| کد مطلب: ۳۵۳۵۷

آغاز سال تئاتر فقط در تهران/سال ۱۴۰۴ با روی صحنه رفتن نمایش‏‌هایی به کارگردانی کوروش سلیمانی، ابراهیم پشت‏کوهی، محمد مساوات، امیرحسین جوانی و... آغاز شد

برای نوشتن گزارشی در مورد نمایش‌های روی صحنه با شروع سال ۱۴۰۴، به‌جای آنکه صرفاً به اجراهای روی صحنه در تهران بپردازیم، باید می‌توانستیم از عبارت «تئاترِ ایران» استفاده کنیم.

آغاز سال تئاتر فقط در تهران/سال ۱۴۰۴ با روی صحنه رفتن نمایش‏‌هایی به کارگردانی کوروش سلیمانی، ابراهیم پشت‏کوهی، محمد مساوات، امیرحسین جوانی و... آغاز شد

برای نوشتن گزارشی در مورد نمایش‌های روی صحنه با شروع سال ۱۴۰۴، به‌جای آنکه صرفاً به اجراهای روی صحنه در تهران بپردازیم، باید می‌توانستیم از عبارت «تئاترِ ایران» استفاده کنیم. در شرایط فعلی اما، ناگزیر از محدود کردن خود به «تئاترِ تهران» هستیم. هرچند رویای استمرار اجراهای عمومی حرفه‌ای در همه شهرهای ایران، رویای چهل‌وچندساله‌مان باشد؛ رویایی که به‌دلایل متعدد ازجمله مرکزگرایی و تمرکز تمام امکانات سخت‌افزاری و آموزشی در تهران بسیار دور از دسترس می‌نماید.

دزدیده شدن این رویا از اهالی تئاتر، جشنواره‌ی تئاتر فجر را به تنها راه دیده‌شدن و احتمالِ اجرای عمومی در یکی از سالن‌های دولتی یا خصوصی برای تماشاگران پایتخت‌نشین تبدیل کرده است. بالاتر از آن نیز موجب مهاجرتِ اجباری چهره‌های موفق تئاترِ بیرون از تهران به این شهر شده است. به همین خاطر هنگام صحبت از اجراهای آغازین سال ۱۴۰۴ اگرچه در زبان از «تئاترِ ایران» می‌گوییم اما در عمل، «تئاترِ تهران» را مدنظر داریم.

با این حساب ازجمله چهره‌هایی که سال جدید را با حضور روی صحنه آغاز کرده‌اند، می‌توان به کوروش سلیمانی اشاره کرد که با نمایش «شَک (یک تمثیل)» در سالن استاد سمندریان تماشاخانه ایرانشهر روی صحنه رفته است یا از ابراهیم پشت‌کوهی نام برد که نمایش «ذرات آشوب» را در سالن اصلی مجموعه تئاتر شهر اجرا می‌کند. همچنین اگر بخواهیم از نمایش‌های پرمخاطبی یاد کنیم که به ادامه اجرای خود از سال ۱۴۰۳ پرداخته‌اند، محمد مساوات با نمایش‌های «بی‌پدر» و «خانه‌ وا ده» و امیرحسین جوانی با «در انتظار گودو» در صدر قرار می‌گیرند.      

آبرو؛ پری سبک سوار بر باد   

جایزه‌های پولیتزر و تونی، تنها بخشی از جوایزی بود که جان پاتریک شنلی با نگارش نمایشنامه «شَک (یک تمثیل)» به دست آورد. نمایشنامه‌ای که با وجود تجربه‌های پیشین اجرا در ایران، این‌بار به کارگردانی کوروش سلیمانی روی صحنه رفته است. شنلی که نمایشنامه «شَک» را در سال ۲۰۰۴ نوشته بود، در سال ۲۰۰۸ خود آن را تبدیل به فیلمنامه کرد.

حاصل کار، فیلمی خوش‌ساخت با بازی مریل استریپ در نقش خواهر آلویسیون و فیلیپ سیمور هافمن در نقش پدر فلین بود. نقش‌هایی که کوروش سلیمانی برای روی صحنه بردن این اثر، با ترجمه دقیق محمد منعم به فارسی، آن‌ها را به رویا افشار و بهنام تشکر سپرده است. شکِ خواهر آلویسیون به پدر فلین، کادر آموزشی مدرسه‌ای کاتولیک در برونکس اما نه تمام ماجرا که سرآغاز داستان‌سرایی ظریف و پرچالش شنلی درباره‌ی شک و از آن مهم‌تر درباره‌ی نقطه‌ی مقابلش، اعتماد است.

این‌جا مهم نیست که چه‌کسی شک می‌کند و آبروی دیگری را چون پرهایی سبک که در هوا به پرواز درآمده‌اند و جمع‌کردن دوباره‌شان کاری ناممکن است، بر باد می‌دهد و چه‌کسی ترجیح می‌دهد اعتماد کند؛ مسئله‌ی اساسی این است که آن‌ها چرا چنین می‌کنند؟ «شک» تا میانه اردیبهشت‌ماه هر شب ساعت ۲۱ در سالن استاد سمندریان تماشاخانه ایرانشهر روی صحنه می‌رود.

دیگر نمایش‌هایی که در این تماشاخانه روی صحنه است براساس نمایشنامه‌هایی از فردریش دورنمات، انیس ژاوی و احمد سلگی اجرا می‌شود. محمدرضا مالکی، در مقام کارگردان و بازیگر، «بازی استریندبرگ» از دورنمات را روی صحنه برده است و شهره سلطانی نیز «آشپزخانه و متعلقات» از ژاوی را کارگردانی و در آن بازی می‌کند. احمد سلگی نیز از حضور سارا بهرامی و مجتبی پیرزاده برای اجرای «یخ‌‌بستگی» که خودش آن را نوشته است، استفاده می‌کند. 

پردلی اهل هرمز 

«ذرات آشوب» که پیش از این در چهل‌وسومین جشنواره بین‌المللی تئاتر فجر نیز روی صحنه رفت، نام نمایشی است که سالن اصلی مجموعه تئاتر شهر کار خود را در سال ۱۴۰۴ با آن آغاز کرده است. ابراهیم پشت‌کوهی در مقام نویسنده و کارگردان در نمایش «ذرات آشوب» به تاریخ سیاسی جزیره هرمز می‌پردازد و تلاش می‌کند در ساختاری دراماتیک مقاومت مردمان این جزیره را در مواجهه با استعمارگری نیروهای پرتغالی به نمایش بگذارد. او که برای روی صحنه بردن این نمایش در جشنواره از حضور چهره‌هایی چون مهدی حسینی‌نیا و پژمان جمشیدی برای بازی در نقش‌های کاپیتان بلایت؛ فرمانده پرتغالی جزیره و جرون؛ قهرمانی انقلابی و عاشق‌پیشه استفاده کرده بود، در اجرای عمومی نقش پژمان جمشیدی را به آرش ظلی‌پور سپرده است.

پشت‌کوهی در «ذرات آشوب» فضای متعارف‌تری را به نسبت اجراهای قبلی خود تجربه کرده و روایتی سرراست‌تر از مردمان جنوب ارائه می‌کند. او با آن‌که ارجاعاتی به فرهنگ ماورایی و مراسم تماشایی و رمزآلود زار نیز دارد، اما ترجیح می‌دهد از مناسک محلی به مقاومت مردمی تغییر جهت دهد. درواقع رهایی جزیره هرمز و مردمانش نه با برگزاری مراسم زار و نقشه مامازار در کشتن کاپیتان بلایت که ازقضا با ورود جرون است که محقق می‌شود. ضمن این‌که، خطابه‌ای که در پایان بر زبان جرون جاری می‌شود رویکردی ملی‌گرایانه‌ دارد که بر تاریخ رشادت و شجاعت مردمان این سرزمین شهادت می‌دهد.

دیگر نمایش‌های مهمانِ مجموعه‌ی تئاتر شهر؛ «خونه مادربزرگه» به نویسندگی و کارگردانی محسن آزاد، «قربانگاه» به نویسندگی عمادالدین رجبلو و کارگردانی مشترک او به همراه سمیرا سرچاهی، «کالیگولا» براساس نمایشنامه آلبر کامو به کارگردانی مهرداد مصطفوی، «خرگوش» براساس نمایشنامه‌ای از نینا رین به کارگردانی مهدی نصیری، «هملت قاتل» روایتی از «هملت» شکسپیر به کارگردانی مسعود طیبی و «نترس» به نویسندگی و کارگردانی هایده مقدم است.   

ادامه اجراهایی از سال گذشته 

نمایش «خانه وا ده» برای اولین‌بار در سال ۱۳۹۳ در سالن استاد سمندریان تماشاخانه ایرانشهر روی صحنه رفت و نمایش «بی‌پدر»، سال ۱۳۹۶ در سالن قشقایی مجموعه تئاتر شهر به اجرا درآمد. این نمایش‌ها محصولی از گروه تئاتر «رادیکال ۱۴» به نویسندگی و کارگردانی محمد مساوات بودند. آخرین نمایشی که مساوات نوشت و کارگردانی کرد، «شکوفه‌های گیلاس» بود که سال ۱۴۰۱ در تماشاخانه ایرانشهر و سالن اصلی مجموعه تئاتر شهر روی صحنه رفت. این‌که چرا یکی از تجربه‌گرا‌ترین کارگردانان معاصر تئاتر ما ترجیح داده است به جای اجرای نمایشی جدید، کارهایی متعلق به ۱۱ و ۸ سال پیش خود را بازآفرینی کند، سوالی است که می‌توان پاسخ‌‌های متعدد برای آن یافت.

هرچند فارغ از هر پاسخ احتمالی به این پرسش، بازآفرینی دوباره‌ی «خانه‌ وا ده» و «بی‌پدر» که در مجموعه تازه تاسیس تئاتر لبخند روی صحنه رفته‌اند، هم در سال ۱۴۰۳ و هم در سال ۱۴۰۴ مورد استقبال مخاطبان قرار گرفته‌اند. «در انتظار گودو» نمایش دیگری است که در پی استقبال مخاطبان همچنان به اجرای خود ادامه می‌دهد. این اثر نمایشی که براساس نمایشنامه عالمگیر ساموئل بکت با ترجمه نجف دریابندری شکل گرفته است، ابتدا بهار سال ۱۴۰۳ در سالن هیلاج و تابستان همان سال در کاخ هنر اجرا شد و بعد از آن، دور سوم اجرای خود را از شهریورماه تا آذرماه سال گذشته در عمارت هما پی گرفت. امیرحسین جوانی سپس در باغ کتاب روی صحنه رفت و حالا پنجمین دور اجرای خود را در تئاتر «لبخند» می‌گذارند.      

 در کنار این آثار نمایشی، تالار وحدت، تماشاخانه سنگلج، تالار مولوی، باغ کتاب، تالار حافظ و محراب و حوزه هنری و خانه هنرمندان، همچنین تماشاخانه‌های پرتعداد خصوصی چون هامون، هما، ملک و پردیس تئاتر شهرزاد در کنار عمارت نوفل‌لوشاتو، خانه نمایش دا، تماشاخانه مشایخی، سیمرغ، صحنه آبی و طهران میزبان اجراهای متعددی هستند.

در کنار این با نگاهی به سایت فروش بلیت آثار نمایشی به جرأت می‌توان گفت دیگر شهرهای ایران که این روزها میزبان آثار نمایشی هستند به تعداد انگشتان یک‌دست هم نمی‌رسند، طوری‌که در گستره جغرافیایی ایران چون سوزنی در انبار کاه می‌نمایند. درنتیجه آن‌چه همچنان می‌توان در موردش صحبت کرد «تئاترِ تهران»، نه «تئاترِ ایران» است. 

به کانال تلگرام هم میهن بپیوندید

دیدگاه

ویژه بیست‌و‌چهار ساعت
آخرین اخبار