جذابیت روزافزون ترتیبات امنیتی بومی
رهبران کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس هم مانند همه همتایانشان در سراسر جهان به فکر راهکاری برای جلوگیری از آسیبهای رویکرد غیرقابل پیشبینی و معاملهگرانه دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا به سیاست هستند.

روری میلر/پژوهشگر غیرمقیم
رهبران کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس هم مانند همه همتایانشان در سراسر جهان به فکر راهکاری برای جلوگیری از آسیبهای رویکرد غیرقابل پیشبینی و معاملهگرانه دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا به سیاست هستند. این تلاشها به دو شکل مختلف نمود پیدا کردهاند. روش نخست که بسیار پیگیرانه انجام میشود، نشان دادن ارزش این کشورها برای رئیسجمهور آمریکا در رسیدن به اولویتهایش است.
از جمله این اقدامها میتوان به تلاشهای میانجیگرانه عربستان سعودی برای پایان دادن به جنگ روسیه و اوکراین و تسهیلگری عمان در گفتوگوها برای توقف برنامه هستهای ایران اشاره کرد. دومین روش این کشورها بیان وعده سرمایهگذاریهای فوقالعاده کلان در ایالات متحده است که رئیسجمهور آمریکا بتواند در افکار عمومی از این وعدهها برای خود اعتبار کسب کند. این رویکرد کشورهای خلیج فارس کاملاً قابل درک است. بیش از سه دهه است که بنیان اصلی دکترین راهبردی کشورهای حاشیه خلیج فارس پذیرش کامل توانمندیهای قدرت سخت ایالات متحده آمریکا بودهاست.
نتیجه این رویکرد این شدهاست که در تمام این مدت، کشورهای منطقه به سرمایهگذاری مالی و سیاسی جدی در ترتیبات امنیتی منطقهای بیتوجهی کردهاند و در عین حال به تقویت روابط امنیتی با بازیگران فرامنطقهای به جز آمریکا بیمیل بودند اما ۱۰۰ روز نخست دور دوم ریاستجمهوری دونالد ترامپ باعث شد که برای تضمین نظام منطقهای نیاز به ترتیبات امنیتی جدیدی که به قدرت سخت آمریکا وابسته نباشد، کاملاً ملموس باشد.
چنین دیدگاهی صرفاً واکنشی به پیروزی ترامپ در انتخابات نیست. این موضوع ناشی از تغییرات بلندمدت در الگوهای قدرت در نظام بینالملل است که باعث افزایش بدبینی به مشروعیت و اثرگذاری سیاست خارجی ایالات متحده و مشکلتر شدن حفظ همسویی با واشنگتن در مسائل امنیتی مهم شدهاست.
اما ۱۰۰ روز نخست ریاستجمهوری ترامپ تلاشهایی برای ایجاد سازوکارهای ائتلافی را با هدف خنثی کردن رقابتهای ژئواستراتژیک و شکافهای فرقهای تشدید کردهاست. دولتهای حاشیه خلیج فارس دیپلماسی پرجنب و جوش و موضعگیری استراتژیک را برای دخالت دادن بازیگران کلیدی منطقهای و خارج از منطقهای آغاز کردهاند. روز ۱۷ آوریل امسال برگزاری دو نشست، تجسم تلاشهای اینچنینی در منطقه بود. نشست اول سفر خالد بنسلمان آل سعود، وزیر دفاع عربستان سعودی به تهران و دیدار او با رهبر معظم ایران بود.
نشست دوم دیدار بین شیخ تمیم بنحمد آل ثانی، امیر قطر و ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه، در مسکو بود که در آن امیر قطر از پوتین برای سفر به دوحه دعوت کرد. این رویکرد فراگیر که نسبت به روشهای سنتی کشورهای خلیجفارس در واکنش به ناامنی منطقهای متفاوت است، فعلاً بدون هزینه خواهد ماند، چراکه با رویکرد سیاست خارجی ترامپ در خصوص ایران و روسیه همسو است.
روشن نیست که اشتیاق ترامپ برای رفتار فعالانه کشورهای حاشیه خلیج فارس تا چه زمانی ادامه پیدا کند و اینکه آیا کشورهای حوزه خلیج فارس میتوانند به طور موثر روایتی را به نفع چارچوبهای اتحاد به عنوان ابزاری برای قدرت توافقی که نظم را بر منافع ارجح میدارد، حفظ کنند یا خیر. آنچه روشن است این است که ۱۰۰ روز نخست ریاستجمهوری ترامپ کمک کردهاست تا این اجماع در منطقه شکل بگیرد که ترتیبات بومی امنیتی برای آینده نظم، ثبات و امنیت منطقه حیاتی است.