بالانس سوریه در روابط با روسیه و غرب/روسیه با نگرانی نظارهگر نزدیکی غرب به دمشق است، اما کرملین هنوز کارتهایی برای بازی دارد
از زمان سفر دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا به خلیج فارس در اواسط ماه مه، روابط ایالات متحده و سوریه بهطور قابل توجهی پیشرفت کرده است.

جورجیو سافیرو تحلیلگر مسائل خاورمیانه
از زمان سفر دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا به خلیج فارس در اواسط ماه مه، روابط ایالات متحده و سوریه بهطور قابل توجهی پیشرفت کرده است. لغو فلجکنندهترین تحریمهای واشنگتن علیه سوریه، انتصاب فرستاده آمریکا در این کشور، دیدار ترامپ با احمدالشرع، رئیسجمهور سوریه در ریاض و بازگشایی اقامتگاه سفیر ایالات متحده در دمشق، همگی واقعیت جدیدی را در روابط دوجانبه دو طرف، آنهم تنها کمی بیش از شش ماه پس از سقوط بشار اسد، نشان میدهند.
از دیدگاه مسکو، که سالها منابع نظامی، مالی و دیپلماتیک را صرف حمایت از حکومت خاندان اسد کرده بود، این روند عادیسازی روابط، پیامدهای استراتژیک عمیقی دارد. تغییر موضع واشنگتن و سایر پایتختهای غربی به سمت موضعی آشتیجویانهتر در قبال دولت احمدالشرع، تهدیدی برای از بین رفتن برتری تثبیتشده روسیه در سوریه و به تبع آن، بقیه شامات است. نزدیکی عمیقتر غرب با دمشق، خطر کاهش نفوذ مسکو را به همراه دارد و پیامدهای بالقوه گستردهای برای جایگاه نظامی مسکو در خاورمیانه و بخشهایی از آفریقا خواهد داشت.
این تنها ایالات متحده نیست که روابط صمیمانهای با حاکمان جدید دمشق برقرار میکند. بریتانیا، اعضای اتحادیه اروپا و خود این بلوک نیز از این روند پیروی میکنند و روابط جدیدی را با سوریه پس از اسد برقرار میکنند. لندن از طریق دیپلماتیک با دولت الشرع تعامل داشته و کمکهای بشردوستانه ارائه میدهد. در ماه مارس، تحریمهای بانک مرکزی و بخش نفت سوریه را برای تقویت روابط نزدیکتر با دمشق لغو کرد و ماه بعد نیز تحریمهای سازمانهای امنیتی و اطلاعاتی کلیدی را لغو کرد.
در ماه فوریه، امانوئل مکرون، رئیسجمهور فرانسه، اولین رئیس دولت غربی بود که تلفنی با الشرع صحبت کرد و در این گفتوگو به موضوع تروریسم، آرمانهای مردم سوریه و تعهد مکرون به لغو تحریمها نیز پرداخت. سپس در ماه مه، فرانسه اولین کشور اروپایی بود که میزبان رئیسجمهور جدید سوریه شد و بر تمایل خود برای ایفای نقش یک کانال دیپلماتیک بین دمشق و سایر نقاط جهان تأکید کرد.
به همین ترتیب، ایتالیا تقریباً یک ماه پس از سقوط اسد، وزیر امور خارجه خود، آنتونیو تاجانی را به دمشق فرستاد تا با الشرع و اسد حسنالشیبانی، دیپلمات ارشد سوریه، که متعاقباً پس از شرکت در کنفرانس اهداکنندگان سوریه در بروکسل به رم سفر کرده بود، دیدار کند. تاجانی بر تلاش ایتالیا برای ایفای نقش پل ارتباطی بین دمشق و اتحادیه اروپا تأکید کرده است. اتحادیه اروپا نیز در ماه فوریه شروع به لغو تحریمهای سوریه کرد و سپس اکثر آنها را در ماه مه لغو کرد.
دولت الشرع انگیزههای زیادی برای ایجاد این روند دیپلماتیک با ایالات متحده، بریتانیا و اتحادیه اروپا دارد. این داینامیکها نشان میدهد که سوریه پس از اسد احتمالاً به طور فزایندهای به سمت اعضای شورای همکاری خلیج فارس (GCC)، ترکیه و غرب گرایش خواهد داشت.
تغییر جهتگیری روسیه
این چرخش پیامدهای مهمی برای روسیه خواهد داشت. فروپاشی حکومت اسد در دسامبر 2024 نشاندهنده شکست تحقیرآمیزی برای روسیه و چالشی بزرگ برای سیاست خارجی مسکو – نهتنها در خاورمیانه، بلکه در سطح جهانی - بود. سقوط اسد، تردیدهایی را در مورد جایگاه روسیه بهعنوان یک قدرت جهانی در حال ظهور که قادر به ایفای نقش یک ضامن امنیتی معتبر برای کشورهای خاورمیانه است، ایجاد کرد.
در عین حال، با توجه به تنشهای تاریخی که هیئت تحریرالشام (HTS) و سایر گروههای شورشی ضداسد را علیه روسیه، متحد کلیدی رژیم سابق، قرار داده بود، انتظار میرفت که احساسات قوی ضد مسکو بر سیاستهای سوریه پس از تغییر رژیم تأثیر بگذارد. با این وجود، مقامات روسی گامهایی را برای دنبال کردن همکاری با دولت الشرع برداشتهاند.
حتی بلافاصله پس از سرنگونی اسد، درحالیکه ایالات متحده و سایر قدرتهای غربی تحریمهای دوران اسد را حفظ کردند، تحلیلگران دلیل خوبی برای نتیجهگیری داشتند که مقامات جدید در دمشق به سمت حامی دشمن سابق خود سوق داده خواهند شد. از دیدگاه کرملین، تداوم تحریمهای سختگیرانه ایالات متحده پس از فروپاشی رژیم سابق، فرصت بینظیری را برای روسیه ایجاد کرد تا جایگاه محکم خود را در سوریه حفظ کند و تا حدودی بر نظم سیاسی پس از اسد نفوذ داشته باشد.
در اواخر ژانویه، هیئتی به رهبری میخائیل بوگدانوف، معاون وزیر امور خارجه روسیه، برای پیشبرد تلاش مسکو جهت نفوذ در سوریه پس از فروپاشی حکومت، از سوریه بازدید کرد. سپس، در ۱۲ فوریه، احمد الشرع اولین تماس تلفنی خود را با ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه داشت که در این تماس حمایت مسکو از تمامیت ارضی و وحدت ملی سوریه اعلام شد. در ماههای پس از سقوط حکومت اسد، روسیه همچنین محمولههای نقدی به سوریه ارسال کرد و به این کشور جنگزده کمکهای حیاتی برای رفع کمبود ارز ارائه داد و در تحویل سوخت و گندم نیز به این کشور یاری رساند. همچنین روسیه تمایل خود را برای ایفای نقش در تلاشهای دمشق جهت بازسازی ابراز کرد.
قرار است در سوریه بمانیم
در این وضعیت در حال تحول، کرملین احتمالاً تعامل دولت ترامپ با سوریه را با احتیاط قابل توجهی رصد خواهد کرد. روسیه مجبور است رویکرد خود را برای محافظت از منافع خود و سازگاری با جریانهای ژئوپلیتیکی متغیری که حاکمان جدید سوریه را به غرب نزدیکتر میکند، دوباره تنظیم کند. با این حال، دمشق احتمالاً از خرابکردن کامل پلهای ارتباطیاش با مسکو، حتی درحالیکه روابطش را با دشمنان کرملین بازسازی میکند، اجتناب خواهد کرد. روسیه هنوز کارتهایی برای بازی در سوریه دارد که بعید است دمشق آنها را نادیده بگیرد؛ بهویژه که سوالات کلیدی در مورد آینده تعامل سوریه با غرب فعلاً بیپاسخ مانده است.
در حوزه امنیتی، روسیه پایگاههای نظامی در طرطوس و حمیمیم دارد که به دنبال حفظ آنها است؛ حتی با وجود اینکه دولت ترامپ نیروهای آمریکایی را از این کشور خارج میکند. بنابراین، بسته به چالشهای امنیتی بالقوه در سوریه، روسیه میتواند نقش مفیدی در مسائلی ایفا کند که ایالات متحده نقشی در آنها ندارد، بهویژه در مورد تهدید بالقوه ظهور مجدد داعش. روسیه همچنین ممکن است شاهد گشایشهای اقتصادی در سوریه باشد.
حتی پس از آنکه کشورهای غربی اکثر تحریمهای خود علیه سوریه را لغو کردند، هنوز خیلی زود است که بگوییم ایالات متحده و اروپا در آینده چقدر در این کشور جنگزده سرمایهگذاری خواهند کرد. به دلیل اینکه تحریمهای سوریه هنوز لغو نشدهاند، خطراتی از سوی نهادهای غربی، بهویژه بانکها، در مورد پایبندی بیش از حد به تحریمها وجود دارد. علاوه بر این، ناامنی و فقدان یک سیستم مالی شفاف و کارآمد در سوریه ممکن است باعث شود مدیران و سرمایهگذاران غربی تمایلی به سرمایهگذاری در این کشور نداشته باشند.
در نهایت، اگر دولتها، کسبوکارها و سرمایهگذاران غربی نتوانند آنچه را که دمشق نیاز دارد ارائه دهند، مسکو میتواند این خلأ را پر کند. روسیه همچنین میتواند از موقعیت خود به عنوان تأمینکننده اصلی نفت سوریه از زمان سقوط رژیم قبلی در اواخر سال گذشته استفاده کند تا دمشق را نسبتاً نزدیک به مسکو نگه دارد. سیاستگذاران در دولت جدید سوریه نیز احتمالاً در اتکا به ترامپ که غیرقابل پیشبینی بودنش احتمال تغییر ناگهانی سیاست واشنگتن در سوریه را افزایش میدهد، ریسکهایی را میبینند. همچنین هیچ راهی برای پیشبینی قطعی رویکرد جانشین ترامپ به «سوریه جدید» وجود ندارد.
اگر علاقه ایالات متحده، بریتانیا و اتحادیه اروپا به این کشور کاهش یابد، قدرتهای غربی حمایت خود از الشرع را به عنوان یک اقدام اشتباه ارزیابی مجدد کنند، یا جناحهای افراطی در سرنگونی رژیم فعلی سوریه موفق شوند، هم ترامپ و هم رهبران اروپایی ممکن است از دمشق فاصله بگیرند. این سناریوها تأکید میکنند که چرا بعید است دمشق روابط خود را با مسکو به طور کامل به نفع اتحاد کامل با غرب قطع کند، حتی اگر در حال حاضر با سیگنالهایی از واشنگتن و پایتختهای کلیدی اروپایی تشویق شود. یک سوال مهم نمادین مربوط به چاپ پول سوریه است. در طول جنگ، پوند سوریه در روسیه چاپ میشد. امروز، مذاکراتی برای به عهده گرفتن این نقش توسط آلمان و امارات متحده عربی در جریان است. چنین تغییری، چرخش سوریه از مسکو به سمت خلیج فارس و غرب را برجسته میکند.
با نگاهی به آینده، قدرتهای غربی احتمالاً مهار نفوذ روسیه در سوریه پس از تغییر رژیم را در اولویت قرار خواهند داد. درحالیکه دولت الشرع به دنبال ایجاد مشارکت با ایالات متحده، بریتانیا و اتحادیه اروپا است و در عین حال از قطع رابطه با مسکو اجتناب میکند، دمشق مجبور است مراقب باشد که هم از خطرات و هم از فرصتهای ناشی از رقابت روسیه و غرب ایمن خواهد بود.