کالبدشکافی ناراحتی دموکراسی/کتاب روانشناسی دموکراسی، راهنمای پی بردن به شکاف نظریههای روانشناسی با تحولات سیاسی در جوامع معاصر غربی است
کتاب «روانشناسی دموکراسی»، نگاهی روانشناختی و انتقادی به یک پرسش مهم است: «چرا و چگونه مردم در سیاست مشارکت میکنند یا از آن کناره میگیرند.»

کتاب «روانشناسی دموکراسی»، نگاهی روانشناختی و انتقادی به یک پرسش مهم است: «چرا و چگونه مردم در سیاست مشارکت میکنند یا از آن کناره میگیرند.» این کتاب آنگونه که مترجم آن، نازی اکبری اشاره کرده، با تحلیل رویدادهایی مانند بهار عربی، برگزیت، جنبش «جان سیاهان مهم است»، انتخابات آمریکا ۲۰۲۰، و همهگیری کووید ۱۹، درباره تأثیر رسانهها و کارزارهای سیاسی بر ادراک و رفتار شهروندان نوشته شده است.
نویسندگان کتاب، درن جی. لیلکر، دانشیار ارتباطات سیاسی در دانشگاه بورنموث انگلستان و بیلور اسلان اوزگول، استادیار ارتباطات سیاسی در دانشگاه برونل لندن هستند که حاصل ترکیب تخصصشان، اثری شده که هم درباره ارتباطات سیاسی است و هم بحثهای خواندنی درخصوص مبانی روانشناختی مردمان جوامع دموکراتیک دارد. این کتاب خواننده را به سفری برای شناخت و واکاوی فرآیندهای شناختی و عاطفی شهروندان از لحظه مواجهه با اخبار سیاسی تا مشارکت فعالانه یا اعتراضهای خیابانی میبرد تا نشان دهد، در عصری که به پساحقیقت میشناسیم و از آنسو نیز پوپولیسم در حال رشد است، دوام و کیفیت دموکراسی فقط وابسته به انتخابات و نهادها نیست، بلکه به احساس شنیدهشدن، اعتماد، تعلقخاطر و باور به تأثیرگذاری شهروندان بستگی دارد.
کالبدشکافی روانشناختی شهروندی
تز اصلی کتاب «روانشناسی دموکراسی» این است که سلامت و ثبات یک دموکراسی ذاتاً به وضعیت روانی شهروندانش ارتباط تام و تمام و وابستگی کامل دارد. نویسندگان در اثر تحسینشدهشان فراتر از تحلیلهای نهادی سنتی میروند و با زبانی ساده، گویا و روان استدلال میکنند که مفاهیمی مانند اعتماد، تعلق، کارایی سیاسی و هویت، نیروهای محرکه مشارکت یا بیگانگی سیاسی هستند.
درحقیقت جراحان دموکراسی با کالبدشکافی ابعاد روانشناختی شهروندان جوامع دموکراتیک، سعی میکنند خوانندگان را به درکی شواهدمحور و تعمیمپذیر از واقعیتهای آشکار ولی تلخ برسانند؛ اینکه بسیاری از شهروندان در دموکراسیهای معاصر احساس نارضایتی، محرومیت و ناتوانی میکنند. روانشناسی دموکراسی تأکید میکند که ساختارهای فکری و رفتار سیاسی مردم را هیجانها، هویت اجتماعی و روایتهای غالب شکل میدهند و بدون درک پیوندهای روانی، نمیتوان تهدیدها یا ظرفیتهای واقعی این نوع نظام سیاسی را شناخت.
دموکراسی احساسشده را دریابید
لیلکر و اوزگول با این استدلال شروع میکنند که تعاریف سنتی دموکراسی که صرفاً بر انتخابات و نهادها متمرکز هستند، دیگر کفایت نمیکنند. نویسندگان با نقد تعاریف کلاسیک از دموکراسی، مفهوم «دموکراسی احساسشده» را پیش میکشند و صورتبندی میکنند؛ ایدهای که میگوید اعتبار یک نظام دموکراتیک، صرفاً به نهادها محدود نمیشود، بلکه به ادراک شهروندان از شنیدهشدن و احترام هم بستگی دارد. با چنین مقدمهای، صحنه برای تحلیلهای عمیقتر در پنج فصل آینده کتاب آماده میشود؛ فصلهایی که درحقیقت هرکدام درباره یک جنبه متفاوت از تجربههای روانشناختی شهروندی است.
در اولین فصل، برخی اصول دموکراسی مانند ماهیت توانمندسازی و چگونگی شکلگیری هویتها تشریح میشوند. نویسندگان در این فصل توضیح میدهند که تجربههای افراد در دموکراسیهای کامل، با تجربههای افراد در رژیمهای اقتدارگرای نابرابر و سرکوبگر متفاوت است. در این فصل درباره شهروند عاطفی بحث میشود و با تکیه بر نظریه هوش عاطفی، نقش احساساتی مانند ترس، خشم و امید را در هدایت رفتار سیاسی توضیح میدهد که بیتوجهی به چشمانداز عاطفی شهروندان، به نادیدهانگاری یکی از قدرتمندترین نیروهای شکلدهنده سیاست معاصر میانجامد.
فصل دوم به شیوه پردازش ارتباطات سیاسی در عصر رسانههای اجتماعی و سوگیریهای شناختی اختصاص یافته است؛ این فصل درواقع به بررسی تأثیر روایتهای غالب و اهمیت بحثهای آزاد و چندجانبه و ظهور پادروایتها در نظامهای دموکراتیک میپردازد. کتاب در فصل سوم، نگاهی عمیقتر به ساختارهای شناختی و هویت اجتماعی دارد، بهخصوص بحثهایی درباره بحران اعتماد و کارایی سیاسی که بهباور نویسندگان، فروپاشیاش انسجام دموکراتیک را تهدید میکند.
تفکر درباره سیاست، موضوع فصل سوم کتاب است و در آن بااستفاده از مفاهیم مجاورت و ظرفیت، چگونگی تفکر شهروندان درباره سیاست و اهدافشان را تحلیل میکند. همچنین توضیح داده میشود که چگونه تعلق به گروهها و بحران اعتماد به نهادها، ادراک سیاسی را شکل میدهد و چرا احساس بیقدرتی به نارضایتی و بیگانگی از دموکراسی منجر میشود. کتاب در فصل چهارم، به موضوع مشارکت میرسد و این ایده را پی میگیرد که کشورها تنها در صورت داشتن جامعه مدنی و مشارکت سیاسی دموکراتیک میشوند. نویسندگان ذیل همین موضوع، دلایل بیتفاوتی و انزوا، نقش امید و شبکههای اجتماعی و تأثیر منابع فردی در مشارکت را نیز واکاوی میکنند.
فصل پنجم، جمعبندی هوشمندانهای از کل مباحث کتاب است. لیلکر و اسلان اوزگول در این فصل تشخیص کلیشان از وضعیت روانشناختی دموکراسیهای مدرن را شرح میدهند. آنها با مثالها و شواهد عینی بسیار، میکوشند این ادعا را ثابت کنند که دموکراسیهای امروز به بحران و ناراحتی روانشناختی دچارند و آثار کارایی ضعیف، قطبیشدن عاطفی و بدبینی گسترده در آنها بسیار مشهود است. کلیت کتاب نیز درنهایت میخواهد درباره پیامدهای همین وضعیت هشدار بدهد؛ یعنی شرایطی که شهروندان در برابر رهبران اقتدارگرای متکی به راهحلهای ساده، آسیبپذیر میشوند و گفتمانهای مدنیخواهی نیز پا نمیگیرد.
دعوت به بازاندیشی درباره دموکراسی
به باور نویسندگان اگر پیچیدگیهای روانشناختی دموکراسیها درک شوند، اولین قدم برای دستیابی به راهکارهایی جهت تقویت سلامت دموکراتیک برداشته شده است. این کتاب دعوتی به بازاندیشی، درباره عملکرد دموکراسیها و فرآیندهای سیاسی است که هویت و موجودیت شهروندان را شکل میدهند. این اثر تاکیدی بر اهمیت و بازسازی اعتماد و تقویت حس تأثیرگذاری شهروندان در جوامع دموکراتیک است و با مرکزیتبخشی به احساسات، هویت، اعتماد و... توضیحی قانعکننده به این واقعیت میدهد که بسیاری از شهروندان احساس بیگانگی و ناتوانی میکنند و در برابر پیامهای پوپولیستی، آسیبپذیر هستند.
کتاب «روانشناسی دموکراسی» باتوجه به انسجام و ساختار منطقی، تحلیلهای واضح و مطالعات موردی مرتبط، گذشته از اینکه یک متن آکادمیک ارزشمند است، که خواندنش برای هرکسی که به دنبال درک شکنندگی دموکراسی و رفتارهای دموکراتیک در قرن بیستویکم است، لطفهای زیادی دارد.