| کد مطلب: ۳۰۲۸

اعتراضـات آرام در بستر دانشگاه همیشـه ملتهب

اعتراضـات آرام در بستر دانشگاه همیشـه ملتهب

سلسله گزارش‌های هم‌میهن از وضعیت سیاسی دانشگاه‌های ایران / 6 برخورد تند مسوولان با اعتراضات دانشجویان دانشگاه علامه طبـــاطبــایی

سلسله گزارش‌های هم‌میهن از وضعیت سیاسی دانشگاه‌های ایران / 6

برخورد تند مسوولان با اعتراضات دانشجویان دانشگاه علامه طبـــاطبــایی

دهه هشتاد، دانشگاه‌ها در اوج فعالیت سیاسی خود قرار داشتند. درحالی‌که جامعه، این حد از سیاسی بودن را در آن دوره نمی‌پسندید و فضای سیاسی کشور، دوران آرام‌تری را سپری می‌کرد، اما دانشجویان هر روز تلاش داشتند از یکدیگر در رادیکال بودن سبقت بگیرند. سرانجام در همان سال‌ها، انشعابی بزرگ در میان دفاتر انجمن اسلامی اتفاق افتاد. گروهی از آنها که میانه‌روتر بودند، نشست سالانه خود را در «دانشگاه شیراز» برگزار کردند و به «دفتر تحکیم وحدت» طیف شیراز مشهور شدند و گروهی دیگر نشست خود را در «دانشگاه علامه» برگزار کردند و به این ترتیب طیف دانشجویان مدرن با نام «طیف علامه» در ادبیات سیاسی ایران ماندگار شد. بعد از گذشت دو دهه و ده‌ها تجربه سیاسی در این سال‌ها، بار دیگر دانشجویان سیاسی دانشگاه‌ها سعی دارند در تحولات دانشجویی اثرگذار باشند. نکته جالب اینکه انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه علامه که تا سال‌ها، نماد رادیکالیسم دانشجویی بود، در سال‌های دهه 90 توسط دانشجویان میانه‌رو اداره می‌شد و در تحولات اخیر نیز بدون هیچ فعالیتی، تقریبا به محاق رفته است. در مقابل انجمن اسلامی دانشجویان آزاداندیش دانشگاه علامه، سعی کرده در تحولات سیاسی این دانشگاه نقش‌آفرینی کند و به‌رغم سنگ‌اندازی‌های محافظه‌کاران، برای تداوم فعالیت خود رضایت نهادهای بالادستی را در دانشگاه اخذ کند.

شروع کار دانشگاه علامه

بعد از پیروزی انقلاب در سال 1358، دانشگاه علامه طباطبایی با ادغام 27دانشکده، آموزشگاه و مؤسسه آموزش عالی در تهران دو مجتمع آموزشی بزرگ به نام‌های «مجتمع دانشگاهی ادبیات و علوم انسانی» و «مجتمع دانشگاهی علوم اداری و بازرگانی» تأسیس شد. پس از پنج سال در سال ۱۳۶۳ این دو مجتمع ادغام شده و تحت عنوان «دانشگاه علامه طباطبایی» به حیات خود ادامه دادند. در بدو امر این دانشگاه دارای مراکز آموزشی و همچنین دارای رشته‌هایی غیر از علوم انسانی نیز بود؛ اما از سال ۱۳۶۶ با جدا شدن «مراکز آموزشی، دانشکده بهداشت و علوم پایه و کتابخانه مرکزی» از دانشگاه علامه طباطبایی، صرفا مختص رشته‌های مربوط به علوم انسانی است. دانشگاه علامه طباطبایی بزرگ‌ترین دانشگاه علوم انسانی کشور است و همیشه رقابتی تنگاتنگ با دانشگاه تهران بر سر عنوان معتبرترین دانشگاه علوم انسانی کشور را داشته است.

اعتراضات 1401

نام دانشگاه علامه را باید با استرس زیادی نوشت. از یک طرف دانشجویان و استادان علوم انسانی این دانشگاه، همواره تلاش داشته‌اند در سپهر سیاسی ایران اثرگذار باشند و از طرف دیگر، کثرت خبرنگاران فارغ‌التحصیل این دانشگاه زمینه‌ای شده است تا اتفاقات این دانشگاه، بازتاب زیادی در مطبوعات داشته باشد. اما امسال بسیاری از دانشجویان قدیمی دانشگاه با فضای جدیدی مواجه می‌شدند. گویا بعد از دو سال تعطیلی کلاس‌های حضوری متاثر از همه‌گیری ویروس کرونا، حالا دانشجویانی در دانشگاه حضور یافتند که مطالبات جدیدی داشتند و در فضای مدرن‌تری قصد داشتند به کنش‌گری بپردازند.
امسال هم دانشگاه علامه از ابتدای اعتراضات، شاهد حضور دانشجویان این دانشگاه بود. در واقع هرچند در دانشگاه تشکل‌های اصولگرایی مثل بسیج دانشجویی یا انجمن اسلامی مستقل حضور دارند و شورای صنفی و انجمن اسلامی آزاداندیش هم طیف‌های متفاوتی از دانشجویان را نمایندگی می‌کنند، اما اعتراضات فراتر از مدیریت تشکل‌ها بود و دانشجویان عصبانی از وفات مهسا، در دانشگاه علامه از همان روز اول، به بیان اعتراضات خود پرداختند. دانشجویانی که به شکل واضحی نسبت به نسل قدیمی، خود را پویاتر و شجاع‌تر می‌دانند.
28 شهریور، دانشجویان دانشگاه علامه در حیاط دانشگاه تجمعی تشکیل دادند و در کلاس‌های درس حاضر نشدند. یکی از دانشجویان حاضر در اعتراضات می‌گوید، شکل اول اعتراضات به‌شدت مسالمت‌آمیز بود و چنین مطالباتی در یک دانشگاه علوم انسانی بدیهی بود. اما بعد از بازداشت بعضی از دانشجویان، فضا متفاوت شد. به‌خصوص اینکه همان اول 6 نفر از دانشجویان دانشگاه بازداشت شدند و به مرور با بازداشت تعداد دیگری از دانشجویان، تعداد افرادی که در زندان بودند از عدد بیست نفر هم گذشت. همین مسئله باعث شد تا در کنار مسائلی که قبل از آن در اعتراضات دانشجویان مطرح شده بود، حالا مطالبه آزادی دانشجویان هم به خواسته‌های آنان افزوده شود و فرم اعتراضات به‌سمت بست‌نشینی و تحصن رفت. هرچند نسبت به دانشگاه‌های مشابه، کلاس‌های کمتری تعطیل شد و دانشجویان سعی داشتند در فضای آرام‌تری اعتراضات خود را پیگیری کنند.
اما ناگهان دانشگاه دست به کار جدیدی زد و بعضی از دانشجویان قبل از اینکه جلسه کمیته انضباطی تشکیل شود، از ورود به دانشگاه منع شدند. این روند در چند سال اخیر بی‌سابقه بود و روسای دانشگاه با استناد به ماده‌ای قدیمی عنوان کردند که «رئیس دانشگاه اجازه دارد برای برخی افراد، دستور ممنوع‌ازورودی صادر کند.» یکی از دانشجویان می‌گوید: «تعداد افرادی که با این سبک جدید از ورود به دانشگاه منع شده‌اند، بیش از یکصد نفر بودند، درحالی‌که روند حضور در کمیته انضباطی و شنیدن دفاعیات این دانشجویان، اصلا رعایت نشده بود. درصورتی‌که در قوانین کمیته انضباطی مصوب سال 98، روند به صورت دیگری بود و باید تصمیمات کمیته بعد از دو جلسه تفهیم اتهام و دفاع، صادر می‌شد.» این در حالی بود که معترضان معتقد بودند «در زمانی که کلاسی در دانشگاه دایر نبوده، تجمع کرده بودند و اعتراضات آنها مخل برگزاری کلاس‌ها نبوده است.»
بعد از این تعلیق‌ها، دانشجویان معترض مقابل دانشکده روانشناسی تجمع کردند؛ جایی که رئیس دانشگاه، مشغول تدریس بود و سرانجام قبول کرد تا بین دانشجویان حضور پیدا کند. عبدالله معتمدی که از مهر سال گذشته به‌عنوان رئیس دانشگاه علامه طباطبایی فعالیت می‌کند، روز بعد از حادثه تروریستی شاه‌چراغ، در میان دانشجویان حضور یافت و با آنها گفت‌وگو کرد.
یکی از دانشجویان دانشگاه به هم‌میهن می‌گوید:«آنچه دانشجویان را بیشتر عصبانی کرده بود، تبعیضی بود که بین دانشجویان ایجاد شده بود. آنها معتقد بودند اگر تجمعات دانشجویان غیرقانونی بوده، چرا دانشجویان اصولگرا که روبه‌روی معترضان شعار می‌دادند و گاه به درگیری منتهی می‌شد، تعلیق نشده بودند؟ حتی یکی از کارمندان دانشگاه که به‌صورت یکی از دانشجویان سیلی زده بود، با هیچ برخوردی مواجه نشده بود. آقای معتمدی نیز کمی با ادبیات تهدید و کمی با ادبیات همدلی، سعی کرد دانشجویان را کنترل کند.»
بعضی افراد می‌گویند که «دانشجویان تندروی اصولگرا، در دانشگاه از طریق شبنامه و کانال‌های تلگرامی، سعی دارند اعتراضات را مسخره کنند و حتی شنیده می‌شود در جلسات درونی، دانشگاه را به مماشات با دانشجویان معترض متهم کرده‌اند.» یکی از رسانه‌های اصولگرا در گزارشی از اعتراضات دانشگاه از قول یکی از بسیجیان دانشگاه علامه نوشته است: «بسیج تا امروز تلاش کرده تا پرچم‌دار گفت‌وگو باشد و در این راستا از سخنگوی دولت هم برای بیان انتقادها دعوت کرده، اما از معترضان کسی حاضر به گفت‌وگو نبوده است. خواست بسیج حفظ حرمت و ساحت علمی دانشگاه بوده و حتی اکنون در میان تجمعات اگر شعارهای هنجارشکنانه، توهین و تهدید کنار بروند، بسیج حاضر به تعامل، گفت‌وگو و برگزاری تریبون آزاد است. اما اسم دانشجو در هیچ‌جای دنیا مصونیت ایجاد نمی‌کند و قرار نیست صرفاً به دلیل دانشجو بودن اجازه‌ی توهین و فحاشی داشته باشند و بسیج تماشاگر باشد.»
دانشجویان دانشگاه علامه معتقدند:«مهدی واحدی بیشترین تاثیر را در صدور احکام تعلیق دانشجویان داشته است.» او «سرپرست معاونت فرهنگی و اجتماعی» دانشگاه است و بارها در بیانیه‌های دانشجویان به نقش او در برخورد با دانشجویان اشاره شده است. اما بعد از دیدار دانشجویان با رئیس دانشگاه، در جلسات کمیته انضباطی به دانشجویان تعلیق شده، «اتهاماتی مثل لیدری اغتشاشات و کشف حجاب، تفهیم اتهام شد و بعد از آن قرار شد با تعهد دست‌نویس، دانشجویان تعلیق‌شده اجازه داشته باشند در کلاس‌ها حضور پیدا کنند.»
در مرحله بعدی دانشگاه ده‌ها نفر دیگر را تعلیق کرد. علی اسمعیل‌فراهانی، یکی از همین دانشجویان است. او به هم‌میهن می‌گوید:«در این تعلیق، روند قانونی کمیته انضباطی رعایت نشده بود و دانشجویان مثلا از 24 آبان تا 24 آذر تعلیق شدند.» او می‌گوید:«دانشگاه تعهدی تایپ‌شده را آورده بود که در آن عملا اقرار به جرم در آن وجود داشت. (این تعهد در اختیار روزنامه هم‌میهن قرار دارد که دانشجو با پذیرش نقش داشتن در اغتشاشات، قول می‌دهد که در اغتشاشات دیگر حضور نداشته باشد و اگر حضور پیدا کرد دانشگاه اجازه برخورد قضایی با او را خواهد داشت) ما نیز حاضر نبودیم این تعهدنامه را امضا کنیم. تا اینکه زمان تعلیق یک‌ماهه پایان یافت، ولی دانشگاه باز هم از پذیرش این دانشجویان جلوگیری کرد. در ادامه این روند، روز 16 آذر نسبت به این اتفاقات تجمعی برگزار شد و دانشگاه نیز عده‌ای دیگر از دانشجویان را تعلیق کرد. از جمله من که مجدد تعلیق شدم و پرونده جدیدی در کمیته انضباطی تشکیل و احکام سنگینی برای ما صادر شد. این محکومیت شامل دو ترم ممنوعیت از تحصیل بود و ممنوعیت از استفاده از تسهیلات (خوابگاه و غذا) تا پایان دوران تحصیل. این حکم عجیبی برای معترضان بود و برای نزدیک به 20 نفر از دانشجویان صادر شد.»
در چنین فضایی، اما بار دیگر یکی از دانشجویان دانشگاه علامه اقدام به خودکشی کرد. ساعت ۵ بعدازظهر پنجشنبه ۱۷ آذر، عوامل خوابگاه پسرانه دانشگاه علامه طباطبایی در خیابان ستارخان، پس از ورود به اتاق تلویزیون با جسد حلق‌آویز یکی از دانشجویان مواجه شدند؛ دانشجوی پسری که از سال ۹۴ برای تحصیل در رشته کارشناسی حقوق به خوابگاه آمده بود. دانشگاه علامه بلافاصله به این خودکشی واکنش نشان داد و اعلام کرد «این دانشجو از سال ۱۳۹۷ تحت مراقبت و درمان مرکز مشاوره دانشگاه بوده است.» این بیانیه دانشجویان علامه را بیشتر عصبانی کرد، چون آنها معتقد بودند: «دانشگاه با این بیانیه از مسئولیت خود در ایجاد جو التهاب و ناامیدی در دانشگاه سلب مسئولیت کرده است. همچنین اظهارات برادر متوفی و شایعات فضای مجازی نیز به این جو اعتراضی دامن زد.»
بعد از برخوردها، یکی دو هفته است که دانشگاه فضای آرام‌تری گرفته است و به‌خصوص در پردیس مرکزی دانشگاه، اعتراض جدیدی برگزار نشده است. برهمین اساس تعداد بازداشتی‌های دانشگاه علامه، به نسبت قابل توجه بوده است که البته بعضی از این دانشجویان، با وثیقه در حال آزاد شدن هستند.

Untitled 4

استاد
حسن نمکدوست

دانشگاه علامه، یکی از بزرگترین و مشهورترین دانشگاه‌های ارتباطات در ایران به شمار می‌رود و اکثر فارغ‌التحصیلان ارتباطات علامه معتقدند که علامه، از این نظر در ایران اول است. این جایگاه متاثر از بعضی چهره‌های حاضر در هیئت‌علمی دانشگاه بوده است؛ از جمله حسن نمکدوست.
حسن نمکدوست‌تهرانی در سال ۱۳۳۹ درتهران به دنیا آمد، از دوران دبیرستان به روزنامه‌نگاری علاقه‌مند شد. وی در سال ۱۳۷۳ مقطع کارشناسی را در رشته روزنامه‌نگاری از دانشگاه علامه طباطبایی اخذ کرد. پس از آن کارشناسی ارشد و دکتری را در رشته علوم ارتباطات اجتماعی از همین دانشگاه دریافت کرد. وی همچنین موفق شد با گرفتن مدرک دکتری ارتباطات در زمره یکی از شاگردان شناخته‌شده کاظم معتمدنژاد (که به پدر علم روزنامه‌نگاری ایران مشهور است) قرار گیرد. در سال ۱۳۸۴ در دوران مدیریت سیدصدرالدین شریعتی بر دانشگاه علامه، او از دانشگاه علامه طباطبائی کنار گذاشته شد.

اصولگرا
حسین فدایی

تعداد زیادی از اقتصاددانان لیبرال و نهادگرای ایران، از دانش‌آموختگان دانشگاه علامه طباطبایی هستند. اما یکی از آنها، از چهره‌های موثر جریان اصولگرا شد و راه ترقی در اقتصاد ایران را پیش گرفت. حسین فدایی، سال‌ها یکی از رهبران جمعیت ایثارگران در ایران به شمار می‌رفت و با فهرست این جریان، دو دوره بر کرسی نمایندگی تهران در مجلس تکیه زد. فدایی چند سال است به‌عنوان رئیس دفتر بازرسی مقام معظم رهبری منصوب شده است و از حضور مستقیم در عرصه سیاست ایران کنار رفته است، گرچه در گوشه و کنار شنیده می‌شود که همچنان جلساتی با چهره‌های موثر جریان اصولگرا برگزار می‌کند. حسین فدایی فعالیت سیاسی را البته از سال‌ها پیش از انقلاب شروع کرده بود و در تشکلی مسلحانه که به گروه بدر مشهور بود، به فعالیت پرداخت و بعد از انقلاب هم این فعالیت‌ها را در دوره اول فعالیت سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ادامه داد.

نماینده مجلس
مینو خالقی

انتخابات مجلس دهم یک حاشیه بسیار پررنگ داشت. بعد از اعلام نتایج انتخابات، آرای مینو خالقی باطل شد و او از راهیابی به مجلس بازماند. مینو خالقی، دانش‌آموخته کارشناسی ارشد حقوق ارتباطات از دانشگاه علامه‌طباطبایی، برادرزاده ناصر خالقی، وزیر کار دولت خاتمی بود و خانواده‌ای مشهور و شناخته‌شده در ایران داشت. اما ظاهرا در زمانی که خارج از ایران تحصیل می‌کرد، افرادی یکی دو تصویر بدون حجاب از او ثبت کرده بودند و همین تصاویر، زمینه‌ساز تصمیم بی‌سابقه و عجیب شورای نگهبان شد. در واقع 7سال قبل از اینکه مهسا امینی، جان خود را از دست بدهد، این مینو خالقی بود که به‌خاطر نوع پوشش، هم کرسی نمایندگی مجلس را از دست داد و هم مردم اصفهان، از داشتن یک نماینده در مجلس محروم شدند. تا امروز، مینو خالقی مشهورترین چهره سیاسی ایران است که به‌خاطر مسئله حجاب، از رسیدن به یک مقام سیاسی منع شده است.

رئیس
حسین سلیمی

در دولت احمدی‌نژاد، دانشگاه علامه طباطبایی به‌خاطر حجم بالای برخورد با دانشجویان و استادان منتقد، در میان دانشجویان شناخته می‌شد. همین شد که وقتی در دولت روحانی در همان روزهای نخستین، حکم ریاست حسین سلیمی صادر شد، موجی از خوشحالی دانشگاه را فرا گرفت. دانشجویان با شعارهای سیاسی از انتخاب سلیمی استقبال کردند و از روحانی و جعفر توفیقی، سرپرست وقت وزارت علوم، قدردانی کردند. حسین سلیمی از سال ۱۳۷۳ تاکنون به تدریس در دانشگاه علامه طباطبایی مشغول است. او پیش از ریاست و در دولت خاتمی، معاونت فرهنگی و دانشجویی دانشگاه و رئیس دانشکده حقوق و علوم سیاسی بود. زمانی که سلیمی جای صدرالدین شریعتی بر صندلی ریاست دانشگاه قرار گرفت، شریعتی در مراسم تودیع و معارفه حاضر نشد، اما سلیمی یک سال قبل که از مسئولیت برکنار شده بود، در مراسم تودیع خود گفت، «خواهش من از مدیریت جدید این است که کمک کند جو آرامش دانشگاه حفظ شود و همه دانشگاه را متعلق به خود بداند تا دودستگی در این فضا شکل نگیرد.»

روزنامه‌نگار
ژیلا بنی‌یعقوب

ژیلا بنی‌یعقوب نیز یکی از مشهورترین روزنامه‌نگاران فارغ‌التحصیل دانشگاه علامه است. او ارتباط نزدیک‌تری با چهره‌های اصلاح‌طلب داشت و بعد از حوادث سال 88، برای مدت زیادی به زندان افتاد. او در این سال‌ها دو کتاب مشهور نوشته است که مورد توجه محافل سیاسی بوده. یکی کتاب فرمانده مسعود درباره احمدشاه مسعود، رئیس‌جمهور شهید افغانستان که به‌خصوص بعد از حوادث اخیر این کشور مورد توجه قرار گرفته است و دیگری کتابی به نام زنان در بند 209 اوین درباره تجربه حضور در زندان به‌عنوان یک زن فعال سیاسی. با این حال به‌خاطر حکمی که فعالیت او را در مطبوعات با محدودیت مواجه کرده است، سال‌هاست فعالیت جدی مطبوعاتی نداشته است. همسر او بهمن احمدی امویی نیز خبرنگار و دبیر اقتصادی بسیاری از روزنامه‌های مشهور دوران اصلاحات بود. او نیز چند بار به‌خاطر فعالیت‌های مطبوعاتی و سیاسی، طعم زندان را چشیده است.

اصلاح‌طلب
هادی خانیکی

هادی خانیکی یکی از مشهورترین استادان ارتباطات دانشگاه علامه است، اما عمده شهرت خانیکی به‌خاطر فعالیت حزبی و سیاسی اوست. او عضو شورای مرکزی احزابی مثل جبهه مشارکت و اتحاد ملت بوده است. هادی خانیکی در دوران ریاست‌جمهوری سیدمحمد خاتمی، مشاور رئیس‌جمهور در امور رسانه و مطبوعات و سپس مشاور رئیس‌جمهور در امور فرهنگی بود. او سردبیر نشریه آئین و همچنین آئین گفت‌وگو بود که هر دو در سال ۱۳۹۰ توقیف شدند. خانیکی در دوران تصدی معاونت فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، پایه‌گذار کانون‌های فرهنگی، هنری و اجتماعی دانشجویی در دانشگاه‌ها بود. او نزدیک به یک سال است که گرفتار بیماری سرطان شده است و به همین بهانه، نوشته‌هایی با عنوان گفت‌وگو با سرطان را در روزنامه اعتماد منتشر می‌کند. این مطالب، کنایه به وضعیت امروز ایران است که گروه‌های مختلف، تمایلی به گفت‌وگو با یکدیگر نشان نمی‌دهند.

سیاستمدار
فریده ماشینی

فریده ماشینی پژوهشگر، فعال جنبش زنان در ایران، دانشجوی پیرو خط امام و عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت ایران اسلامی بود که سال 1391 بر اثر بیماری جان سپرد. او که مدت کوتاهی به‌خاطر حوادث انتخابات 88، تجربه زندان را داشت، از جمله اولین زنانی بود که در احزاب جناح خط امام، پیگیر حقوق زنان شده بود. خانم ماشینی ضمن ادامه فعالیت‌های سیاسی، مطالبات خود در زمینه بهبود حقوق زنان را نیز به میدان سیاست وارد کرد. مطالباتی چون تغییر قوانین تبعیض‌آمیز، اشتغال زنان، ارتقای مشارکت سیاسی زنان و ایستادگی در مقابل طرح‌های ضدزن. او تحقق دموکراسی را منوط به ایجاد فضای مساوی و عادلانه برای عرضه توانایی‌های زنان در مدیریت کلان کشور می‌دانست. رحیم عبادی، رئیس سازمان ملی جوانان و مشاور رئیس‌جمهور در دولت هشتم (محمد خاتمی) همسر فریده ماشینی بود.

اقتصاددان
محمد ستاری‌فر

این فقط دانشکده ارتباطات دانشگاه علامه نیست که ده‌ها چهره مطرح به ایران معرفی کرده است. اتفاقا دانشکده اقتصاد علامه هم همیشه محلی برای حضور چهره‌های مهم سیاسی بوده. از جمله محمد ستاری‌فر، معاون و قائم‌مقام سازمان برنامه و بودجه در کابینهٔ دوم میرحسین موسوی، رئیس سابق سازمان تأمین اجتماعی و رئیس سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی در دولت خاتمی. از سال 84 به بعد، همواره گروهی از اصلاح‌طلبان در آستانه انتخابات مختلف، از ستاری‌فر به‌عنوان یکی از گزینه‌های جدی نام می‌بردند. امری که تا امروز محقق نشده است. ستاری‌فر که دانش‌آموخته اقتصاد در آمریکاست، سال‌هاست در دانشگاه علامه به‌تدریس اقتصاد می‌پردازد و یکی از مشهورترین استادان اقتصاد این دانشگاه به‌شمار می‌رود. ستاری‌فر از جمله استادانی بود که در دوره صدرالدین شریعتی بازنشست شد. فرشاد مومنی، احمد میدری و حجت‌الله میرزایی، دیگر استادان مشهور اقتصاد این دانشگاه هستند.

دیدگاه
آخرین اخبار
پربازدیدها
وبگردی