ایران «لیلی» ماست روز یازدهم جنگ
این روزها دلم میخواهد به همه آنهایی که بر طبل توخالی «میگا» و ترامپ و نتانیاهو میکوبند بگویم، ایران «لیلی» ماست. اگر قرار به جنگیدن هم باشد، ما در قبیله لیلی میجنگیم.

قصه لیلی و مجنون یکی از شیرینترین متون فارسی است. یکخطی ماجرا این است که قیس (مجنون) و لیلی در مکتبخانه با یکدیگر آشنا میشوند و دل بههم میبازند. مراحل اولیه عاشقیت که میگذرد و ریسمان عشق که محکم میشود، قیس به خواستگاری لیلی میرود.
لیلی از قبیله «بنیعامر» است و ظاهراً برای خودشان کیا و بیایی دارند و قیس از بابت قبیله و دار و ندار، عرصهای برای عرضاندام ندارد. او درواقع عشقاش را کف دستاش میگیرد و تمامقد به درخواست لیلی میرود.
خانواده لیلی اما راضی به این وصلت نمیشوند. قیس که دل از کف داده و به عشقاش نرسیده، سر به بیابان میگذارد و بیشازپیش بر آتش عشق و جنوناش میدمد... حکما پیش خودتان میگویید، این یارو هم رد داد.
در این گیر و گرفتاری. در این باران موشک، پهپاد و... در این روزهای سخت و لحظههای نفسگیر، چرا یک نفر باید پیدا شود و قصه لیلی و مجنون تعریف کند؟
حق دارید اما شما که تا اینجای قصه آمدید، کمی صبر کنید تا فرازی از این داستان را برایتان بگویم... مجنون جواب رد شنیده، سر به بیایان گذاشته و بر طبل دیوانگیاش میکوبد. در همین گیر و دار، امیری از امرای عرب و فرمانروایی بانفوذ و قدرتمند؛ «نوفل» نام، مجنون را میبیند و قصه پُرغصهاش را میشنود. ماجرای مجنون بدجور نوفل را درگیر میکند و دلاش برای قیس بهرحم میآید و به او قول میدهد که بههرقیمتی شده، لیلی را به عقدش درآورد.
نوفل در مرحله اول به پدر لیلی نامه مینویسد و درخواستاش که عقد لیلی و قیس باشد را به عرض پدر میرساند. پدر لیلی اما جواب رد میدهد و در جواب نوفل میگوید که دختر به دیوانه نمیدهد. نوفل که جواب رد میشنود، دل یکدله کرده و بهسوی سرزمین بنیعامر لشکر میکشد و به جنگ قبیله لیلی میرود بلکه دختر را بهدست آورد. اینطور است که سپاه میآراید و به جنگی سخت میرود. سربازان دوطرف شمشیرها از نیام بیرون میکشند و پای روی خاک محکم میکنند و به سوی یکدیگر حملهور میشوند.
چیزی از شروع جنگ نمیگذرد که نوفل متوجه میشود، مجنون در لشکر لیلی است و دیوانهوار بر علیه لشکر نوفل، شمشیر میکشد. نوفل را میگویی، مات و مبهوت، هاج و واج مانده و درمانده. مجنون را گوشهای میکشد و میگوید: مردک ما برای تو میجنگیم چرا روی ما شمشیر میکشی؟ مجنون نه میگذارد، نه برمیدارد و میگوید، من کاری به این کارها ندارم، من عاشق لیلی هستم پس در لشکر لیلی میجنگم...
نوفل که حقیقتاً خیرخواه و آدمحسابی بود، اما این روزها دلم میخواهد به همه آنهایی که بر طبل توخالی «میگا» و ترامپ و نتانیاهو میکوبند بگویم، ایران «لیلی» ماست. اگر قرار به جنگیدن هم باشد، ما در قبیله لیلی میجنگیم.
تهران از روزهای دیگر شلوغتر شده است. نزدیک ظهر چندنقطه در شمال تهران هدف حمله قرار گرفت. یکی از هدفها زندان اوین است که ظاهراً ساختمان بهداری زندان و قسمتی از دادسرا در این حمله آسیب دیده است.
از آنطرف، برخی از سران کشورها در محکومیت حمله آمریکا به ایران پیام خصوصی دادهاند و این اقدام را محکوم کردهاند اگر جای عراقچی بودم قبل از اینکه تلفن را قطع کنم، برای فرستنده خصوصی پیام میخواندم؛ جگر شیر نداری، سفر عشق مکن. باشگاه استقلال از فرصت استفاده کرده و «ساپینتو» را جهت سرمربیگری به خدمت گرفته است.
شورای حکام هم در دومین نشست فوقالعاده آژانس بینالمللی انرژی اتمی با ابراز نگرانی گسترده کشورهای عضو، بدون محکوم کردن تجاوز آمریکا به تاسیسات هسته، پایان یافت.
نکته آخر اینکه، اسنپ و تپسی همچنان بهشکل غیرمنصفانهای گران است.
تهران روز یازدهم جنگ
عکس: محسن بخشنده