ریشههای جنگ در گفتمانهاست نه در بمبارانها
مهشید امیرشاهی نوشت: گفتم “همه” میدانند – پس چرا “همه” – دولتها، مراکز حقوقی، سازمانهای با نفوذ، صاحبان قدرت و خبرگزاریهای دنیای غرب – خاموشند؟ به گمان من به این دلیل که توطئۀ سکوت تواناترین و مؤثرترین پشتیبان اسرائیل است، به مراتب کمتر از مخارج فراهم آوردن ابزار آدمکشی مورد نیاز اسرائیل خرج بر میدارد و اثراتش گستردهتر و مرگبارتر از بمب و خمپارهای است که در این هفته بر سر ما، از ماهها پیش بر سر لبنانیها، و از سال گذشته بر سر فلسطینیها ریختهاند.

به گزارش هم میهن آنلاین، مهشید امیرشاهی - نویسنده شناخته شده که سال ۱۳۵۷ پس از انقلاب به فرانسه رفت- یادداشت درخشانی نوشته در محکومیت اسراییل که خواندنی است.
پارهای از این یاداشت بلند را بخوانید:
به مناسبت بمباران 21 خرداد
سخنانی بریده بریده با هموطنانم
مهشید امیرشاهی
…..
در جمعه ۲۱خرداد ۱۴۰۴ ساعتها پیش از بر آمدن آفتاب، بدون مقدمه و بی اخطار هواپیماهای جنگی اسرائیل چندین و چند شهر سرزمین ما و شهروندانش را بمباران کرد: هم باعث ویرانی شد هم مرتکب قتل. جملگی هم میهنانی که به قتل رسیدند در خوابگاه خانههاشان خفته بودند از جمله: تعدادی از افسران ارشد ارتش، فرمانده و عدهای از افراد سپاه پاسداران، تنی چند از دانشمندان اتمی و شماری زن و مرد و کودک.
این شبیخون نه عملی تدافعی بود و نه در جواب حملهای – اسرائیل وفادار به سرشتش مدعی شد: “برای پیشگیری از خطر تهاجم اتمی ایران” صورت گرفت. یعنی سرزمینی که همه می دانند بمب اتم ندارد، آمادۀ حمله اتمی به رژیمی است که همه میدانند سالهاست دارد! این ادعا شبیه هزاران هزار دروغی بود که رژیم صیهونی روزانه به خورد مردم جهان میدهد ولی باید اعتراف کرد که با دروغی به این ابعاد رکورد خودش را در میدان کذابی شکسته است و روی گوبلز مرجع تقلیدش را نیز سفید کرده است.
این واقعیت را همه می دانند که ایران نه صاحب بمب اتمی است و نه علاقمند به داشتنش – و بهتر از همه آژانس بین المللی انرژی اتمی از این امر اطلاع دارد که مکرر در مکرر برای سرکشی به ایران میرود و گرچه جواز سرکشی در اسرائیل را ندارد نیک آگاه است که رژیم صهیونیستی نه فقط دوجین دوجین بمب اتمی در انبارهایش پنهان کرده است آمادگی ساختن چندین و چند دوجین دیگر را نیز دارد.
گفتم “همه” میدانند – پس چرا “همه” – دولتها، مراکز حقوقی، سازمانهای با نفوذ، صاحبان قدرت و خبرگزاریهای دنیای غرب – خاموشند؟ به گمان من به این دلیل که توطئۀ سکوت تواناترین و مؤثرترین پشتیبان اسرائیل است، به مراتب کمتر از مخارج فراهم آوردن ابزار آدمکشی مورد نیاز اسرائیل خرج بر میدارد و اثراتش گستردهتر و مرگبارتر از بمب و خمپارهای است که در این هفته بر سر ما، از ماهها پیش بر سر لبنانیها، و از سال گذشته بر سر فلسطینیها ریختهاند.
با شگردهای دیگر نیز ما را گمراه میکنند مثلا: هرگاه اسراییل دست به جنایتی آشکار میزند که قابل انکار و پرده پوشی نیست بلافاصله اخباری بی ارتباط از رسانه ها پخش میشود که توجه همگان را به خود میکشد.
کلیشهها و کلماتی هم که معنایی جدید به خوردشان دادهاند و به منظور پشتیبانی از اسراییل به کار میبرند، یار و یاور توطئۀ سکوت و دیگر شگردهاست. فهرست این کلمات و کلیشهها بسیار دراز است – فقط چند نمونه برای روشن شدن حرفم در این جا میآورم:
برای فلج کردن یا راندن حقیقت گویان و مخالفین، لغاتی چون: افراطی، یا ضد یهود را از تعابیری نادرست و پر از ترس و تهدید انباشتهاند و از آنها برچسبی ساختهاند.
….
وقتی اسراییل درصبح کاذب به ایران شبیخون میزند پیاپی و بی وقفه متذکر میشوند که: اسراییل حق دارد از خودش دفاع کند! و…و…و
با رواج این تعبیرات نادرست خشونت را امری پیش پا افتاده و طبیعی جلوه میدهند – و آنقدر این تعبیرات نادرست را تکرار میکنند تا مورد استفادۀ همگان قرار بگیرد و از این راه مورد قبول همگان. کلماتی را به کار می برند که تصویری قابل درک بسازد و وقتی ساخت خط مشی تعیین کند.
جنگ با بمباران آغاز نشد با کلمه شروع شد.
…..
در هجوم وحشیانۀ اسرائیل، متحد و در کنار هم در مقابل دشمن میایستیم – دست در دست هم و پشت به پشت هم و به پیروی از شاعری فلسطینی، یکزبان به اسرائیل میگوییم: هر “من”ی که از میان ما بکشی بدان که “او”یی از ما زنده میماند تا داستان “من” را برای نسلهای آتی ایرانیان نقل کند.