وکلا علیه سینماگران/یک نهاد حقوقی بریتانیایی، نتفلیکس، دیزنی، بیبیسی و... را بهدلیل حمایتشان از فلسطین به پیگرد قضایی تهدید کرده است
جنگ اسرائیل و مردم غزه رسماً با برقراری آتشبس و تبادل اُسرا پایان یافته، اما مناقشهها و اقدامات حقوقی و قضایی علیه منتقدان اسرائیل و حامیان مردم غزه بهنظر نمیرسد به این زودیها پایان یابد.

جنگ اسرائیل و مردم غزه رسماً با برقراری آتشبس و تبادل اُسرا پایان یافته، اما مناقشهها و اقدامات حقوقی و قضایی علیه منتقدان اسرائیل و حامیان مردم غزه بهنظر نمیرسد به این زودیها پایان یابد. در تازهترین تحول، برخی از مهمترین استودیوها و نهادهای سینمایی بریتانیا، بهدلیل مشارکتشان در تحریم نهادهای سینمایی اسرائیلی، هشدار حقوقی دریافت کردهاند.
«وکلای بریتانیایی برای اسرائیل» (UKLFI)، نهادی است که این نامه را نوشته است. دفاتر نتفلیکس، دیزنی، آمازون استودیوز، اپل، وارنر برادرز و دیسکاوری تایید کردهاند چنین نامهای به دستشان رسیده است. رسانههایی مانند بیبیسی، فیلم۴ و آیتیوی و سازمانهایی مانند بنیاد فیلم بریتانیا (BFI)، پکت (Pact)، آژانسها و اتحادیههایی مانند بکتو و اکویتی نیز نامشان در فهرست دریافتکنندگان نامه دیده میشود. ورایتی متن نامه را منتشر کرده که در آن بیان شده، هرگونه اقدام به تحریم یا کاهش عمدی محتوای فرهنگی اسرائیلی از این رو که تامین مالی و بیمههای پروژههای مربوط به سینمای اسرائیل را بهخطر میاندازد و برخلاف «قانون برابری بریتانیا» است، پیامدهای حقوقی دارد.
جنبش سینماگران برای فلسطین
این نامه پاسخی مستقیم است به فراخوان عمومی فعالان سینما بهنام «سینماگران برای فلسطین » که هشتم سپتامبر شکل گرفت و بهسرعت توجه جامعه جهانی را جلب کرد. در این فراخوان که گفته میشود جنبش ضدآپارتاید آفریقای جنوبی الهامبخش آن بوده، آمده که آن دسته از جشنوارهها، سینماها، شبکههای پخش و شرکتهای تولیدی که نسلکشی و آپارتاید اسرائیل را سفیدنمایی یا توجیه میکنند یا با دولت اسرائیل همکاری دارند، تحریم میشوند.
تا ۲۵ سپتامبر، تعداد امضاءکنندگان فراخوان به ۵۰۰۰ نفر رسید که در میان آنها فیلمسازانی همانند یورگوس لانتیموس، آوا دوورنی، آسیف کاپادیا، بوتس رایلی و جاشوا اپنهایمر، همچنین بازیگرانی همچون خواکین فینیکس، رونی مارا، اما استون، اولیویا کولمن، مارک روفالو، تیندا سوینتون، خاویر باردِم حضور دارند.
برخی از این افراد در مصاحبهها و بیانیههایشان تأکید کردهاند که تصمیمشان به حمایت از فراخوان حمایت از فلسطین ناشی از مسئولیت اخلاقی و حرفهایشان در برابر نقض حقوق بشر بوده است. برای نمونه خاویر باردم در مراسم جایزه امی امسال، با چفیهای دور گردن روی فرش قرمز ظاهر شد و گفت: «امروز اینجا هستم تا نسلکشی در غزه را محکوم کنم... از محاصره تجاری و دیپلماتیک، همچنین تحریم اسرائیل برای متوقفکردن نسلکشی حمایت میکنیم. فلسطین باید آزاد شود.»
کشمکشی در قلب صنعت سینما
جنبش «سینماگران برای فلسطین» ایدهای ساده دارد؛ هنر و سینما نباید در خدمت سرپوش گذاشتن بر نقض گسترده و سیستماتیک حقوق بشر قرار گیرد. فعالان این جنیش بارها گفتهاند، میخواهند پیامی اخلاقی و فرهنگی به جهانیان منتقل کنند. آنها تاکید دارند که تحریمها ابزاری نمادین و اخلاقی برای فشار بر نهادهای حامی دولت و ارتش اسرائیل است تا مسئولیتهای قانونی و اخلاقی خود را در قبال سیاستها و اقدامات دولت اسرائیل جدی بگیرند.
همزمان با وکلای بریتانیایی برای اسرائیل، نهاد «مرکز حقوق بشر لویی دی. براندیس در چارچوب قانون» هم نامهای به بازیگران و شرکتهای بزرگ سینمایی فرستاده و در آن نوشته که تحریمها مصداق تبعیض بر پایه ملیت یا پیشینهملی است و ممکن است اعضای جنبش را تحت پیگرد قانونی قرار دهد. گرچه حامیان و امضاءکنندگان جنبش «سینماگران برای فلسطین» نیز بیکار ننشستهاند و هشدار دادهاند که اقدام حقوقی و قضایی دولتها تهدیدی علیه وضعیت آزادی بیان و عقیده، جنبشهای مدنی، روابط فرهنگی بینالمللی و مسئولیتپذیری اخلاقی هنرمندان و نهادهای فرهنگی هنری است.
این کشمکشها حالا قلب صنعت سینما را نشانه گرفته و بحثهای زیادی را موجب شده است؛ بحثهایی که همزمان سیاسی، حقوقی و فرهنگیاند. نهادهای حقوقی که نامههای تهدیدآمیز فرستادهاند، ادعا کردهاند هدفشان محافظت از رفتار قانونی شرکتها و اطمینان از نبود تبعیضهای ساختارمند در دنیای سینماست. آنها در نامههای خود بر دو محور تمرکز کردهاند که هرکدام محورهایی از این مناقشه را برجسته میکند.
نخست، قانون ضدتبعیض و مسئله تبعیض مبتنی بر ملیت یا تبار است. در این استدلال، تأکید میشود که هرگونه بایکوت یا تحریم نهادها بر پایه ارتباط آنها با یک دولت یا ملیت خاص، بهعنوان تبعیض ملیتی تفسیر میشود و در برخی حوزههای قضایی، جنبه کیفری یا مدنی پیدا میکند.
در محور دوم، موضوع مسئولیت مدنی و قراردادی مورد توجه قرار گرفته است. این نامهها هشدار میدهند که تحریمها ناقض تعهدات قراردادی، اخلال در زنجیره تولید و توزیع میشود و مقدمه دعاوی گسترده تجاری، شکایتهای پرهزینه و ضرروزیانهای اقتصادی برای جشنوارهها، توزیعکنندگان و تهیهکنندگان.
نبرد فرهنگی از سیاست تا قانون
اقدام نهادهای حقوقی علیه صنعت سینما و بنگاههای رسانهای، فراتر از واکنشی حقوقی به یک حرکت مدنی است و باید آن را نشانهای از تغییر توازن قدرت در صحنه فرهنگ جهان تفسیر کرد. نامههایی که در روزهای اخیر منتشر شدهاند و موجسواری رسانهای بر آن، بیش از هر چیزی تلاشی برای مرزبندی بیان اعتراضی هنرمند و مسئولیت حقوقی است؛ میدان منازعهای جدید در حوزه فرهنگ که از سطح رسالت هنری به سطح مقررات و تعهدات قانونی کشیده شده است.
آنچه امروز شاهدیم، تازهترین تلاش سازمانیافته برای طراحی نوعی «چارچوب مهار جنبشهای فرهنگی» است که وکلا، سیاستمداران، گروههای فشار و نفوذ، صحنهگردانان آن هستند. اگر پیش از این هنرمندان، موسسهها و شرکتهای فعال در صنعت سینما و بنگاههای رسانهای زیر فشارهای اعتراضی و حرکتهای فعالان مدنی به سیاست بایکوت و تحریم روی میآورند، حالا ترس از پیگرد قانونی و جریمه زیر فشار نهادهای حقوقی و حامیان سیاسی، جای آن را گرفته است. حرکتی که کارکرد اهرم، ابزار تحریم و کسب حمایت و توجه را برعکس میکند.
بهعبارتی، اگر پیش از این ترس از اعتراضات موجب تحریم میشد، در مقطع فعلی نگرانی از تبعات حقوقی و قضایی، به تضعیفِ همان تحریم میانجامد. بهویژه اینکه گروههای پرنفوذ و لابیهای اسرائیل از این نامهها بهمثابه ابزار روانی علیه جنبش «سینماگران برای فلسطین» استفاده میکنند. بعید هم نیست فشارهای نهادهای حقوقی، بدعت تازهای در حوزه فرهنگ و هنر باب کند. بهخصوص اینکه در روزهای گذشته برخی رسانهها احتمال ورود کمیسیون برابری و حقوق بشر بریتانیا به این پرونده را دادند که اگر چنین شود، ممکن است مرز میان آزادی بیان و دعاوی حقوقی و سازمانی برای همیشه تغییر کند.
هنر، ابزار و میدان اعتراض است
نامههای هشدارآمیز وکلای بریتانیایی برای اسرائیل به شرکتهایی مانند نتفلیکس و بیبیسی، اگرچه از زاویهی حقوقی، تهدیدآمیز بهنظر میرسند، اما از منظر رسانهای و هنری، فرصتی برای تأمل درباره جایگاه هنرمند و مشروعیت جنبشهای اعتراضی در موضوعات حساسی مانند نقض حقوق انسانی و جنایت بینالمللی است. این وضعیت، اثباتی مجدد بر این حقیقت است که هنر و فرهنگ نمیتوانند صرفاً تابع فشارهای سیاسی یا مالی باشند، بلکه همواره نیازمند فضای تنفس و مجرایی برای بیان مستقل و انتقادی هستند.
هنرمندان و سینماگران در خط مقدم بازنمایی حقیقت و افشای تبعیض و ظلم قرار دارند. جنبش «سینماگران برای فلسطین» هم یکی از همین بیانهای هنری است که بر رسالت انسانی حرفه هنرمند تاکید کرده است. واکنشهای بازیگران و کارگردانان در رویدادهایی مثل کن، ونیز، لوکارنو، امی و حرکتهای اعتراضی خوانندگان در جشنوارههایی مانند گلاستونبری، نمونههایی از بیان خلاقانه جهت نشاندادن واقعیتهای انسانی جنگ با زبان فرهنگ و هنر است.
برای هنرمندان، این وضعیت فرصتی است تا پیام خود را به مخاطبان گستردهتر برسانند، حقوق قانونی خود و استقلال هنریشان را برجسته کنند و نشان دهند که تحریمها بهمعنای سکوت هنرمند یا ترس از بیان هنری نیست. کمااینکه جنبش سینماگران برای فلسطین اعلام کردهکه در برابر اقدام قضایی کوتاه نخواهد آمد.