| کد مطلب: ۴۰۱۸۹

پشت پرده حملات اخیر اسرائیل به لبنان/نگرانی‌‏های نتانیاهو از تحولات منطقه‌‏ای و سیاست‌‏های ترامپ، او را پای میز قمار برده است

در تاریخ پنجم ژوئن، نیروهای ارتش اسرائیل حداقل ۱۰ حمله هوایی به ساختمان‌هایی در ضاحیه بیروت صورت دادند.

پشت پرده حملات اخیر اسرائیل به لبنان/نگرانی‌‏های نتانیاهو از تحولات منطقه‌‏ای و سیاست‌‏های ترامپ، او را پای میز قمار برده است

حمله اسرائیل به برخی مواضع حزب‌الله در جنوب بیروت نشان می‌دهد که اسرائیل از روند خلع‌ سلاح‌ حزب‌الله به دست دولت لبنان راضی نیست و تصمیم گرفته فشار بر دولت لبنان را افزایش دهد اما این فشار نظامی اسرائیل می‌تواند موضع حزب‌الله در مقاومت در برابر خلع سلاح را قوی‌تر کرده و نفوذ و قدرت دولت تازه‌تاسیس لبنان را تضعیف کند و مقدمه‌ای برای آغاز یک درگیری همه‌جانبه دیگر میان حزب‌الله و اسرائیل باشد. 

در تاریخ پنجم ژوئن، نیروهای ارتش اسرائیل حداقل 10 حمله هوایی به ساختمان‌هایی در ضاحیه بیروت صورت دادند. ارتش اسرائیل ادعا می‌کند که ساختمان‌هایی را هدف قرار داده که سایت‌های زیرزمینی تولید پهپاد توسط واحد هوایی حزب‌الله بوده‌اند. منابع امنیتی لبنان به خبرگزاری رویترز گفته‌اند که ارتش لبنان پیش از حمله از سوی اسرائیل هشدارهایی را در خصوص وجود تسلیحات در ضاحیه بیروت دریافت کرده و در این خصوص اقدام به عملیات بازرسی کرده اما هیچ سلاحی نیافته است.

در عین حال، در تاریخ ششم ژوئن، ارتش لبنان بیانیه‌ای را در محکومیت حملات اسرائیل به بیروت صادر کرد و هشدار داد که چنین اقداماتی اعتبار ارتش لبنان را به خطر انداخته و ممکن است لبنان را به این نتیجه برساند که مشارکتش را در کمیته‌ای که مسئول نظارت برآتش‌بس پائیز سال گذشته اسرائیل و حزب‌الله است، به حالت تعلیق درآورد.

کمیته نظارت بر آتش‌بس‌ در تاریخ 27 نوامبر سال 2024 تشکیل شد تا بر اجرای مفاد توافق آتش‌بسی که به حملات اسرائیل به جنوب لبنان پایان داد، نظارت کند. این کمیته شامل لبنان، اسرائیل، ایالات متحده آمریکا، فرانسه و سازمان ملل متحد می‌شود. پس از حملات اخیر اسرائیل به بیروت، اسرائیل کاتز، وزیر دفاع اسرائیل هشدار داد که نیروهای ارتش اسرائیل تا زمان خلع سلاح کامل حزب‌الله به حملات‌شان علیه لبنان ادامه خواهند داد. جوزف عون، رئیس‌جمهوری لبنان نیز حملات اسرائیل به بیروت را محکوم و تاکید کرد که اسرائیل قصد داشته پیامی به ایالات متحده ارسال کند و بگوید که با سیاست‌ها و ابتکارات واشنگتن در خصوص لبنان و فلسطین موافق نیست. 

هرچند حملات اسرائیل با هدف تضعیف حزب‌الله صورت گرفته اما آثار جانبی‌اش این است که دولت لبنان را نیز تضعیف می‌کند. یکی دیگر از احتمال‌ها نیز این است که دولت نواف سلام از ترس ادامه حملات اسرائیل، قدم‌های سریع‌تر و تهاجمی‌تری برای خلع سلاح لبنان بردارد. توافق آتش‌بس با حزب‌الله موجب شد که اسرائیل امتیازات تاکتیکی نظیر توانایی برای ادامه حملات به زیرساخت‌های حزب‌الله را به دست آورد.

البته اسرائیل اعلام کرده نگران است که این آتش‌بس به حزب‌الله اجازه دهد تا بار دیگر خود را بازسازی کرده و ذیل آرامشی که بعد از آتش‌بس برقرار می‌کند خود را دوباره مسلح کند. به نظر می‌رسد که اسرائیل ذیل این توجیه تلاش کرده تا حمله‌ای پیشگیرانه به ضاحیه بیروت صورت دهد و بازدارندگی خود را در برابر حزب‌الله تقویت کند. 

تا به اینجای کار دولت لبنان تلاش کرده تا از رویارویی مستقیم و شدید با حزب‌الله بر سر خلع سلاح این گروه اجتناب کند. دولت لبنان بیم دارد چنین اقدامی شرایط شکننده سیاسی، اقتصادی و اجتماعی لبنان را با پیچیدگی و بحران روبه‌رو کند. واقعیت این است که حزب‌الله لبنان هنوز هم در عرصه سیاست داخلی لبنان قدرتمند است هرچند این قدرت در مقایسه با گذشته کاهش یافته و تضعیف شده‌است. به نظر می‌رسد که اسرائیل با حملات اخیر خود به ضاحیه بیروت به صراحت نشان داده که اینگونه توجیهات دولت لبنان را نمی‌پذیرد. بنابراین می‌توان انتظار داشت که اسرائیل با هرگونه جدول زمانی ارائه‌شده از سوی دولت لبنان برای خلع سلاح لبنان مخالفت کند. 

برخی گزارش‌ها حاکی از این است که حزب‌‌الله لبنان همچنان زرادخانه‌ای بالغ بر 30 هزار راکت و پهپاد در اختیار دارد و همچنان در چند ماه گذشته تلاش کرده تا مسیرهای تدارکاتی را از خاک سوریه ایجاد کرده و به تولید پهپادهای تهاجمی بپردازد. علاوه بر این، حزب‌الله لبنان به‌رغم همه تلفاتی که در جنگ پائیز گذشته با اسرائیل متحمل شد، هنوز ده‌ها هزار رزمنده در اختیار دارد. 

نکته دیگر اینکه، به‌رغم بی‌صبری اسرائیل در خصوص روند خلع سلاح حزب‌الله لبنان و همه فشارهایی که تاکنون از سوی دولت لبنان به حزب‌الله وارد شده، تنش‌های تحمیل‌شده به آمریکا و همچنین عدم قطعیت درباره نتایج ابتکارات دیپلماتیک آمریکا در خاورمیانه موجب شده تا اسرائیل زمان را برای اجرای حملات هوایی به بیروت مناسب ببیند.

حملات روز پنجم ژوئن درست زمانی انجام شد که اخباری درباره بی‌میلی دولت دونالد ترامپ به حمایت همه‌جانبه از اسرائیل منتشر شد. روز اول ژوئن، مورگان اورتگاس، فرستاده ویژه دونالد ترامپ در امور خاورمیانه که از او به عنوان یکی از اصلی‌ترین حامیان سیاست‌های تهاجمی اسرائیل در دولت ترامپ یاد می‌شد، استعفای خود را اعلام کرد.

فعالیت اورتگاس، بیشتر متمرکز بر لبنان و روند خلع سلاح حزب‌الله بود. به احتمال زیاد حذف اورتگاس از مقامش شبهات و تردیدهایی را در خصوص احتمال تغییر موضع آمریکا درباره اسرائیل و خلع سلاح حزب‌الله ایجاد کرده است. خصوصاً اینکه هنوز مشخص نیست چه کسی جایگزین اورتگاس خواهد شد. علاوه بر این، ظاهراً اسرائیل به این نتیجه رسیده که دولت ترامپ در حال به حاشیه راندن چهره‌هایی در دولت آمریکا است که طرفدار اتخاذ سیاست‌های تهاجمی علیه ایران هستند.

در طول یک هفته گذشته، برخی رسانه‌های بین‌المللی گزارش کرده‌اند مقاماتی در دولت آمریکا که مخالف تلاش ترامپ برای رسیدن به توافق هسته‌ای جدیدی با ایران هستند، از مناصب کلیدی سیاست‌ خارجی و امنیت ملی آمریکا کنار گذاشته شده‌اند. شاید یکی از دلایل حملات اخیر اسرائیل به بیروت این باشد که نتانیاهو خواسته این پیام را مخابره کند که اسرائیل همچنان به سیاست خود در خنثی‌کردن تهدیداتی که از سوی لبنان متوجه اسرائیل است ادامه خواهد داد؛ حتی اگر واشنگتن به صورت بالقوه تمایل داشته باشد حمایت خود را از یک کمپین نظامی بی‌پایان در خصوص لبنان، بردارد. 

نکته دیگری که باید به آن توجه کرد این است که حملات اسرائیل درست زمانی انجام شده که تنش‌های منطقه‌ای و گمانه‌زنی‌ها در خصوص آماده شدن اسرائیل برای رویارویی مستقیم با ایران در صورت شکست مذاکرات هسته‌ای، افزایش یافته است. اگر اسرائیل قصد داشته باشد وارد رویارویی مستقیم با ایران شود، به طور طبیعی ابتدا به سراغ حزب‌الله خواهد رفت و سعی خواهد کرد تا آنجا که ممکن است توانایی حزب‌الله را در اجرای حملات موثر به اسرائیل از بین ببرد.

به احتمال زیاد اسرائیل دامنه و تعداد حملات خود به مواضع حزب‌‌الله را افزایش خواهد داد تا به زعم خود روند خلع سلاح این گروه را تسریع کند. اما این حملات به‌طور طبیعی میزان مقاومت حزب‌الله در برابر فشارها برای خلع سلاح را افزایش خواهد داد. کاملاً طبیعی است که در شرایطی که حزب‌‌الله خود را در خطر می‌بیند، تمایلی نداشته باشد آخرین اهرم قدرت خود را از دست بدهد. 

کمپین نظامی اسرائیل علیه حماس و حزب‌الله بعلاوه سقوط بشار اسد در سوریه، دامنه نفوذ ایران در منطقه را کاهش داده است. به‌رغم اینکه این روند برای اسرائیل منافعی در پی داشته، اما در عین حال تل‌آویو نگران سیاست‌خارجی آمریکا در دوران ترامپ است. به خصوص اینکه کاخ سفید مصمم است به مذاکره با ایران برای رسیدن به توافق هسته‌ای ادامه دهد.

در چنین شرایطی، ممکن است اسرائیل به این نتیجه رسیده باشد که پنجره زمانی محدودی برای ایجاد بالانس قدرت مورد نظر خود در جبهه شمالی در اختیار دارد. در این چارچوب محاسباتی، احتمالاً حالا اسرائیل به این نتیجه رسیده باشد که قبل از درگیری احتمالی با ایران، حزب‌الله هدف استراتژیک بعدی است. این رویکرد با دیدگاه‌های راست افراطی در کابینه نتانیاهو همخوانی دارد. این جریان تندرو معتقد است که ارتش اسرائیل باید به سمت تحقق اهداف حداکثری حرکت کند و به کمپین نظامی برای نابودی کامل حماس در غزه و اشغال این باریکه ادامه دهد. 

این احتمال وجود دارد که در آینده نزدیک، اسرائیل صرفاً به حمله به بیروت بسنده نکند و مواضع حزب‌الله در مناطق شمالی رودخانه لیتانی و مهمتر از همه دره بقاع را هدف قرار دهد. دره بقاع، زادگاه حزب‌الله لبنان و یکی از اصلی‌ترین مسیرهای تدارکاتی و زیرساخت‌های نظامی حزب‌الله به شمار می‌رود. افزایش تنش به واسطه تداوم حملات اسرائیل موجب خواهد شد دولت مورد حمایت واشنگتن و کشورهای عربی منطقه در لبنان نتواند اصلاحات مدنظرش را اجرا کرده و وارد روند گفت‌وگویی معنادار با حزب‌‌الله برای خلع سلاح این گروه شود؛ چراکه حزب‌الله در صورتی که تحت فشار حملات اسرائیل قرار گیرد، انگشت اتهام را به سمت دولت لبنان دراز کرده و دولت نواف سلام را به بی‌کفایتی در دفاع از منافع لبنان و تمامیت ارضی کشور متهم خواهد کرد.

در چنین شرایطی بدیهی است که مذاکره حزب‌الله با چنین دولتی، بی‌نتیجه خواهد بود. در صورتی که این سناریو محقق شود، آتش‌بس میان حزب‌الله و اسرائیل بلافاصله از میان نخواهد رفت چراکه حزب‌الله در شرایط فعلی فاقد توان عملیاتی و تدارکاتی لازم برای مقابله همه‌جانبه با حملات اسرائیل است. علاوه بر این، مردم لبنان نیز در شرایط فعلی توان و روحیه ورود به یک درگیری نظامی دیگر را ندارند. اما تداوم حملات اسرائیل به طور حتم موجب خواهد شد که حزب‌الله به خلع سلاح تن ندهد. 

اگر در ماه‌های آینده، اسرائیل روند حمله به مواضع حزب‌‌الله را شدت بخشیده و گسترش دهد، ممکن است درگیری گسترده‌تری شکل بگیرد و دولت لبنان در میانه این درگیری سقوط کرده و حتی مذاکرات ایران و آمریکا نیز با مشکل مواجه شود. اگر حملات اسرائیل تکرار شود و به جای محدود بودن، گسترش یابد، حزب‌الله از سوی حامیان تحت فشار قرار خواهد گرفت تا پاسخ اسرائیل را بدهد. در این سناریو، ممکن است حزب‌الله به سمت مقابله‌به‌مثل حرکت کند.

از دیدگاه حزب‌الله، منفعل ماندن در مقابل حملات سیستماتیک اسرائیل موجب خواهد شد تا در نهایت حزب‌الله در عرصه نبرد به سمت خلع سلاح پیش برود و این مسئله به شدت به اعتبار این گروه به عنوان یک نیروی مقاومت، چه در داخل لبنان و چه در چشم متحدان منطقه‌ای‌اش آسیب وارد خواهد کرد. در چنین شرایطی، حزب‌الله مقابله‌به‌مثل را نه‌تنها به مثابه پاسخ نظامی بلکه به عنوان یک ضرورت سیاسی در نظر خواهد گرفت. اگر این زد و خوردها به یک درگیری گسترده ختم شود، تبعاتش برای لبنان فاجعه‌بار خواهد بود؛ دولت لبنان ممکن است فلج شده و حتی به ورطه فروپاشی کامل سوق پیدا کند. 

یک جنگ دیگری میان حزب‌‌الله و اسرائیل تبعات منطقه‌ای نیز به دنبال می‌آورد. چنین جنگی به احتمال زیاد هر پیشرفتی در مذاکرات هسته‌ای میان ایران و آمریکا را به عقب خواهد راند چراکه حزب‌‌الله مهمترین و اصلی‌ترین متحد مسلح ایران در منطقه است. شکست در دیپلماسی میان ایران و آمریکا، خطر رویارویی مستقیم ایران و اسرائیل را در پی خواهد داشت و اگر اسرائیل به این نتیجه برسد که توانسته حزب‌الله را به میزان کافی تضعیف کند، با دست بازتری برای رویارویی با ایران برنامه‌ریزی خواهد کرد. 

به کانال تلگرام هم میهن بپیوندید

دیدگاه

ویژه بین‌الملل
پربازدیدترین
آخرین اخبار