| کد مطلب: ۳۸۰۶۳

پدرسالاری را اول در خودمان بکشیم/معرفی شماره ۳۹ مجله تجربه

شماره ۳۹ مجله «تجربه» به‌تازگی روی دکه‌های مطبوعات آمده است. عکس یک جلد این مجله به اکتای براهنی اختصاص پیدا کرده؛ کارگردانی که در چند ماه اخیر و پس از فقط یک سانس اکران فیلم «پیرپسر»، توجه‌ها را به خودش جلب کرده و بسیاری امیدوار شده‌اند که حالا می‌شود نام او را نیز به لیست سینماگران جوان و خوش‌فکر سینمای ایران افزود.

پدرسالاری را اول در خودمان بکشیم/معرفی شماره 39 مجله تجربه

شماره 39 مجله «تجربه» به‌تازگی روی دکه‌های مطبوعات آمده است. عکس یک جلد این مجله به اکتای براهنی اختصاص پیدا کرده؛ کارگردانی که در چند ماه اخیر و پس از فقط یک سانس اکران فیلم «پیرپسر»، توجه‌ها را به خودش جلب کرده و بسیاری امیدوار شده‌اند که حالا می‌شود نام او را نیز به لیست سینماگران جوان و خوش‌فکر سینمای ایران افزود. در این سال‌ها بسیاری با اشاره به سیطره کمدی‌های بدساخت در گیشه، از سکته مغزی سینمای ایران سخن گفته بودند. پژمان موسوی، سردبیر «تجربه» نوشته است: «سینما پیش از هرچیز، ابزار بیان و روایت انسان است» و مخاطب امروز هم «نگاهش بیشتر به «شرافت» و «حق‌گویی» است تا «پروداکشن » و «کَسْت»».

اکتای براهنی هم در گفت‌وگو با حامد قریب و ملیکا نصیری از عزم راسخ خود برای ماندن در ایران و فیلم‌ساختن گفته است؛ چیزی که در زیرتیتر این مصاحبه نیز بسیار گویا آمده است: «نه مهاجرت می‌کنم، نه زیر بار ممیزی می‌روم.» براهنی گفته: «من به‌هیچ‌عنوان حاضر نیستم از ایران بیرون بروم. یعنی اگر فیلم نسازم هم از ایران نمی‌روم. اگر به اینجا بمب بخورد هم نمی‌روم.

من در ایران، حال دیگری دارم. روز‌هایی در گذشته بوده که فکر کردم شاید هیچ‌وقت فیلمساز نشوم و با این روش امکان ندارد که بتوانم فیلم مورد علاقه خودم را بسازم، خیلی ناامید و بی‌پول شدم اما در ایران ماندم. عاشق اینجا هستم. در عین حال من به‌اندازه‌ای برای ساخت فیلم‌هایم پافشاری کردم که حتی اطرافیانم مسخره‌ام کردند و گفتند، دیوانه است.» اینک اما انگار سماجت براهنی جوان، جواب داده و فیلم‌اش تحسین‌ها را برانگیخته است؛ فیلمی درباره پدری مستبد که خانه‌ای را غصب کرده و در آن ترکتازی می‌کند.

براهنی البته با اینکه فیلم را استعاره‌ای از زندگی کنونی در ایران بدانیم، چندان موافقتی ندارد: «شاید به‌طور ناخودآگاه تعابیری از اثر صورت بگیرد و آن را با ایران کنونی مقایسه کند اما نمی‌خواهم اثرم به چنین نتیجه‌گیری‌هایی محدود شود. فیلم با نقاشی از نادرشاه پایان می‌گیرد و به پدرسالاری به‌شکل تاریخی و مطلق آن اشاره دارد. احتمال این هست که تفسیرها به سوی شرایط امروز برود، اما فیلم درباره پدرسالاری در جهان بیرون و جهان نمادین است، پدیده‌ای که دنیا در حال تلاش برای فرار از آن است. تمام جریانات فمینیسم، زن و حقوق بشر در متمم قانون اساسی آمریکا آمده تا مردم آنها را از پدرسالاری رها کند، اما ما هنوز گرفتار آن هستیم؛ باید اول این پدرسالاری را در خود بکشیم.»

در بخش دیگری از «تجربه»، به فیلم «رها» پرداخته شده؛ فیلمی به کارگردانی حسام فرهمند که در مصاحبه‌اش گفته، شورای پروانه ساخت ارشاد معتقد بوده فیلم «سیاه‌نمایی» است. شهاب حسینی که بازیگر اصلی این فیلم است، در مصاحبه‌اش اما انگار جواب شورای ارشاد را داده و به این نکته اشاره کرده که اولاً «حذف صورت‌مسئله، راه‌حل نیست» و ثانیاً «آزادی طرح موضوعات جامعه در سینمای آن جامعه است که نشان از بلوغ فکری یک جامعه دارد.»

او اشاره‌ای هم کرده به شخصیت پدر این فیلم که خودش آن را بازی کرده و گفته است: «پدرانی که نسل ما را پرورش می‌دادند، با ترسیم یک زندگی و درآمدی مکفی که آبروی‌شان را حفظ کند، موفق به اداره زندگی و ادای وظیفه پدری می‌شدند. اما امروز آیا می‌توانند؟ ممکن است بشود، ولی به خون جگر می‌شود.»

به کانال تلگرام هم میهن بپیوندید

دیدگاه

ویژه فرهنگ
پربازدیدترین
آخرین اخبار