ناکامی و مقاومت زنانه/«گیلدا» داستانی درباره ناکامیهای زنی ساختارشکن که میخواهد مقابل ساختارهای قانونی و اجتماعی بایستد
رمان «گیلدا» ششمین اثر از مرجان شیرمحمدی است که نشر چشمه بهتازگی آن را منتشر و روانه بازار کرده است.

رمان «گیلدا» ششمین اثر از مرجان شیرمحمدی است که نشر چشمه بهتازگی آن را منتشر و روانه بازار کرده است. این کتاب که تقریباً دوسال در وزارت ارشاد معطل مجوز انتشار بوده، سرگذشت زنی جسور و بیپرواست که بهدنبال بازپسگیری حق و حقوقاش از ارثومیراث خانوادگی است. اما سرنوشت او چه در کودکی و چه در بزرگسالی ناکامی است. ناکامی در دریافت عشق و محبت امن از والد، رسیدن به معشوق و احیای خانواده ازهمپاشیده.
روند نگارش کتاب «گیلدا» بهاندازه زندگی شخصیت اصلی داستانش پرفرازونشیب بوده است. مرجان شیرمحمدی، نوشتن رمان را از سال 1399 شروع کرد، اما اتمام آن بهدلیل بیماری فرزندش و گسترش ویروس کرونا، با وفقه دوساله مواجه شد. در ادامه و پس از دو سال، در هشتماه نوشتن رمان را به پایان رساند، اما این اثرش باز هم با وفقه تقریباً دوساله روبهرو شد. به استناد صحبتهای نویسنده در پاییز سال گذشته، «گیلدا» یکسال در وزارت ارشاد معطل اخذ مجوز بوده و حالا پس از تقریباً دوسال، نشر چشمه این رمان را منتشر کرده است.
«گیلدا»، داستان زنی ساختارشکن به همین نام است که زنی محافظهکار بهنام مهرشید، زندگی او را روایت میکند. گره اصلی داستان، تلاش گیلدا برای بازپسگیری زمینهای موروثی خانواده پدریاش است که یکی از عموهای او با سندسازی بهنام خود کرده است. راوی و شخصیت اصلی داستان در یک میهمانی دوستانه با یکدیگر آشنا میشوند و تفاوتهای شخصیتی این دو، آنها را جذب هم میکند.
این کتاب دو بخش دارد که بخش اول آن در شلوغی میهمانیها، شخصیتها و اسمهای متعدد و مختلف در تهران و رشت سپری میشود. نقطهمشترک همه دورهمیها، بازنمایی شخصیتهای فرعی رمان بهعنوان نماینده طبقههای مختلف جامعه بهخصوص تقابل زنهای سنتی و مدرن است. در هر موقعیتی از داستان، مقابل گیلدا زنی کاملاً محافظهکار و محتاط برخلاف شخصیت مرموز و جسور او قرار دارد؛ از راوی رمان گرفته تا دوستان و اقوام گیلدا.
با خواندن بخش اول داستان به احتمال زیاد، یاد داستانهای ادبیات روس خواهید افتاد که از اسمها و شخصیتهای متعدد پُر است. بااینحال «گیلدا» در معرفی شخصیتهای فرعی و اصلی چندان عمق روانشناختی و فلسفی ندارد و خواندن بخش اول کتاب ممکن است برای شما آزاردهنده باشد. به این علت که نویسنده در چندین صفحه صرفاً شلوغی میهمانیها، دیالوگهای متعدد و اسمهای مختلف را در بستر جامعه تهران و رشت روایت میکند، اما مخاطب هنوز نمیداند که علت نوشتن و خواندن زندگی گیلدا چیست.
البته بهنظر میرسد که مرجان شیرمحمدی در این اثرش از این فضاهای اجتماعی، نهصرفاً برای پُرکردن صفحات؛ بلکه برای بازتاب تضادها و پیچیدگیهای فرهنگی، طبقاتی و زنانه استفاده کرده است. حتی اصلیت نویسنده که ترکیبی از گیلکی، روسی و تهرانی است، در تنوع فرهنگی رمان بیتأثیر نبوده. این درحالیاست که روایت پیچیدگیهای فرهنگی جوامع و درونیات انسانهای مختلف، حواس خواننده را پراکنده و آن را از اصل داستان دور کرده است. جدای از این، داستان زندگی گیلدا چندان بیشباهت به زندگی مرجان شیرمحمدی نیست.
پدر او هم مانند گیلدا دوتابعیتی بوده؛ پدر، نویسنده روس و مادرش، گیلکی بوده است. گیلدا هم پدرش گیلکی و مادرش فرانسوی است. همه اینها تصویری پیچیده، جذاب، مرموز و پُرزرقوبرق از شخصیت گیلدا در بخش اول رمان نشان میدهد. البته هرازگاهی گیلدا جزئیات سرگذشت تلخ خود را برای راوی بازگو میکند که نشاندهنده شبکهای پیچیده از دشمنیها، رقابتها و رازهای پنهان است.
درنهایت مخاطب پس از خواندن 130 صفحه و در بخش دوم رمان که کمتر از 40 درصد حجم کتاب را دربرمیگیرد، میتواند با گیلدا همذاتپنداری کند. برخلاف بخش اول که سرخوشیها و بیپرواییهای شخصیت اصلی داستان، میتواند برای خواننده عجیب و غیرقابلدرک باشد؛ مخاطب در بخش دوم تازه متوجه میشود که منشأ شور زندگی در گیلدا چیست.
تلاش و مقاومتی است برای بازپسگیری عدالت و جایگاه زنان در جامعهی سنتی ـ مدرن ایران. گیلدا میخواهد در برابر فشارهای اطرافیانش ـ چه در برابر خانواده و سنت، چه در برابر ساختارهای قانونی و اجتماعی ـ بایستد. او زنی است که نهتنها در کودکی مهر امن مادر را تجربه نکرده؛ بلکه تصویر سیاه و تلخ پایان زندگی مادرش، همواره کابوس روزهای اوست. ناکامی او در دریافت عشق و محبت امن از والد در برهههای دیگری از زندگی هم ادامه پیدا میکند.
در رسیدن به عشق متعهدانه و پایدار هم ناموفق است که بههمیندلیل در روابطاش دنبال منفعت، خوشگذرانی و عشقوحال کوتاهمدت است؛ چون در زندگی تجربه ثبات و پایداری نداشته است. کودک که بود ـ بهدلیل اعتیاد مادرش ـ فرد دیگری از او نگهداری میکرد و هیچوقت معنای واقعی و گرمای خانواده را تجربه نکرد. در بزرگسالی هم زورش به قدرت و ثروت مردسالارانه نرسید و نتوانست حقوحقوقاش را از عموی متقلب خود بگیرد.
گیلدا اینبار هم نتوانست خانواده پدری ازهمپاشیده خود را احیا کند. درمجموع رمان «گیلدا» سعی میکند تا با زبانی گاه شاعرانه و گاه روزمره، تصویر زنی سرکش و معترض را در جامعهای پیچیده ترسیم کند. هرچند در روایت و شخصیتپردازی دچار ضعفهایی شده و نوآوری خاصی نسبت به آثار مشابه ندارد، اما در کلیت خود میتواند خواننده را درگیر کند.
اگر به رمانهای اجتماعی و شخصیتمحور بهخصوص آثار متمرکز بر دنیای زنانه علاقه دارید و از پیچوتابهای روایت هم خسته نشوید، خواندن گیلدا میتواند گزینه مناسبی برای شما باشد. نشر چشمه این رمان را در ۲۱۵ صفحه و بهقیمت ۲۹۵ هزار تومان منتشر کرده است.
گیلدا
نویسنده: مرجان شیرمحمدی
انتشارات: نشر چشمه
قیمت: 295 هزار تومان