| کد مطلب: ۵۱۳۴۰

دیوار بی‌‏اعتمادی ضخیم و ضخیم‌‏تر/مسیر تهران – واشنگتن به دره‌‏ای تازه رسید

با اجرای سازوکار ماشه و بازگشت تحریم‌های سازمان ملل متحد علیه ایران در ۲۷ سپتامبر، فصل مهمی در بیش از دو دهه دیپلماسی هسته‌ای غرب با این کشور، به پایان رسید.

دیوار بی‌‏اعتمادی  ضخیم و ضخیم‌‏تر/مسیر تهران – واشنگتن به دره‌‏ای تازه رسید

باربارا اسلاوین استاد روابط بین‌الملل دانشگاه جورج واشنگتن

با اجرای سازوکار ماشه و بازگشت تحریم‌های سازمان ملل متحد علیه ایران در ۲۷ سپتامبر، فصل مهمی در بیش از دو دهه دیپلماسی هسته‌ای غرب با این کشور، به پایان رسید. مذاکرات برای رفع دغدغه‌ها درباره فعالیت‌های هسته‌ای ایران به سال ۲۰۰۲ برمی‌گردند، زمانی که آشکار شد، ایران در حال ساخت تأسیساتی جهت غنی‌سازی اورانیوم است، سوختی که می‌‌شود برای اهداف صلح‌آمیز از آن استفاده کرد یا با آن سلاح ساخت. گفت‌وگوهایی که با رهبری اروپایی‌ها انجام می‌شدند، در نهایت منجر به توافقی شدند که ایالات متحده و سازمان ملل متحد، با آن موافقت و از آن حمایت کرده بودند، یعنی برنامه جامع اقدام مشترک ۲۰۱۵ یا همان برجام که محدودیت‌های سختگیرانه بر غنی‌سازی را با رفع تحریم، تبادل کرد.

در پی تلاش‌های ناکام برای تمدید قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل متحد که برجام را مدون کرده بود، ایران تهدید کرده به همکاری با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، دیده‌بان هسته‌ای جهان، ادامه ندهد. برنامه هسته‌ای ایران حالا وارد دوره تازه‌ای از ابهام می‌شود، با نامعلومی مکان حدود ۱۰۰۰ پوند اورانیوم غنی‌شده سطح بالا و با گزارش‌هایی از ساخت تأسیساتی تازه که آژانس از آن بازرسی نکرده است. امکان حمله نظامی جدید از سوی اسرائیل و آمریکا وجود دارد، اگر هر کدام تلاش‌هایی از سوی ایران رصد کنند، در جهت بازسازی نیروگاه‌هایی که با بمباران ماه ژوئن، آسیب سنگین دیده‌اند. برخی ایرانی‌ها بر این باورند که تنها راه برای بازدارندگی در مقابل حملات بیشتر، ساخت بمب هسته‌ای است.

از نظرگاه روابط ایالات متحده و ایران، این اتفاقات به شکلی ویژه دلسردکننده است. اینجا دره‌ای تازه در مسیر تلاش‌های مقَطَّع برای حل اختلافی است که سابقه‌اش به انقلاب اسلامی ۱۹۷۹ و سرنگونی شاه مورد حمایت ایالات متحده برمی‌گردد. ایران به رهبری روحانی مسلمان شیعه، آیت‌الله روح‌الله خمینی، رویکرد «نه شرقی، نه غربی» در مقابل دو ابر قدرت وقت در پیش گرفت اما عداوت خاصی نسبت به ایالات متحده نشان داد و از گروگان‌گرفتن دیپلمات‌های آمریکایی حمایت کرد.

تلاش‌های پراکنده برای بهبود روابط، حتی پس از آزادی گروگان‌ها ناکام ماندند، در شرایطی که ایالات متحده در جنگی هشت‌ساله علیه ایران از عراق حمایت کرد. پایان این درگیری با پذیرش آتش‌بس از سوی ایران و زمانی رخ داد که نیروی دریایی ایالات متحده هواپیمای غیرنظامی ایران را به غلط سرنگون کرد و تمامی ۲۹۰ نفر حاضر در آن را کشت. به‌‌رغم تلاش‌هایی از سوی هاشمی‌رفسنجانی، رئیس‌جمهور ایران در اوایل دهه ۱۹۹۰، شامل اشاره به معاملات پرسود نفتی، ایالات متحده تحریم‌های بیشتری علیه ایران اعمال کرد، به عنوان مجازات حمایتش از شبه‌نظامیان ضداسرائیلی و نیز به اتهام ترور مخالفان در اروپا. در سال ۱۹۹۷، به نظر می‌رسید انتخاب جانشین رفسنجانی، فصلی تازه را آغاز کرده است.

در سال ۱۹۹۸، رئیس‌جمهور محمد خاتمی به کریستین امانپور، خبرنگار سی‌ان‌ان گفت امیدوار است کم‌کم، دیوار ضخیم بی‌اعتمادی بین ایران و دولت آمریکا را تخریب کند، بی‌اعتمادی که ریشه در رفتارهای نادرست دولت‌های آمریکا داشت. اشاره خاتمی، نه‌فقط به تحریم‌های اعمال‌شده بر ایران پس از ۱۹۷۹ که به زخم‌هایی بود که سابقه‌شان به کودتای مورد حمایت سیا برمی‌گشت؛ کودتایی که محمد مصدق، نخست‌وزیری محبوب را در سال ۱۹۵۳، پس از آن که پارلمان یک شرکت نفت بریتانیایی را ملی اعلام کرد، سرنگون کرد.

اما بیست‌وهفت سال بعد از این حرف‌ها، مسعود پزشکیان که حالا رئیس‌جمهور است، در حاشیه نشست مجمع عمومی سازمان ملل متحد در ۲۶ سپتامبر، به گروهی از دانشگاهیان و روزنامه‌نگاران گفت: «دیوار بی‌اعتمادی بین ما و ایالات متحده بسیار ضخیم و بسیار بلند است.» او از این شکایت می‌کرد که اسرائیل و ایالات متحده درحالی‌ایران را بمباران کردند که هنوز در تلاش بود با مذاکره به توافق هسته‌ای جدیدی برسد و نیز اینکه در چهار دوره مذاکرات با استیو ویتکاف، نماینده رئیس‌جمهور دونالد ترامپ، توافقاتی حاصل می‌شد که در جلسه بعدی «از روی میز برداشته می‌شدند». «امروز یک حرف می‌زنند، فردا با چیزی ۱۸۰ درجه متفاوت برمی‌گردند.»

در ابتدای کار، ویتکاف صرفاً بر این اصرار کرده بود که به شکلی قابل تأیید از ساخت سلاح هسته‌ای توسط ایران جلوگیری شود. ساخت سلاح هسته‌ای کاری بود که مقامات ایرانی می‌گویند از سوی رهبر عالی ایران، آیت‌الله علی خامنه‌ای ممنوع اعلام شده است؛ اما ویتکاف موضعش را تغییر داد و خواستار غنی‌سازی صفر در خاک ایران شد؛ خواسته‌ای که ایران بیش از ۲۰ سال است رد کرده است. این توافق دولت اوباما برای اجازه غنی‌سازی در سطح پایین بود که برجام را تسهیل کرد.

رئیس‌جمهور ترامپ، در دوره اولش و در سال ۲۰۱۸، یک‌جانبه از توافق خارج شد، با اینکه ایران پایبند مانده بود. بعد از یک سال، ایران شروع به عبور از محدودیت‌ها، هم بر میزان و هم بر سطح غنی‌سازی اورانیوم کرد، تا جایی که به اندازه کافی مواد هسته‌ای داشت که اگر تصمیم می‌گرفت، می‌توانست حدود ۱۰ سلاح هسته‌ای بسازد. آن اورانیوم حالا زیر چندین تن آوار حساب می‌شود؛ اما بدون بازرسی آژانس، ممکن است سخت باشد که صرفاً با ماهواره و جاسوس بتوان محلش را مشخص کرد.

فراتر از مسئله هسته‌ای، ایالات متحده و ایران مدت‌هاست بر سر حمایت ایران از گروه‌های شبه‌نظامی غیردولتی و به‌ویژه خصومتش با اسرائیل، در تقابل بوده‌اند. بسیاری از آن گروه‌ها، شامل حماس و حزب‌الله، حالا با اقدام اسرائیل پس از حمله حماس در ۷ اکتبر، به‌شدت تضعیف شده‌اند. متحد قدیمی ایران، سوریه هم حالا تحت رژیمی با رهبری سنی است. در این وضعیت، به نظر می‌رسد مقامات آمریکا و اسرائیل باور دارند، جمهوری اسلامی ایران حالا دیگر تهدید چندانی نیست. ترامپ، هفته گذشته در سازمان ملل باز ادعایش را تکرار کرد که برنامه هسته‌ای ایران، «کاملاً نابود» شده است: «ما کاری کردیم که ۲۲ سال بود می‌خواستند انجام شود.»

ایالات متحده، فقط تأسیسات هسته‌ای را هدف گرفت. اسرائیل به ساختمان‌های مسکونی، یک زندان ایران و شبکه تلویزیون ملی ایران نیز حمله کرد. بمب‌ها و پهپادها، مقامات نظامی و دانشمندان هسته‌ای را کشتند اما جان صدها غیرنظامی را هم گرفتند. خود پزشکیان هم آسیب جزئی دید، در حمله‌ای که به نظر می‌رسید هدفش حذف مقامات ارشد دولت ایران و تخریب ساختار سیاسی بوده است؛ اما رئیس‌جمهور و رهبر ماندند، نظام ژنرال‌های ترورشده را به‌سرعت جایگزین کرد و ایرانی‌ها هم از ابتدا، به‌‌رغم نارضایتی‌هایشان از حاکمان، علیه این حملات متحد شدند. پزشکیان در دیدارش با دانشگاهیان و روزنامه‌نگاران، اسرائیل را متهم کرد منطقه را بی‌ثبات کرده، در غزه مرتکب نسل‌کشی شده و دیگر قوانین بین‌المللی را نقض کرده. پزشکیان گفت ایالات متحده با حمایت از اسرائیل ثابت کرده حرف‌هایش درباره حقوق بشر و دموکراسی، «شعارهایی توخالی» هستند: «شمایید که دارید دنیا را به آتش می‌کشید. بس کنید! بس کنید!»

شنبه‌شب، وقتی تحریم‌های سازمان ملل علیه ایران دوباره اجرایی شدند، وزارت خارجه آمریکا گفت «دیپلماسی هنوز یکی از گزینه‌هاست»؛ اما عدم تقارن بین ایران،‌ قدرتی منطقه‌ای و ایالات متحده، قدرتی جهانی، برای مدت‌ها تلاش‌ها برای حل اختلافات را به شکلی که وجهه ایران حفظ شود، ناکام گذاشته است. پزشکیان اذعان کرد بازگشت تحریم‌های سازمان ملل که بیشتر بر نقل‌وانتقال تسلیحات تأثیر می‌گذارند اما محدودیت‌هایی تازه را بر افراد و ترتیبات تجاری هم اعمال می‌کند، مشکلاتی بیشتر برای کشورش ایجاد خواهند کرد؛ کشوری که همین حالا هم از مشکلات اقتصادی شامل تورم بالا، بیکاری و کمبود آب و برق رنج می‌برد؛ اما گفت حمله به ایران اثر معکوس داشته و ایران در مقابل قلدری تسلیم نخواهد شد.

از زمان خروج ایالات متحده از برجام، ایران بر ترمیم روابط با رقبای منطقه‌ای، شامل عربستان سعودی متمرکز بوده‌است و نیز بر نزدیک‌ترشدن به چین، به عنوان قدرت نوظهوری جهانی که از لغزش‌های ایالات متحده درباره غزه و نیز تجارت بین‌الملل، بهره برده است. پزشکیان اذعان کرد: «بزرگترین چالش، اختلافات سیاسی داخلی است. اگر بتوانیم بر آن‌ها غلبه کنیم، می‌توانیم در کار با همسایگان موفق باشیم. تا جایی که به روابط با ایالات متحده مربوط است، رئیس‌جمهور ایران چنین گفت: «صداقت و حسن نیت‌تان را نشان دهید، ما دو قدم رو به جلو بر خواهیم داشت. ما را بزنید، ما هم شما را می‌زنیم.»

به کانال تلگرام هم میهن بپیوندید

دیدگاه

ویژه دیپلماسی
پربازدیدترین
آخرین اخبار