قمار روی باروت/تحرکات تازه اپوزیسیون ونزوئلا برای هموار کردن مسیر مداخله نظامی واشنگتن
در شرایطی که ناوگان نیروی دریایی ایالات متحده بزرگترین آرایش نظامی خود را در دریای کارائیب از زمان بحران موشکی کوبا (۱۹۶۲) به نمایش گذاشته، صحنه سیاسی ونزوئلا دستخوش تغییری دراماتیک و مخاطرهآمیز شده است.
در شرایطی که ناوگان نیروی دریایی ایالات متحده بزرگترین آرایش نظامی خود را در دریای کارائیب از زمان بحران موشکی کوبا (۱۹۶۲) به نمایش گذاشته، صحنه سیاسی ونزوئلا دستخوش تغییری دراماتیک و مخاطرهآمیز شده است. دیگر در محافل اپوزیسیون سخنی از «مذاکره»، «انتخابات آزاد» یا «فشار دیپلماتیک» به گوش نمیرسد، بلکه دال مرکزی گفتمان مخالفان به رهبری ماریا کورینا ماچادو، بر مفاهیمی چون «اشغال خارجی» و «مداخله بشردوستانه» استوار شده است.
این تغییر پارادایم که همزمان با بازگشت دونالد ترامپ به کاخ سفید و تشدید سیاست «فشار حداکثری» رخ داده، نشانگر آن است که مخالفان دولت نیکلاس مادورو به این جمعبندی رسیدهاند که کلید ورود به کاخ میرافلورس نه در صندوقهای رأی، بلکه در ماشه تفنگداران دریایی آمریکا نهفته است.
ماریا کورینا ماچادو، رهبر اپوزیسیون ونزوئلا و برنده جایزه صلح نوبل روز پنجشنبه 20 دسامبر، یک روز پس از برگزاری مراسم اهدای جایزه نوبل به اسلو پایتخت نروژ رسید. روز چهارشنبه، آنا کورینا سوسا ماچادو دختر رهبر اپوزیسیون ونزوئلا به نمایندگی از او در تالار شهر اسلو حاضر شده و جایزه او را دریافت کرده بود.
ماجرای خروج ماچادو از ونزوئلا و سفر او به اسلو، بیش از آنکه یک سفر دیپلماتیک باشد، به سناریوی یک جاسوسی شباهت دارد. ماچادو که به مدت ۱۶ ماه در خفا زندگی میکرد و به گفته دخترش، «۱۶ ماه زندگی در جهنم» را تجربه کرده بود، سرانجام در عملیاتی پیچیده و پرخطر موفق به خروج از کشور شد.
بر اساس ادعای وال استریت ژورنال، این عملیات فرار دو ماه به طول انجامید. ماچادو برای عبور از سد نیروهای امنیتی دولت مادورو، ناچار به استفاده از تغییر چهره شد و در مسیر زمینی منتهی به سواحل، موفق شد از ۱۰ ایست بازرسی نظامی عبور کند؛ ایستهایی که مأموران دستور داشتند در صورت مشاهده، بلافاصله او را بازداشت کنند.
به نوشته این روزنامه، مرحله بعدی فرار بسیار خطرناکتر بود. ماچادو از یک روستای ساحلی سوار بر قایق ماهیگیری چوبی شد تا خود را به جزیره کوراسائو در 64 کیلومتری سواحل ونزوئلا برساند. نکته کلیدی این عملیات، نقش مستقیم ارتش آمریکا بود. والاستریت ژورنال نوشته است که نیروهای آمریکایی مستقر در کارائیب که مشغول گشتزنی در منطقه بودند دستور داشتند تا از هر گونه حمله هوایی که در سه ماه گذشته بیش از ۲۰ کشتی مشابه را در کارائیب هدف قرار داده و بیش از ۸۰ نفر را کشته است، اجتناب کنند.
به نوشته روزنامه آمریکایی، طبق دادههای ردیابی پرواز، تقریباً همزمان با عبور آنها، دو فروند هواپیمای اف-۱۸ نیروی دریایی ایالات متحده به سمت خلیج ونزوئلا و تقریباً ۴۰ دقیقه در نزدیکی مسیری که از ساحل به کوراسائو منتهی میشد، پرواز کردند. این، نزدیکترین تجاوز هواپیماهای آمریکایی به حریم هوایی ونزوئلا از زمان آغاز تقویت حضور نظامی ایالات متحده در ماه سپتامبر بوده است.
ماچادو حدود ساعت ۳ بعدازظهر سهشنبه به کوراسائو رسید. فرد نزدیک به عملیات گفت که یک پیمانکار خصوصی متخصص در فراریدادن افراد به استقبال او آمد که توسط دولت ترامپ تدارک دیده شده بود. ماچادو که از سفر طولانی خسته شده بود، در هتلی اقامت کرد و یک شب در آنجا ماند.
یک فرد آگاه از فرایند فرار به وال استریت ژورنال گفت: «روز چهارشنبه همزمان با شروع تجمع مهمانان در اسلو، محل برگزاری مراسم اعطای نوبل، یک جت اختصاصی که توسط یکی از کارکنان میامی تهیه شده بود از جزیره کوراسائو برخاست و به سمت پایتخت نروژ حرکت کرد. ماچادو پیش از سوار شدن به هواپیما، یک پیام صوتی کوتاه ضبط کرد و در آن «از بسیاری از افرادی که جان خود را به خطر انداختند تا او بتواند ونزوئلا را ترک کند»، تشکر کرد.
ماچادو پس از رسیدن به اسلو، در کنفرانس خبری خود صراحتاً این گمانهزنیها را تأیید کرد و گفت: «ما از حمایت دولت ایالات متحده برخوردار بودیم» با این حال تأکید کرد که به دلیل حفظ امنیت افرادی که در این مسیر همکاری کردند، از افشای جزئیات خودداری میکند.
دولت ونزوئلا در مواجهه با فرار موفقیتآمیز مهمترین مخالف خود، واکنشی آمیخته با انکار و تمسخر نشان داد. دیوسدادو کابلو، وزیر کشور ونزوئلا، پیشتر مدعی بود ماچادو در سفارت آمریکا پنهان شده، اما پس از انتشار تصاویر او در اسلو، تلاش کرد این شکست اطلاعاتی را کماهمیت جلوه دهد. او حتی ادعا کرد دولت از تحرکات ماچادو آگاه بوده و او «بدون هیچ درامی» کشور را ترک کرده است؛ ادعایی که با تلاشهای قبلی دولت برای دستگیری او در تضاد بود.
دولت مادورو همچنین تلاش کرد اعتبار جایزه نوبل ماچادو را زیر سوال ببرد. کابلو این جایزه را به یک «حراجی» تشبیه کرد که به «بالاترین پیشنهاددهنده» میرسد. نیکلاس مادورو نیز بدون اشاره مستقیم به جزئیات فرار، ترامپ را متهم ساخت که برای دسترسی به «ذخایر عظیم نفت ونزوئلا» به دنبال تغییر رژیم است.
آنچه در اظهارات اخیر ماچادو در نروژ جلب توجه میکند، تغییر ادبیات او در قبال مداخله نظامی خارجی است. در شرایطی که ترامپ اعلام کرده «روزهای مادورو به شماره افتاده» و گزینه نظامی را رد نکرده، ماچادو نیز از محکوم کردن اقدامات نظامی احتمالی خودداری کرده است. زمانی که خبرنگاران در اسلو از او درباره احتمال تهاجم نظامی آمریکا پرسیدند، او پاسخی داد که عملاً چراغ سبزی برای چنین اقداماتی تلقی میشود: «برخی درباره تهاجم به ونزوئلا صحبت میکنند، و پاسخ من این است: ونزوئلا همین حالا هم مورد تهاجم قرار گرفته است.»
به گزارش یورونیوز، روز چهارشنبه کمیته نوبل از نیکولاس مادورو خواست تا از قدرتی که از سال ۲۰۱۳ در اختیار دارد، کنارهگیری کند. یورگن واتنه فریدنس، رئیس کمیته خطاب به رئیسجمهوری ونزوئلا گفت: «کنارهگیری کنید. پایههای گذار مسالمتآمیز به دموکراسی را بنا کنید. زیرا این خواست مردم ونزوئلا است. ماریا کورینا ماچادو و مخالفان ونزوئلا شعلهای را روشن کردهاند که هیچ شکنجه، دروغ و ترسی نمیتواند آن را خاموش کند.»
آرایش جنگی در کارائیب
همزمان با دیپلماسی ماچادو در اروپا، وضعیت در دریای کارائیب به شدت نظامی شده است. دولت ترامپ دستور استقرار دهها کشتی جنگی و بیش از 14 هزار سرباز را صادر کرده است. کاخ سفید این لشکرکشی را تحت عنوان «مبارزه با قاچاق مواد مخدر» معرفی کرده و مدعی است مادورو رهبری یک کارتل مواد مخدر را بر عهده دارد.
علاوه بر این، توقیف یک نفتکش بزرگ در سواحل ونزوئلا توسط ایالات متحده در روز چهارشنبه، حلقه محاصره اقتصادی را تنگتر کرده است. به گزارش رویترز دادههای حملونقل، اسناد و منابع دریایی نشان میدهد که از زمان توقیف نفتکش مورد اشاره در سواحل ونزوئلا در روز چهارشنبه، تنها نفتکشهایی که توسط شرکت بزرگ نفتی آمریکایی «شورون» (Chevron) اجاره شدهاند، به آبهای بینالمللی وارد شده و نفت خام ونزوئلا را حمل کردهاند.
طبق این گزارش، شرکت شورون مجوز دولت آمریکا را برای فعالیت از طریق سرمایهگذاریهای مشترک در ونزوئلا و صادرات نفت خود به ایالات متحده دارد. این خبرگزاری انگلیسی همچنین با استناد به منابع و دادههای خود گزارش داد که نفتکشهایی که حدود ۱۱ میلیون بشکه نفت و سوخت بارگیری کردهاند، در آبهای ونزوئلا گیر کردهاند. در خبر رویترز ادعا شده است: بخشی از محمولهها در نفتکشهایی است که تحت تحریمهای واشنگتن علیه ایران یا روسیه قرار دارند و ایالات متحده آنها را به عنوان اهداف احتمالی اقدامات تنبیهی بیشتر تحت نظارت دارد.
بر اساس ترجمه ایرنا، دونالد ترامپ رئیسجمهوری آمریکا شامگاه چهارشنبه (به وقت محلی) به خبرنگاران در کاخ سفید، گفت: «ما همین حالا یک نفتکش را در سواحل ونزوئلا توقیف کردیم، یک نفتکش بزرگ، بسیار بزرگ، در واقع بزرگترین نفتکشی که تاکنون توقیف شده است». او با بیان اینکه ایالات متحده، کنترل نفتکش را در دست گرفته است، هیچ توضیح دقیقی برای این اقدام ارائه نداد و تنها مدعی شد که این نفتکش «به دلیل بسیار موجهی» توقیف شده است.
پم باندی دادستان کل آمریکا نیز پیشتر درباره توقیف این نفتکش با انتشار ویدئویی در شبکههای اجتماعی ادعا کرده بود: «امروز افبیآی، اداره تحقیقات امنیت داخلی و گارد ساحلی آمریکا با حمایت وزارت جنگ، حکم توقیف یک نفتکش حامل نفت خام را که برای حمل نفت تحت تحریم از ونزوئلا و ایران استفاده میشد، اجرا کردند».
ماچادو نهتنها اعتراضی به این اقدامات نکرده، بلکه آنها را «تعیینکننده» خوانده و تأکید کرده است: «من معتقدم هر کشوری حق دارد از خود دفاع کند»؛ جملهای که به نظر میرسد توجیهی برای حق آمریکا در مداخله نظامی باشد.
با وجود هشدارهای کارشناسان درباره خطرات درگیری داخلی، ماچادو و متحدانش در واشنگتن بر روی طرحهای دوران گذار متمرکز شدهاند. ماچادو در مصاحبه با سیانان فاش کرد که ادموندو گونزالس، نامزد اپوزیسیون که اکنون در اسپانیا پناهنده است و از نظر مخالفان پیروز قاطع انتخابات ۲۰۲۴ محسوب میشود، از او خواسته است تا در دولت آینده سمت «معاون رئیسجمهور» را بر عهده بگیرد.
به نوشته سیانان، به گفته مقامات ارشد آمریکایی، دولت ایالات متحده نیز در حال تدوین برنامههایی برای «روز بعد» از سقوط احتمالی مادورو است و گفتوگوهای غیررسمی درباره رهبری مشترک ماچادو و گونزالس در دوران پس از مادورو جریان دارد.
سیر تاریخی تغییرات رویکرد اپوزیسیون
برای درک وضعیت کنونی، باید به ریشههای استراتژیک اپوزیسیون نگاه کرد. پس از مرگ هوگو چاوز در سال ۲۰۱۳ و روی کار آمدن نیکلاس مادورو، اپوزیسیون ونزوئلا دو مسیر متفاوت را آزمود. برای درک وضعیت کنونی، باید به ریشههای استراتژیک اپوزیسیون نگاه کرد. پس از مرگ هوگو چاوز در سال ۲۰۱۳ و روی کار آمدن نیکلاس مادورو، اپوزیسیون ونزوئلا دو مسیر متفاوت را آزمود. پس از مرگ چاوز، انتخابات ریاستجمهوری آوریل ۲۰۱۳ به اولین آزمون جدی برای اپوزیسیون متحد تحت لوای «میز وحدت دموکراتیک» (MUD) تبدیل شد.
انریکه کاپریلس رادونسکی، فرماندار ایالت میراندا و نماینده جناح میانهرو، با کمپینی که بر مشکلات اقتصادی و فساد تمرکز داشت، توانست شکاف آرا را به شدت کاهش دهد. نتایج رسمی شورای ملی انتخابات (CNE) پیروزی مادورو را با اختلاف ناچیز 1/49 درصد اعلام کرد.
کاپریلس با استناد به ادعاهای مربوط به تخلفات انتخاباتی، نتایج را نپذیرفت. با این حال، تصمیم استراتژیک او مبنی بر لغو فراخوان راهپیمایی به سمت کاخ میرافلورس برای جلوگیری از خونریزی، اگرچه از سوی جامعه بینالمللی به عنوان رفتاری مسئولانه ستایش شد، اما در داخل بدنه رادیکال اپوزیسیون به عنوان فرصتسوزی و ضعف تفسیر گردید. این تصمیم، بذر نخستین شکاف جدی استراتژیک در دوران پساچاوز را کاشت: تضاد میان «مسیر انتخاباتی» و «مسیر خیابانی».
در اوایل سال ۲۰۱۴، با بدتر شدن شاخصهای اقتصادی، تورم افسارگسیخته و کمبود کالاهای اساسی، جناح تندرو اپوزیسیون به رهبری لئوپولدو لوپز (از حزب اراده مردمی)، ماریا کورینا ماچادو (از حزب ونته ونزوئلا) و آنتونیو لدزما، استراتژی «لا سالیدا» (The Exit) را کلید زدند. منطق این استراتژی بر این اصل استوار بود که رژیم مادورو ماهیتی دموکراتیک ندارد و تنها از طریق فشار مداوم خیابانی و نافرمانی مدنی مجبور به استعفا خواهد شد.
اعتراضات فوریه تا مه ۲۰۱۴ که با ایجاد سنگرهای خیابانی (Guarimbas) و درگیریهای خشونتآمیز همراه بود، منجر به کشته شدن ۴۳ نفر و بازداشت هزاران تن شد. تسلیم دراماتیک لئوپولدو لوپز به گارد ملی در ۱۸ فوریه ۲۰۱۴، او را به نماد «زندانی سیاسی» تبدیل کرد و توجه جهانی را به بحران حقوق بشر در ونزوئلا جلب نمود. با این حال، شکست این اعتراضات در ساقط کردن دولت، شکاف میان جناح لوپز-ماچادو و جناح کاپریلس را عمیقتر کرد، چراکه گروه دوم معتقد بود خشونت خیابانی تنها بهانهای به دست رژیم برای سرکوب میدهد و طبقه متوسط را میترساند.
در پاسخ به سرکوب اعتراضات ۲۰۱۴، دولت باراک اوباما رویکرد خود را از دیپلماسی نرم به فشار هدفمند تغییر داد. تصویب قانون «دفاع از حقوق بشر و جامعه مدنی ونزوئلا» در کنگره آمریکا و صدور فرمان اجرایی ۱۳۶۹۲ در مارس ۲۰۱۵، نقطه عطفی در روابط واشنگتن-کاراکاس بود. اوباما در این فرمان، وضعیت ونزوئلا را «تهدیدی غیرعادی و فوقالعاده برای امنیت ملی و سیاست خارجی ایالات متحده» اعلام کرد.
این فرمان تحریمهای اقتصادی گسترده علیه کشور نبود، بلکه مسدود کردن داراییها و لغو ویزای هفت مقام ارشد امنیتی و قضایی ونزوئلا را هدف قرار میداد.
استفاده از عبارت «تهدید امنیت ملی» (که الزامی قانونی در آمریکا برای اعمال تحریم است)، بهانه تبلیغاتی بزرگی به مادورو داد تا خود را قربانی امپریالیسم معرفی کند و حمایت کشورهای منطقه را جلب نماید. این اقدام نشان داد که سیاستگذاری آمریکا در آن زمان فاقد درک دقیق از حساسیتهای تاریخی آمریکای لاتین بود.
در دسامبر ۲۰۱۵، ائتلاف MUD با بهرهگیری از نارضایتی عمومی ناشی از سقوط قیمت نفت و سوءمدیریت اقتصادی، توانست پیروزی قاطعی در انتخابات مجلس ملی به دست آورد و ۱۱۲ کرسی از ۱۶۷ کرسی (اکثریت دوسوم) را تصاحب کند. این پیروزی به اپوزیسیون قدرت قانونی برای عزل وزرا، تغییر ساختار دیوان عالی و حتی فراخوان مجلس مؤسسان را میداد.
پاسخ دولت مادورو به این شکست، استفاده ابزاری از قوه قضائیه بود. دیوان عالی عدالت (TSJ) که تحت کنترل حزب حاکم (PSUV) بود، با صدور حکمی انتخاب سه نماینده اپوزیسیون از ایالت آمازوناس را به اتهام تخلف باطل کرد. با حذف این سه نفر، اپوزیسیون اکثریت مطلق دوسوم خود را از دست داد. هنگامی که مجلس از این حکم تمرد کرد، TSJ تمامی مصوبات مجلس را باطل و مجلس را در وضعیت «توهین به دادگاه» اعلام کرد.
در مارس ۲۰۱۷، TSJ در اقدامی که به «کودتای قضایی» معروف شد، طی احکام ۱۵۵ و ۱۵۶ رسماً اختیارات قانونگذاری مجلس را سلب و به خود منتقل کرد. این اقدام موج جدیدی از اعتراضات گسترده را برانگیخت که ماهها به طول انجامید و بیش از ۱۲۰ کشته بر جای گذاشت. مادورو در پاسخ، به جای برگزاری انتخابات، دستور تشکیل «مجلس مؤسسان ملی» (ANC) را صادر کرد تا قانون اساسی ۱۹۹۹ (میراث چاوز) را بازنویسی کند. اپوزیسیون این انتخابات را تحریم کرد و شرکت اسمارتماتیک (مجری سیستم رأیگیری) فاش کرد که آمار مشارکت اعلامشده توسط دولت حداقل یک میلیون نفر دستکاری شده است.
انتخابات ریاستجمهوری مه ۲۰۱۸ در فضایی برگزار شد که رهبران اصلی اپوزیسیون (لوپز، کاپریلس، لدزما) یا در زندان بودند، یا ممنوعالفعالیت یا در تبعید. ائتلاف MUD تصمیم به تحریم انتخابات گرفت. تنها هنری فالکون، یک چاویست سابق، این تحریم را شکست اما نتوانست آرای کافی جذب کند. ایالات متحده، اتحادیه اروپا و گروه لیما (متشکل از کشورهای راستگرای منطقه) نتیجه این انتخابات را به رسمیت نشناختند و زمینه را برای بحران مشروعیت ۲۰۱۹ فراهم کردند.
در ژانویه ۲۰۱۹، خوان گوایدو، رئیس جوان مجلس ملی از حزب اراده مردمی، با استناد به ماده ۲۳۳ قانون اساسی استدلال کرد که چون انتخابات ۲۰۱۸ فاقد استاندارد بوده، پست ریاستجمهوری «غصب» شده و خالی است. بنابراین، رئیس مجلس باید به عنوان رئیسجمهور موقت سوگند یاد کند تا انتخابات آزاد برگزار نماید. این استراتژی سه مرحلهای («پایان غصب، دولت انتقالی، انتخابات آزاد») با حمایت فوری دولت دونالد ترامپ مواجه شد.
دولت ترامپ با هدایت چهرههایی چون جان بولتون (مشاور امنیت ملی) و الیوت آبرامز (نماینده ویژه)، سیاست تغییر رژیم را به صراحت دنبال کرد.همزمان تحریمهای نفتی ضربه مهلکی به اقتصاد ونزوئلا زد و تولید نفت را به زیر ۵۰۰ هزار بشکه در روز رساند، اما سوءمدیریت داخلی و فساد ریشهدار پیش از تحریمها نیز نقش مهمی در این فروپاشی داشت.
در این میان، تلاش گوایدو برای ایجاد شکاف در ارتش در ۳۰ آوریل ۲۰۱۹ (عملیات آزادی) با شکست مواجه شد. عدم پیوستن فرماندهان ارشد نظامی نشان داد که وفاداری ارتش به مادورو نهتنها ایدئولوژیک، بلکه مبتنی بر منافع اقتصادی و شبکههای فساد است.
به تدریج، دولت موقت با چالشهای درونی روبهرو شد؛ اتهامات فساد در مدیریت شرکت کودی «مونومروس» (در کلمبیا) و عدم شفافیت در هزینهکرد داراییهای مسدودشده، ناتوانی در تحقق وعده سرنگونی دولت مادورو و تضعیف اتحاد منطقهای علیه دولت مادورو در پی پیروزی گوستاوو پترو در کلمبیا و لولا داسیلوا در برزیل.
در دسامبر ۲۰۲۲، احزاب اصلی اپوزیسیون (تجدید سازمان یافته در «پلتفرم واحد») رأی به پایان کار دولت موقت دادند؛ که نشاندهنده پذیرش شکست استراتژی دولت موازی بود. با روی کار آمدن دولت بایدن و بحران انرژی ناشی از جنگ اوکراین، سیاست آمریکا به سمت پراگماتیسم چرخش کرد. در اکتبر ۲۰۲۳، نمایندگان مادورو و پلتفرم واحد اپوزیسیون در بریجتاون، باربادوس، توافقنامهای امضا کردند. طبق این توافق، آمریکا تحریمهای نفتی را به مدت شش ماه (مجوز عمومی ۴۴) تعلیق کرد و در مقابل، رژیم متعهد به برگزاری انتخابات رقابتی در نیمه دوم ۲۰۲۴ شد.
ماریا کورینا ماچادو، که سالها به دلیل مواضع سازشناپذیرش در حاشیه اپوزیسیون سنتی (G4) قرار داشت، در سال ۲۰۲۳ با شعار «تا آخر» (Hasta el Final) به صحنه بازگشت. او با انتقاد از فساد در هر دو جناح (رژیم و اپوزیسیون موقت) و با تکیه بر ارتباط مستقیم با مردم در سفرهای استانی، توانست موجی عظیم ایجاد کند. در انتخابات مقدماتی اکتبر ۲۰۲۳ که توسط خود اپوزیسیون و بدون دخالت دولت برگزار شد، ماچادو با کسب بیش از ۹۲ درصد آرا (بیش از ۲ میلیون رأی)، مشروعیت بیرقیبی کسب کرد.
رژیم مادورو با نقض روح توافق باربادوس، حکم محرومیت ۱۵ ساله ماچادو از خدمات دولتی را تایید کرد. ماچادو برای حفظ وحدت، ابتدا کورینا یوریس (استاد دانشگاه) را معرفی کرد که سیستم انتخاباتی اجازه ثبتنام به او نداد. در نهایت، در یک مانور استراتژیک هوشمندانه، اپوزیسیون توانست ادموندو گونزالس اوروتیا، یک دیپلمات بازنشسته و ناشناخته را به عنوان نامزد ثبتنام کند. ماچادو تمام سرمایه سیاسی خود را پشت او گذاشت و عملاً کمپین انتخاباتی را به نیابت از او رهبری کرد.
در ۲۸ ژوئیه ۲۰۲۴، ونزوئلاییها با مشارکت گسترده پای صندوقها رفتند. شورای ملی انتخابات (CNE) در شب انتخابات، مادورو را با 51/95 درصد آرا پیروز اعلام کرد. اپوزیسیون نیز بلافاصله اعلام کرد که این آمار دروغین است. برخلاف سالهای گذشته، حتی متحدان چپگرای مادورو در منطقه (برزیل و کلمبیا) نتوانستند نتایج شورای ملی انتخابات را بپذیرند. لولا داسیلوا و گوستاوو پترو خواستار انتشار کامل ریزآرا شدند؛ درخواستی که مادورو هرگز اجابت نکرد. مرکز کارتر نیز رسماً اعلام کرد که انتخابات فاقد استانداردهای دموکراتیک بوده است.
پس از این بود که رویکرد اپوزیسیون عملاً به حمایت از هرگونه سیاستی در آمریکا که به سقوط دولت مادورو منجر شود، تغییر کرد.