس (فرانچسکوی آسیسی) به اتهام جدی و قدیمی تجمل‌گرایی واتیکان واکنش نشان داد و بر بازگشت به ساده‌زیستی و خدمت به محرومان تأکید ورزید. مواضع و سیاست‌های او برای خیل مسیحیانی که در آمریکای جنوبی، آفریقا و آسیا با تنگدستی دست‌وپنجه نرم می‌کنند و اشرافی‌گری حاکم بر دستگاه واتیکان را با ادعای ساده‌زیستی، نوع‌دوستی و کمک به فقرا سازگار نمی‌دانند، بسیار دلگرم‌کننده بود.

در همان حال، بی‌پروایی او در بر هم زدن روال سنتی برخی مراسم و آداب کلیسا، و شتابی که در پیگیری اصلاحات اساسی اقتصادی و سیاسی داشت، موجب رنجش و خشم بسیاری از ذی‌نفعان وضعیت سنتی و باورمندانِ محافظه‌کار شد. نمونه‌ای از مواضع و رفتارهایی که از او چهره‌ای متمایز ساخت، عبارتند از: زیر و رو کردن بانک واتیکان و مبارزه با فساد مالی آن؛ موضع‌گیری‌های آشکار سیاسی نسبت به جنگ‌های گوشه و کنار جهان و مشخصاً انتقاد سخت از سیاست‌های اسرائیل در قبال فلسطینیان و جنگ غزه؛ سفر به کشورهای مسلمان و پیش‌بردن برنامه‌های مختلف گفت‌وگو با جهان اسلام مثل دیدار او با عالی‌رتبه‌ترین علمای مسلمان – آیت‌الله سیستانی مرجع تقلید شیعیان و شیخ احمدالطیب اما اعظم‌الأزهر – در عراق و مصر؛ مواضع منتقدانه زیست‌محیطی به سرمایه‌داری صنعتی؛ اختصاص بیش از پیش نهادهای خدماتی و رفاهی کلیسای کاتولیک در سراسر جهان – اعم از مدارس و دانشگاه‌ها، بیمارستان‌ها و مؤسسات خیریه، و... – به مبارزه با فقر. این همه توانست چهره خدشه‌دارشده کلیسای کاتولیک را در افکار عمومی به‌صورت قابل توجهی بهبود بخشد.

پاپ لئوی چهاردهم: تثبیت‌کننده

کاردینال روبرت پریوُست که نام لئوی چهاردهم را برای خود برگزیده است، گرچه در طیف تحول‌خواهان قرار می‌گیرد، برخلاف سلف خویش در روش محافظه‌کار است. این اسقف آمریکایی که البته بیشتر عمر کشیشی خود را در آمریکای جنوبی خدمت کرده است، در سال ۲۰۲۳ توسط پاپ فرانسیس به عنوان کاردینال منصوب شد و سمت‌های مشورتی و اجرایی مهمی را در دوره پاپ ماضی بر عهده داشت.

در قیاس با مخالفان و منتقدین پاپ فرانسیس، پاپ جدید را باید در اندیشه و آرا به پاپ فقید نزدیک دانست، اما از نظر دور نداشت که او با برخی از مواضع تحول‌خواهانه پاپ فرانسیس نیز تماماً همراه نبوده است. انتخابی پاپی از طیف اصلاح‌گران البته دور از ذهن نبود، زیرا بیش از ۸۰ درصد اعضای کونکلاو یا شورای اسقفی انتخاب پاپ جدید، در دوران زعامت پاپ فرانسیس منصوب شده ‌بودند. نام لئو در تاریخ کلیسای کاتولیک اشاره به دوره‌های بحران و گذار دارد.

دنیای امروز نیز با بحران‌های متعددی روبه‌روست: نابرابری‌های روزافزون اقتصادی، جنگ‌هایی بی‌اعتنا به دست‌آوردهای اخلاقی و حقوقی پس از جنگ دوم جهانی، نقض مکرّر و آشکار کرامت انسانی با رشد جریان‌های افراطی پوپولیست، ناسیونالیست و دیگرستیز در سراسر دنیا، و سرانجام با بحران‌های مهیب زیست‌محیطی.

ایمان مسیحی نیز از این آشوب‌ها بر کنار نیست و لئوها با همه تفاوت‌های شدیدی که در سیاست‌های‌شان داشته‌اند، جملگی در این ویژگی مشترکند که در زمانه‌ای سکان کلیسا را به دست گرفتند که جامعه مسیحی دچار آشوب و بحران بوده است. در یک سوی طیفِ لئوها می‌توان پاپ لئوی دهم (دوران زعامت ۱۵۱۳ - ۱۵۲۱) را مشاهده کرد که در بحران دگراندیشی در کلیسای کاتولیک به نبرد با آموزه‌های لوتر پرداخته و او را از کلیسا اخراج کرد و نقشی اساسی در ظهور پروتستانتیزم داشت. و در سوی دیگر طیف می‌توان شاهد پاپ لئوی سیزدهم (دوران زعامت ۱۸۷۸ – ۱۹۰۳) بود که بر عدالت اجتماعی و حقوق کارگران پافشاری کرده و رویکرد روشنگرانه‌ای در قبال مواجهه با جهان مدرن داشت.

در شناسایی پیام نامی که پاپ جدید برای خویش برمی‌گزیند - چنانچه ادامه زنجیره اسامی پاپ‌های پیشین باشد - عمدتاً به آخرین پاپ و تأثیرش در سیاست‌گذاری کلیسا می‌نگرند. پس احتمالاً باید نام‌گذاری پاپ جدید را با ارجاع به پاپ لئوی سیزدهم تفسیر کرد. نکته بارز در کارنامه کاردینال پریوُست تا به امروز، تأکید او بر نقش پاستورال اسقف‌ها در مقابل نقش‌های مدیریتی ایشان بوده است: «ما غالباً مشغول به تعلیم نظریات هستیم [...] ولی این خطر وجود دارد که مهم‌ترین وظیفه خویش را فراموش کنیم که همانا آموزش معنای آشنایی با عیسای مسیح است».

از همین منظر است که اهتمام او بر عدالت اجتماعی را باید ادامه خط‌مشی پاپ فرانسیس دانست. سابقه حمایت او از مهاجرین و مخالفت‌هایش با سیاست‌های ضدمهاجرتی نیز مؤید همین رویکرد انسان‌گراست. به باور نگارنده، کسی که زعامت واتیکان را به دست گرفته، گرچه در اندیشه - مانند پاپ ماضی - سر آشتی با جهان جدید و مقتضیاتش دارد، در عمل محافظه‌کارتر از پاپ فقید خواهد بود.

او هم‌زمان با دلجویی از محافظه‌کارانِ رنجیده‌خاطر از اصلاحات شتابان در کلیسای کاتولیک، دست‌آوردهای اصلاح‌گرانه پاپ فرانسیس را نیز تثبیت خواهد نمود. پیش‌بینی نگارنده این است که با دوره‌ای از آرامش، پرهیز از موضع‌گیری‌های شدید و آشکار در واتیکان، تمرکز بر مناسک و عبادات و معنویات، و در عین حال تثبیت میرات پاپ فرانسیس در حوزه مسائل اجتماعی روبرو خواهیم بود.

به کانال تلگرام هم میهن بپیوندید

دیدگاه

ویژه تیتر یک