خطر بزرگ برای اروپا
نقضهای مکرر حریم هوایی ناتو توسط روسیه، شکاف امنیتی عمیق میان متحدان دو سوی اقیانوس اطلس را بیش از پیش نمایان کرده است.

نقضهای مکرر حریم هوایی ناتو توسط روسیه، شکاف امنیتی عمیق میان متحدان دو سوی اقیانوس اطلس را بیش از پیش نمایان کرده است. در چنین شرایطی، ضرورت ایجاد یک بازدارندگی معتبر از سوی اروپاییها از طریق تقویت توان نظامی، صنعتی و مالی، فوریتر از هر زمان دیگری به نظر میرسد.
با بازگشت دونالد ترامپ به کاخ سفید، بسیاری در اروپا نگران غیرفعال شدن ناتو یا حتی خروج آمریکا از این ائتلاف بودند. اما میتوان استدلال کرد که وضعیت فعلی، حتی از آن سناریوهای فاجعهبار نیز خطرناکتر است. دولت جدید آمریکا با بیان اظهارات بهظاهر درست، به رهبران اروپایی اجازه داد تا بار دیگر به دام خوشبینی و انفعال بیفتند. با این حال، ارزیابی واقعبینانه از اقدامات واشنگتن، تصویری نگرانکننده را ترسیم میکند که باید خواب را از چشمان مقامات امنیتی اروپا برباید.
روسیه در هفتههای گذشته با تهاجم پهپادها و جنگندههای خود به حریم هوایی لهستان و استونی، مرز جدیدی را رد کرده است. این اقدامات تجاوزکارانه با اختلالات گسترده و همزمان در فرودگاههای بزرگ اروپایی همراه بود. پاسخ ناتو به این حوادث نهتنها ضعیف بود، بلکه با اظهارات دونالد ترامپ مبنی بر «اشتباه» خواندن این تخلفات عمدی مسکو، عملاً به روسیه برای تهاجم بیشتر چراغ سبز نشان داد.
ناتوانی ناتو در بازداشتن روسیه، لحظهای سرنوشتساز برای این ائتلاف و اروپاست. در چنین شرایطی، هشدار رادوسواو سیکورسکی، وزیر خارجه لهستان، در سازمان ملل که به روسیه اخطار داد در صورت تکرار نقض حریم هوایی، پرنده متجاوز سرنگون خواهد شد، هرچند تلاشی لازم برای نمایش بازدارندگی بود، اما بدون پشتوانه اقدام استراتژیک ناتو، توخالی به نظر میرسد. این بیانیهها پیامی متناقض به ولادیمیر پوتین ارسال میکنند، بهویژه آنکه متحدان غربی سه سال گذشته را صرف اعمال محدودیت بر خود و اوکراین از ترس تحریک روسیه کردهاند.
مشکل تنها به آمریکا محدود نمیشود. ناتوانی اروپاییها در به نتیجه رساندن بحثهای یکساله بر سر اعزام یک نیروی احتمالی به اوکراین، تلاشها برای پایان دادن به جنگ را تضعیف کرده است. به این موارد باید مشکلات ساختاری در صنایع دفاعی اروپا را نیز افزود که بهرغم پیشرفت در تأمین مالی، همچنان در یکپارچهسازی و افزایش مقیاس تولید ناتوان است. اختلافنظرهای مداوم، مانند پروژه مشترک جنگنده آینده میان فرانسه و آلمان، سیگنال ضعف و عدم تعهد جدی را به دشمنان ارسال میکند.
اروپاییها بهجای آنکه تمام توان سیاسی، مالی و صنعتی خود را برای ایجاد ظرفیتهای دفاعی مستقل به کار گیرند، ماههای گذشته را صرف تلاش برای نگه داشتن یک آمریکای بیمیل در کنار خود کردهاند. اکنون آنها نهتنها مسئولیت کامل میدان نبرد اوکراین را بر دوش میکشند، بلکه با یکی از جدیترین چالشها برای امنیت جناح شرقی ناتو نیز روبهرو هستند، در حالی که واشنگتن بهطور فزایندهای آنها را نادیده میگیرد.
برخلاف تعارفات دیپلماتیک، دولت آمریکا بر اساس تمام شاخصها، موقعیت اوکراین و اروپا را در برابر روسیه تضعیف کرده است. واشنگتن با اقداماتی نظیر تعلیق اشتراکگذاری اطلاعات کلیدی برای وادار کردن کییف به مذاکره از موضع ضعف، توقف حمایت مالی مستقیم، و کند کردن روند تحویل سلاح، عملاً به نفع مسکو عمل کرده است. رفتار دوگانه کاخ سفید در حمله لفظی به ولودیمیر زلنسکی و پهن کردن فرش قرمز برای ولادیمیر پوتین، گویای همهچیز است.
مقامات آمریکایی ادعا میکنند که با حفظ تحریمهای دولت بایدن علیه روسیه، موضعی سختگیرانه دارند. اما این واقعیت که دولت ترامپ، که به برهم زدن میراث دولت قبل شهره است، هیچ اقدام جدیدی برای وادار کردن پوتین به توقف جنگ انجام نداده، خود معنادار است.
یک ناتوی غیرفعال یا خروج کامل آمریکا، فاجعهبار بود اما تکلیف را روشن میکرد و اروپاییها را وادار میساخت با واقعیت روبهرو شوند. اما ابهام وضعیت فعلی، که در آن آمریکا ظاهراً متحد اروپاست اما در عمل امنیت آن را تضعیف میکند، روزبهروز خطرناکتر میشود. این وضعیت به اروپا اجازه میدهد تا از زیر بار مسئولیت شانه خالی کند. به نظر میرسد اروپاییها، بهرغم ثروت و قدرتشان، همچنان به تضمین امنیتی آمریکا معتاد هستند و این وابستگی، مانع از درک این واقعیت میشود که دوران اتکا به واشنگتن به پایان رسیده است.