عباس عبدی تحلیلگر سیاسی اصلاحطلب: در ایران نوعی شلختگی سیاسی وجود دارد
عباس عبدی، تحلیلگر سیاسی اصلاحطلب در واکنش به حواشی پیشآمده پیرامون اظهارات اخیر محمدباقر قالیباف، معتقد است بهرغم اینکه رئیس مجلس اعلام کرده منظورش چیز دیگری بوده، اما از ویژگیهای سیاستمدار این است که باید متوجه باشد که چه برداشتی از حرفهایش خواهد شد. او میگوید که هر کسی از جمله مقامات سابق حق دارد اظهارنظر کند البته به سیاستمدارانی که پیش از این در قدرت حضور داشتند، توصیه میکند باید در اظهارنظر دقت کنند که از صحبتهای آنها برداشتهایی ضدسیاستهای رسمی استنباط نشود.
عباس عبدی، تحلیلگر سیاسی اصلاحطلب در گفتوگویی که با خبرنگار هممیهن داشت، در واکنش به حواشی پیشآمده پیرامون اظهارات اخیر محمدباقر قالیباف، معتقد است بهرغم اینکه رئیس مجلس اعلام کرده منظورش چیز دیگری بوده، اما از ویژگیهای سیاستمدار این است که باید متوجه باشد که چه برداشتی از حرفهایش خواهد شد. او میگوید که هر کسی از جمله مقامات سابق حق دارد اظهارنظر کند البته به سیاستمدارانی که پیش از این در قدرت حضور داشتند، توصیه میکند باید در اظهارنظر دقت کنند که از صحبتهای آنها برداشتهایی ضدسیاستهای رسمی استنباط نشود.
*در روزهای گذشته رئیس مجلس مواضعی را در نقد نیروهای داخلی گرفت که برداشت عمومی در فضای سیاسی و رسانهای منفی بود و انتقادات و اعتراضاتی شکل گرفت. با توجه به فضای کنونی کشور، و فارغ از اینکه محتوای سخنان آقای قالیباف چه بوده؛ تحلیلتان درباره واکنش به این سخنان چیست؟
البته آقای قالیباف اعلام کردند که منظورشان این نبوده که برداشت کردهاند و درباره لزوم رعایت منافع ملی حرف زدهاند. بنابراین ما باید آن را بپذیریم که منظورشان همین است، اما ایشان هم باید میدانست هنگامی که این گونه سخن میگوید، آن برداشت طبیعیتر از منظوری است که اعلام کردند و این یکی از ویژگیهای سیاستمدار است که باید متوجه شود حرفی که میزند چه معنایی دارد و چه برداشتی از آن خواهد شد.
*به نظرتان فردی در جایگاه رئیس مجلس در بیان مواضعش چگونه باید عمل کند که با چنین انتقادات تندی روبهرو نشود و موجب تنشآفرینی در فضای سیاسی و رسانهای نشود؟
بهطور کلی همه مقامات باید دقت کنند که حرفهایی نزنند که به استنباطهایی غیر از آنچه مورد نظرشان است منجر شود. من امیدوارم که ایشان از ابتدا هم منظورشان همین توضیحاتی باشد که دادهاند، اما در هر حال این وظیفه سیاستمدار است که در بیان خود دقت کند. کسی قرار نیست خودش را با منظور سیاستمدار تطبیق دهد. مردم معانی الفاظ را بهصورت عرفی میفهمند. سیاستمداران باید دقت کنند خارج از عرف سخن نگویند. رئیس مجلس هم به دلیل اینکه جزء سران سه قوه است، جایگاهی بالاتر از نمایندگان مجلس دارد و باید به گونهای سخن بگوید که مواضعش در داخل و در خارج با تعبیری مغایر منظورش مواجه نشود. در این مورد خاص نمیتواند آنهایی که تعبیر مغایر با هدف ایشان کردند را محکوم کند، چون طبیعیترین برداشت همین تعابیری بوده که انجام شده است.
*آیا باید برای سران قوا محدودیت و پروتکلی برای بیان مواضعشان در نظر گرفت؟
من نمیدانم که محدودیت و پروتکلی را برای خودشان گذاشتهاند یا خیر. اگر هم گذاشتهاند طبعاً خودشان میدانند، ولی واقعیت ماجرا این است که نوعی شلختگی سیاسی در ایران وجود دارد و همه به خودشان حق میدهند که هر حرفی را بهویژه در سیاست خارجی بزنند و این عوارض زیادی ایجاد میکند.
*آثار چنین سخنان و مواضع و واکنشها را در فضای سیاسی و اجتماعی کشور چگونه ارزیابی میکنید؟
مشکل از اینجا آغاز میشود که ایشان حرفی زده و عدهای برداشتی کردند و این برداشت منتشر شده، آثار خودش را به جای میگذارد. هنگامی که شما تکذیب میکنید، آن تکذیب اثرگذاری چندانی ندارد. به محض اینکه اولین کسی چنین برداشتی را کرد، همان موقع باید مشاورهای آقای قالیباف به او تذکر میدادند که اصلاح کند و توضیح دهد که منظورش چیست. اما ایشان این کار را نمیکند. میگذارد وقتی مخالفتها زیاد شد و برداشتها اینچنین شد، آن موقع شروع میکنند و اصلاحیه میدهند؛ در نتیجه این اصلاحیهها اثر کمی را میگذارد و این استنباطی که از این برداشتها شده، استنباطهای مخربی است، اعتماد به نفس را در مردم و جوانها زایل میکند. روشن است که یک رئیس مجلس نباید در برابر مردم خود از کشوری دیگر و با شکل نادرستی حمایت کند.
درحالیکه ما میتوانیم روابط خوبی را با روسیه داشته باشیم. فراموش نکنیم که مردم عادی و آقای ظریف و روحانی جزء حکومت نیستند و حرفشان را میزنند. کسی هم نمیتواند به آنها بگوید چرا حرفی میزنید. البته میتوانیم انتقاد کنیم که نکاتی گفته نشود. ایرادی ندارد؛ این را میتوانیم بگوییم، بهخصوص کسانی که قبلاً جزء مقامات کشور بودند، بهتر است که بیشتر احتیاط کنند و نکاتی را نگویند که از صحبتهای آنها هم برداشتی مغایر با سیاست کلان شود. ولی در هر حال آنها شهروند هستند و جزء مقامات رسمی محسوب نمیشوند و نباید آنها را در برابر یک مسئله خارجی تخطئه کرد. ضمن اینکه به هر حال ایران با روسیه میتواند در یک مسیر بهبود و خیلی خوب حرکت کند.
*منتقدان و سیاستمداران دولتهای قبل درباره چنین موضوعاتی چگونه باید واکنش داشته باشند؟
کسانی که در ایران بیرون از دولت قرار دارند، آزاد هستند که هر چه میخواهند بگویند اما یک طرف دیگر هم در ماجرا وجود دارد. ایران وضعیتش با ایالات متحده فرق دارد، آنجا هر کسی هر چیزی میخواهد میگوید و کاری با او ندارند. ولی در ایران، آنهایی که بیرون میآیند، خیلی نمیتوانند خودشان را از ساختار جدا کنند. یک نوع چسبندگی با سیستم دارند. بخش اعظم اینها، حضورشان در جامعه محصول وابستگیهایشان به همین ساختار بوده است، اینطور نیست که خودشان به صورت مستقل رشد کرده و بالا آمده باشند.
اینها در سیستم و وابسته به آن بودند و منافعی داشتهاند؛ بنابراین وقتی بیرون میروند، به راحتی نمیتوانند هر حرفی را بزنند، باید خیلی ملاحظه و دقت کنند که از صحبتهای آنها هم برداشتهای ضدسیاستهای رسمی نشود. طبعاً سیاستهای رسمی را هم میتوانند و میباید نقد کنند و این موضوع خیلی خوب و ضروری است، ولی باید یک حدودی را رعایت و دقت کرد که مسئله ایجاد نشود. در اظهارنظر بهتر است مرز تحلیلی و کنشگری را رعایت کرد و از ادبیات گزنده دوری نمود.