آشپرخانه؛ پناهگاه مهمانیهای ملالآور / درباره تئاتری از شهره سلطانی که این روزها روی صحنه است
آشپزخانه؛ گوشهای دنج در مهمانیهای ملالآور که مکانی میشود برای گفتوگوهای کوتاه، غرزدنها، بیان دلخوریها و عقدهگشاییها. این گوشه دنج را انیس ژاوی و ژان-پیر باکری بهعنوان مکانی انتخاب کردهاند که نمایشنامه «آشپزخانه و متعلقات» در آن میگذرد

آشپزخانه؛ گوشهای دنج در مهمانیهای ملالآور که مکانی میشود برای گفتوگوهای کوتاه، غرزدنها، بیان دلخوریها و عقدهگشاییها. این گوشه دنج را انیس ژاوی و ژان-پیر باکری بهعنوان مکانی انتخاب کردهاند که نمایشنامه «آشپزخانه و متعلقات» در آن میگذرد؛ نمایشنامهای که این روزها به کارگردانی شهره سلطانی و با بازی او روی صحنه سالن استاد ناظرزاده کرمانی تماشاخانه ایرانشهر رفته است.
بهروز پناهنده (ژرژ)، مهرداد ضیایی (ژاک)، کمند امیرسلیمانی (شارلوت)، شهره سلطانی (مارتین) و شهروز دلافکار (فِرِد)، پنج بازیگری هستند که با پناه بردن به آشپزخانه از مهمانیِ ملالآورِ در حال برگزاری، به بیان دلخوریهایشان میپردازند و عقدهگشایی میکنند. کمدیِ دراماتیکِ انیس ژاوی و ژان-پیر باکری هم آنقدر دستشان را باز میگذارد که نه موجب تأثر تماشاگران که باعث خنده آنها شوند.
«آشپزخانه و متعلقات» با پناه بردن ژرژ (بهروز پناهنده) به آشپزخانه آغاز میشود. ژرژ در حال سیگار کشیدن و گوش سپردن به آواز فرانسوی یک گروه موسیقی دونفره است که ژاک (مهرداد ضیایی) به او میپیوندد. مقدمهچینی نویسندگان اثر از همینجا آغاز میشود. ژرژ احساس میکند دوستان دیرینشان که سالهایسال از آخرین دیدارشان با یکدیگر میگذرد؛ شارلوت (کمد امیرسلیمانی) و همسرش (که روی صحنه نمیبینیماش)، با دیر آمدن به مهمانی ترتیب داده شده از سوی مارتین (شهره سلطانی) و ژاک، به همه حاضران توهین کردهاند.
این در حالی است که ژاک اساساً با او مخالف است و آنچه میبیند افتخار حضور همسر شارلوت بهعنوان یکی از چهرههای سرشناس تلویزیون در خانهاش است. تعادل اولیه زمانی بههممیخورد و گرهافکنی وقتی اتفاق میافتد که از گذشته شخصیتها و احساس پیشینشان نسبت به یکدیگر آگاه میشویم. گرهگشایی یا فرجامِ کار نیز همراه با اتفاقی غیرمنتظره است که هیچکدام از شخصیتها تصورش را نمیکردند.
مسئله نمایشنامه «آشپزخانه و متعلقات» را میتوان تنهایی و جداماندگی آدمها از جمعی که بهظاهر متعلق به آنند و پیچیدگیهای بعضاً غیرقابل توضیح روابط انسانی دانست. رخداد محوری نیز وقتی اتفاق میافتد که درمییابیم هیچکدام از آدمها آنچه در ابتدا نشان میدادهاند، نبودهاند. درواقع نه مارتین (شهره سلطانی) و ژاک (مهرداد ضیایی) زوجیاند که پایبندیشان به چارچوب خانواده موجب خوشبختیشان شده باشد، نه رابطه شارلوت (کمند امیرسلیمانی) و همسر مشهورش را میتوان ازدواجی موفق نام گذاشت.
در این میان ژرژ (بهروز پناهنده) و فِرِد (شهروز دلافکار) هم بهعنوان مردانِ در حال حاضر مجردِ جمع، روزگار خوشی را نمیگذرانند. این رخداد محوری اگرچه میتواند سویهای تراژیک به خود بگیرد اما نویسندگان نمایشنامه «آشپزخانه و متعلقات» سویهای کمدی را برای طرحش انتخاب کردهاند.
شخصیتپردازی و فضاسازی «آشپزخانه و متعلقات» نیز در خدمت بیان رخداد محوری با سویهای کمدی است. اتفاقی که میتوان گفت نمایش روی صحنه بردهشده توسط شهره سلطانی نیز از عهده آن برآمده است. آنطور که در شرح صحنه نمایشنامه نوشته شده توسط انیس ژاوی و ژان-پیر باکری آمده دکور، نمایانگر یک آشپزخانه است. آشپزخانهای که یک درِ آن به راهرویی باز میشود که به اتاق پذیرایی میرسد و درِ دیگرش به جایی شبیه تراس باز میشود. فرم انتخابشده از سوی شهره سلطانی برای ساخت این دکور، مثلث است.
مثلثهایی نوکتیز که یکیشان پسزمینه آشپزخانه را میسازد و مثلثهای دیگر درهایی را که به راهرو و تراس باز میشوند. فارغ از آنکه میتوان طراحی صحنه، شیوه کارگردانی و هدایت بازیگر را در خدمت ساخت فضای کمدی مدنظر نویسندگان نمایشنامه «آشپزخانه و متعلقات» دانست، اما میشود در اجرای شهره سلطانی از این متن اضافهکاریهایی را نیز رصد کرد که میشد از شدت و حدتشان کاست و نمایشی پیراستهتر را روی صحنه برد. نمایشنامه «آشپزخانه و متعلقات» که از ۲۱ فروردینماه در سالن استاد ناظرزاده کرمانی تماشاخانه ایرانشهر روی صحنه رفته است، با مدت زمان یکساعت و ۱۵ دقیقه هر شب ساعت ۱۹ اجرا میشود.