زنان و طلا؛ داستان یک نقشآفرینی قدرتمند
در سالهایی که فشار اقتصادی، پسانداز را برای بسیاری از خانوادهها به یک دغدغه دائمی تبدیل کرده، طلا همچنان قابلاعتمادترین مأمن مالی برای طبقات مختلف جامعه باقی مانده است.
در سالهایی که فشار اقتصادی، پسانداز را برای بسیاری از خانوادهها به یک دغدغه دائمی تبدیل کرده، طلا همچنان قابلاعتمادترین مأمن مالی برای طبقات مختلف جامعه باقی مانده است. اما تناقضی بزرگ شکل گرفته بود: درست در زمانی که مردم بیش از همیشه به ابزارهای امن سرمایهگذاری نیاز داشتند، مسیر ورود به بازار طلا برای بخش بزرگی از جامعه دشوار، پرهزینه و در مواردی حتی ناممکن شده بود.
همین واقعیت، زمانی که ایده ابتدایی «میلی» شکل گرفت، نقطه شروع یک هدف روشن شد: باز کردن درهای بازار طلا به روی تمام اقشار، نهفقط آنها که توان سرمایهگذاریهای بزرگ یا دسترسی به کانالهای حرفهای داشتند. بازار سنتی طلا، بهویژه برای طبقات کمدرآمد، همیشه با موانع جدی همراه بوده است. حداقل مبلغهای بالا، کارمزدهای متعدد، عدماطمینان در لحظه خرید و فروش و نبود شفافیت قابل اتکا در قیمتگذاری، باعث میشد طلا ـ که باید ابزار آرامش مالی باشد ـ عملاً به یک دارایی دور از دسترس تبدیل شود.
آنچه ما در میلی دنبال کردیم، شکستن همین چرخه بود. فراهم کردن امکان خریدهای خرد، ایجاد استاندارد در قیمتگذاری و سادهکردن فرآیند معامله، به بخش بزرگی از خانوادهها اجازه داد بدون نیاز به سرمایههای بالا وارد بازاری شوند که پیش از این برایشان بسته بود. تغییر مهمتر اما در یک لایه اجتماعیتر اتفاق افتاد؛ جایی که زنان، بهعنوان یکی از گروههایی که همواره در مدیریت مالی خانواده نقش برجستهای داشتهاند اما در بازارهای رسمی کمتر فرصت نقشآفرینی مستقیم پیدا میکردند، توانستند حضور پررنگتری پیدا کنند.
تجربه نشان داده بسیاری از زنان، بهویژه در طبقات متوسط و کمدرآمد، مسئولیت اصلی پسانداز خانوار را بر عهده دارند. اما نبود ابزارهای ساده و امن، این نقش را محدود میکرد. امروز حضور گسترده زنان در پلتفرمهای خرید طلای امن نشان میدهد اگر بستر مناسب فراهم باشد، یکی از پایدارترین و مسئولانهترین بازیگران بازار همین گروه است. در طول مسیر توسعه میلی، بارها مشاهده شد که زنان با مبالغ کوچک اما پیوسته، یک سبد دارایی ایجاد کردند که برایشان حکم «پشتوانه شخصی» داشت؛ پشتوانهای که قرار بود به آن وابسته باشند، نه اینکه فقط در ویترین باقی بماند.
این واقعیت به ما یادآوری کرد که بازار طلا، اگر درست طراحی شود، میتواند ابزار توانمندسازی اقتصادی باشد؛ نه کالایی لوکس و نه ابزاری برای سفتهبازی. بازار آنلاین طلا، برخلاف تصور برخی، تنها یک نوآوری فناورانه نیست؛ تغییر در عدالت مالی است. امکان خریدهای خرد باعث میشود طبقات پایینتر نیز مانند طبقات ثروتمند، فرصت محافظت از دارایی و برنامهریزی بلندمدت داشته باشند. وقتی شفافیت قیمت، حذف هزینههای زائد و امکان معامله لحظهای در اختیار همه قرار گیرد، تفاوت قدرت اقتصادی میان گروهها کاهش مییابد.
این همان جایی است که یک ابزار مالی، به ابزاری اجتماعی تبدیل میشود. اگر امروز هزاران کاربر با درآمد محدود قادرند بهجای نگهداشتن دارایی در حسابهای غیرمولد یا پول نقدی که ارزشش هر روز کاهش مییابد، بهصورت روزانه یا هفتگی طلا بخرند، معنایش این است که مسیر برابری در دسترسی به ابزارهای مالی آغاز شده است. این اتفاق کوچک نیست. هر بار که یک خانواده با ۲۰۰ هزار تومان، ۵۰۰ هزار تومان یا یک مبلغ جزئی دیگر بخشی از پسانداز خود را به طلای امن تبدیل میکند، درواقع شکاف تاریخی میان «آنهایی که میتوانستند سرمایهگذاری کنند» و «آنهایی که نمیتوانستند» کمی کوچکتر میشود. در کنار این تحول، رشد حضور زنان در بازار شفاف طلا فقط یک شاخص نیست؛ یک پیام مهم برای سیاستگذاری است.
اگر در طراحی بازارها، ابزارهای ساده، امن و کمهزینه فراهم شود، زنان نهتنها مصرفکننده نهایی نیستند بلکه تصمیمگیران مالی توانمند و بازیگران اصلی امنیت اقتصادی خانوادهها خواهند بود. حمایت از این جریان، بهویژه از سوی نهادهای نظارتی و سیاستگذار، میتواند یکی از مؤثرترین مسیرها برای تقویت استقلال مالی زنان در جامعه باشد.
بازار طلا آیندهای دیجیتال و شفاف دارد؛ اما این آینده تنها وقتی به نفع جامعه خواهد بود که ورود به آن برای همه ممکن باشد. آنچه ما در میلی دنبال میکنیم، فقط توسعه یک پلتفرم نیست؛ تلاش برای ساختن بازاری عادلانهتر است؛ بازاری که در آن سرمایهگذاری امتیاز طبقهای خاص نباشد و زنان، خانوادهها و گروههای کمدرآمد بتوانند همان اندازه که طبقات مرفه، از ثبات و امنیت مالی بهرهمند میشوند.
مسیر ما روشن است: تبدیل طلا از یک کالای سختدسترس به یک ابزار مالی روزمره، امن و عمومی. آنچه امروز بهدرستی آغاز شده، اگر با همراهی سیاستگذاران و نهادهای ناظر ادامه یابد، میتواند بخشی از بار سنگین نااطمینانی اقتصادی را از دوش خانوادهها بردارد و نقشآفرینی اقتصادی زنان را از یک امکان محدود به یک جریان پایدار تبدیل کند.