آخرین وضعیت الهه محمدی و نیلوفر حامدی
مسعود ستایش، سخنگوی قوه قضائیه در نشست خبری این هفته خود در پاسخ به پرسش یکی از خبرنگاران در پاسخ به سوالی درباره آخرین وضعیت پرونده دو خبرنگار؛ الهه محمدی و نیلوفر حامدی و اینکه آیا مشمول عفو اخیر قرار میگیرند، گفت: «عفو معیاری است و پروندهها با معیارها انطباق داده میشود و با لحاظ استثنائات تعیینتکلیف خواهد شد. کار انطباق در حال انجام است و اندکی تا پایان بررسیها تحمل داشته باشید؛ در ایام آتی تعیینتکلیف میشوند.»
اجنهی پیر
سعید حجاریان با انتشار یادداشتی در کانال تلگرامیاش، درباره وجود اجنههای پیر در ایران نکاتی را مطرح کرد. در بخشی از این یادداشت آمده است:
بعضی گمان دارند واژهی «اجنّه» جمع «جن» است؛ حالآنکه این کلمه اساساً ربطی به جن و پری ندارد، بلکه جمع «جنین» است. حال خوب است بپرسیم مگر میشود جنین پیر شود؟ پاسخ من مثبت است و معتقدم در کشور ما جنینهای پیر پرتعدادند. جنین همانطور که میدانیم از خون مادر تغذیه میکند و کاملاً به بند نافی وابسته است که خون از طریق آن منتقل میشود زیرا او چشم و گوشاش بسته است. ما هم در جامعهمان افرادی را داریم که مانند زالو به بدن جامعه چسبیده و از خون آن تغذیه میکنند؛ با این تفاوت که اینان با چشم و گوش باز و آگاهانه چنین میکنند. این قبیل افراد چند ویژگی دارند:
اولین ویژگی اجنّهی پیر سختگیری است. مراد من از سختگیری دو معناست. در یک معنا که بیشتر موردتوجه است، سختگیری مانند چسبیدگی میوه به درخت است؛ میوهای که نمیخواهد از درخت و منبع تغذیهاش جدا شود. بعضی میوههای آفتزده، بهخاطر آفت درونشان، پیوسته به درخت آویزان میمانند و سالها از شیره درخت تغذیه میکنند. کسانیکه بیتالمال را مصرف کرده و فایدهای برای کشور نداشته و ندارند. سختگیری در معنای دوم مرادف با عدم مداراست. در ذهن اینها الگوریتمهایی رسوب کرده که صرفاً مطابق آنها عمل میکنند و هیچ عامل بیرونی را به دستگاه تفکر و تکلمشان راه نمیدهند. به عبارتی از اساس غیرقابل تغییر هستند.
دومین ویژگی اجنّهی پیر تعصب است. در واقع این متعصبان از اساس در ضدیت با پراگماتیسم هستند.
خامی سومین ویژگی اجنّهی پیر است. عدم ارتباط با دنیای خارج از یکسو و بیگانگی با آیندهنگری از سوی دیگر، باعث شده است افق دید در آنها بهوجود نیاید.
آخرین ویژگی اجنّهی پیر خونآشامی است. اجنّهی پیر موجوداتی غیرمولد هستند و زیست انگلی دارند و چنانکه بالاتر ذکر شد، خون جامعه را میمکند. از طرفی برای بقاء مدام تغییر شکل میدهند.
پرسشی اساسی که در برابر چنین وضعیتی مطرح میشود این است که واکنش جامعه در برابر اینها باید چگونه باشد. به گمان من پاسخمان را میتوانیم در دو گزاره کلیدی بازمانده از عصر روشنگری بیابیم؛ الف) خروج انسان از صغارت خودساخته. ب) اهمیت یافتن خرد نقّاد. چنانکه از ظاهر امر برمیآید، اجنّهی پیر از خرد نقّاد گریزاناند و معتقدند این مؤلفه به سستی و از میان رفتن بنیانهای فکریشان میانجامد. از اینروست که عوالم اجنّهی پیر از جمله محدودههایی است که از دسترس عقل محض به دور بوده و عمدتاً ناکجاآبادی محسوب میشود.