تمامِ ناتمام / تئاتر ایران سال ۱۴۰۳ را با مشخص نبودن تکلیف مدیران ادارهکل هنرهای نمایشی، تئاتر شهر و خانه تئاتر و بلاتکلیفی وضعیت ساختوساز در دو مجموعه تئاتری به پایان میبرد
سال ۱۴۰۳ را برای تئاتر ایران میتوان سال تمامِ ناتمام نام گذاشت. نشان به نشانِ نامشخص بودن وضعیت ادارهکل هنرهای نمایشی و ادارهشدنش با حضور سرپرست یا وضعیت مجموعه تئاتر شهر که آن هم با حضور سرپرست اداره میشود یا ادارهی خانه تئاتر باز هم با حضور سرپرست بهجای مدیرعامل. این بلاتکلیفی اما فقط مختص به حوزه مدیریت نیست. تعیین حریم مجموعه تئاتر شهر و ساختوساز در تماشاخانه سنگلج نیز مانند وضعیت مدیریتی تئاتر ایران در بلاتکلیفی بهسر میبرند

سال ۱۴۰۳ را برای تئاتر ایران میتوان سال تمامِ ناتمام نام گذاشت. نشان به نشانِ نامشخص بودن وضعیت ادارهکل هنرهای نمایشی و ادارهشدنش با حضور سرپرست یا وضعیت مجموعه تئاتر شهر که آن هم با حضور سرپرست اداره میشود یا ادارهی خانه تئاتر باز هم با حضور سرپرست بهجای مدیرعامل. با این حساب اهالی تئاتر چه هنگام مواجهه با متولیان دولتی این هنر، چه هنگام روبهرویی با مسئولان نهاد صنفیشان، نه با مدیران که با سرپرستان مواجهاند. وضعیتی که بهتبع بیش از هر چیز بوی بلاتکلیفی از آن به مشام میرسد.
این بلاتکلیفی اما فقط مختص به حوزه مدیریت نیست. مجموعه تئاتر شهر و تماشاخانه سنگلج را دستکم بهواسطه برآمدنشان از پس روزگار پرفرازونشیبِ پشتِ سر، اغراق نیست اگر دو قطب از قطبهای تئاتر ایران بنامیم. دوقطبی که این روزها همچون وضعیت مدیریتی تئاتر ایران در بلاتکلیفی بهسر میبرند. یکی همچنان در انتظار تعیین وضعیت حریماش است و دیگری در معرض تهدیدهای ناشی از ساختوساز در ساختمان مجاورش. با این حساب ۱۴۰۳ برای تئاتر ایران، سالی ناتمام، آویخته به تصمیماتِ ناتمام مدیران دولتی و مسئولان نهاد صنفیاش بود.
در این سال ناتمام اما نمیتوان درخشش ستارههایی را انکار کرد که در تاریکی سالنهای تئاتر، چه تئاتر رسمی و چه تئاتر غیررسمی یا زیرزمینی، سوسو زدند. ضمن اینکه نمیتوان غیاب ستارههایی را از یاد برد که ماندن در تاریکی را به سوسو زدن بر صحنه از مسیر دریافت مجوز از شورای نظارت و ارزشیابی ادارهکل هنرهای نمایشی ترجیح دادند.
ادارهکل هنرهای نمایشی، تئاتر شهر و خانه تئاتر؛ بیمدیر
با روی کار آمدن دولت سیزدهم، کاظم نظری بهعنوان مدیرکل هنرهای نمایشی حکم گرفت و دو سال در این سمت باقی ماند تا اینکه ۱۷ اردیبهشتماه سال جاری با این ادارهکل خداحافظی کرد و صندلی مدیریت را به حمید نیلی سپرد. حمید نیلی نیز که عناوینی چون مدیریت تماشاخانه ایرانشهر و مدیرعاملی انجمن هنرهای نمایشی و... را در کارنامه داشت، حدود ۸ ماه در این سمت باقی ماند.
او بعد از دریافت حکم مدیریتی خود، بهصورت همزمان مدیریت مجموعه تئاتر شهر را نیز برعهده گرفت. بحث تغییر مدیریت ادارهکل هنرهای نمایشی از آغاز بهکار دولت چهاردهم و حضور نادره رضایی بهعنوان معاون هنری وزیر فرهنگوارشاد اسلامی مطرح شد، اما پیشبینی نمیشد که این اتفاق پیش از برگزاری جشنواره بینالمللی تئاتر فجر رخ دهد. بااینحال درحالیکه کمتر کسی انتظارش را داشت، حکمی صادر شد که بهموجب آن یک سرپرست بهجای مدیر، بر صندلی ادارهکل هنرهای نمایشی تکیه زد.
در پی این تغییر، اتابک نادری که پیش از این تجربه مدیریت مجموعه تئاتر شهر و تماشاخانه سنگلج را نیز داشت، در آستانه آغاز بهکار بیستمین جشنواره تئاتر عروسکی تهران- مبارک، حکم سرپرستی ادارهکل هنرهای نمایشی را دریافت کرد. با معرفی اتابک نادری بهعنوان سرپرست این ادارهکل، سرپرستی مجموعه تئاتر شهر نیز به حسن جودکی سپرده شده که پیشتر معاون این مجموعه بوده است.
طبق شنیدهها اگرچه نادره رضایی از تعیین تکلیف هرچه سریعتر مدیریت ادارهکل هنرهای نمایشی و مجموعه تئاتر شهر پس از دریافت پاسخ استعلامات لازم گفته است، اما تئاتر ایران سال ۱۴۰۳ را در حالی به پایان میرساند که نه تکلیف مدیرکل هنرهای نمایشی مشخص است، نه تکلیف مدیر مجموعه تئاتر شهر.
در کنار این، چالش با مدیرعامل مستعفی و نیاز به ترمیم هیئتموسس برای انتخاب هیئتمدیره و بهتبع مدیرعامل، چالش چندین ماهه خانه تئاتر بهعنوان نهاد صنفی اهالی تئاتر است. خانه تئاتر پس از یکبار ممانعت از استعفای مقصود نعیمیذاکر، مدیرعامل پیشین این نهاد صنفی، در ادامه خود تصمیم به قطع همکاری با او گرفت. در این وضعیت محمد بهرامی، مدیر روابطعمومی خانه تئاتر تا زمان تعیین مدیرعامل جدید، در سمت سرپرست این تشکل حضور خواهد داشت.
در پی این اتفاق اعلام شد، عمارت خانه تئاتر واقع در خیابان سمیه فعلاً فعالیتی نخواهد داشت و تمام فعالیتهای آن به ساختمان قبلی منتقل میشود. مدیرعامل جدید اما زمانی تعیین میشود که نوبت دوم مجمع عمومی خانه تئاتر بهمنظور انتخاب هیئتمدیره برگزار شود. اتفاقی که یک مرتبه بهدلیل همزمانی با دور دوم انتخابات ریاستجمهوری به تعویق افتاد و زمان برگزاری مجدد آن مشخص نیست.
ضمن اینکه بهشکل رسمی هم اعلام نشده است که چرا پس از ۱۵ تیرماه، تاریخ جدیدی اعلام نشده و مانع موجود چیست؟ سوالی که ایرج راد، رئیس هیئتمدیره خانه تئاتر پیش از این در پاسخ به آن به هممیهن گفت، خانه تئاتر «به زودی» در این مورد توضیح خواهد داد و اصغر همت، عضو هیئتمدیره خانه تئاتر نیز با اشارهای کوتاه به مشکل پیشآمده بهلحاظ «ثبت شرکتها» گفتوگو را به پایان رساند. اگرچه طبق شنیدهها، نوبت دوم مجمع عمومی خانه تئاتر بهمنظور انتخاب هیئتمدیره قرار است پس از تعطیلات نوروزی برگزار شود اما ماههاست که هیچ خبر رسمیای در این مورد منتشر نشده است.
تئاتر شهر و سنگلج؛ عدم تعیین وضعیت ساختوسازها
تعیین حریمی برای مجموعه تئاتر شهر، بهگونهایکه هم از آن محافظت کند و هم منزویاش نکند، دغدغههای سالیانِسالِ مدیران فرهنگی بوده است. حریمی که تعیین آن با استقرار دولت چهاردهم جدیتر از پیش مطرح شد. هرچند موضوع از آنچه پیشبینی میشد، پیچیدهتر بود. در زمانِ مورد اشاره بیش از شش ماه از توقف پروژه ایجاد حریم برای مجموعه تئاتر شهر میگذشت و راهاندازی دوباره آن نیازمند تخصیص اعتبار بود. بااینحال پاییز امسال و همزمان با برگزاری بیستمین جشنواره نمایش عروسکی تهران- مبارک، نادره رضایی، معاون هنری وزیر فرهنگوارشاد اسلامی و اتابک نادری، سرپرست ادارهکل هنرهای نمایشی بر موضعی مشترک تاکید کردند.
اینکه همه تلاش خود را به کار میگیرند که ساخت بخشی از این حریم همزمان با برگزاری چهلوسومین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر به سرانجام برسد تا همزمان با این اتفاق هم امکانی برای ارزیابی کلی حریم وجود داشته باشد، هم آمدورفت به مجموعه تئاتر شهر آسانتر شود. آنطور که گفته میشود، حدود ۲۰ متر از پروژه انجام شده ولی درحالحاضر بحث بودجه مطرح است و پیمانکار منتظر تامین اعتبار است که اگر تزریق شود، بقیه تیغهها هم ساخته و نصب خواهد شد.
طبق شنیدهها، طرح پیشنهادی همه مجوزهای لازم را دریافت کرده است و اگر بودجه تزریق شود، این پروژه در حدود شش ماه به نتیجه میرسد. بااینحال از آنجا که ضمانتی برای تامین اعتبار وجود ندارد، پرونده تعیین حریم مجموعه تئاتر شهر، یکی دیگر از پروندههای به سرانجام نرسیده تئاتر در سال ۱۴۰۳ است.
پروندههای به سرانجام نرسیدهای که یکی دیگر از آنها طرح گسترش تماشاخانه سنگلج و راهاندازی موزه تئاتر از طریق خریداری ساختمان مجاور آن است. این طرح در حالی اجرایی نشد که شنیده شدن صدای بیل و کلنگ از ساختمان مجاور سنگلج، موجب ایجاد هراسی تازه در دل اهالی تئاتر شد. هراس از اینکه مبادا ضربهای دیگر بر پیکر نحیف این بنا وارد شود.
چراکه طبق شنیدهها پیِ ساختمان سنگلج بر قنات بنا شده و این ساختمان پیشتر هم دچار لرزش شده است. همین نگرانیها بود که پریسا مقتدی، مدیر «سنگلج» را بر آن داشت تا با رسانهای کردن این نگرانی، در پی چارهجویی برآید. در آن مقطع ماجرا با شهرداری و وزارت میراث فرهنگی هم در میان گذاشته شد و بحثی هم در زمینه تهاتر به میان آمد.
سرانجام بهمنماه امسال سیدعباس صالحی، وزیر فرهنگوارشاد اسلامی که برای تماشای یکی از آثار چهلوسومین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر به تماشاخانه سنگلج آمده بود، در پاسخ به خبرنگاران درباره گسترش این تماشاخانه و وضعیت ساختمان مجاور آن گفت، پیوستگی این دو مجموعه قطعاً میتواند هنرمندان زیادی را خوشحال کند و موجب شود که احساس کنند سال آینده در ۶۰ سالگی این تماشاخانه، سنگلج بهتری را خواهند دید.
حالا که مدتی از این اظهارنظر گذشته است، گرچه به روزهای پایانی سال نزدیک میشویم، اما هنوز اتفاق جدیدی در این زمینه رخ نداده است و پریسا مقتدی، مدیر سنگلج درباره تازهترین وضعیت این تماشاخانه گفته است، هنوز در همان مرحله قبلی هستیم و اتفاق تازهای رخ نداده است. البته خبر خوشحالکننده اینکه پروژه ساختمان کناری سنگلج هم مسکوت مانده و همین که ادامه پیدا نکرده است، جای خشنودی دارد ولی از اینکه در ادامه چه اتفاقی رخ خواهد داد، بیخبریم.
تلاشی بیهوده برای یدک کشیدن عنوان بینالمللی
تلاشی بیهوده برای یدک کشیدن عنوان بینالمللی، ادعایی است که بهضرسقاطع میتوان در مورد بیستمین جشنواره بینالمللی نمایش عروسکی تهران- مبارک و چهلوسومین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر بهکار برد.
یکی از مهمترین چالشهای پیش روی برگزارکنندگان جشنواره نمایش عروسکی تهران- مبارک در کنار سرمای زودهنگام زمستانی و آلودگی همواره پایدار هوا، برگزاری بخش بینالملل بود. بخشی که درنهایت دو کار از کشور روسیه، یک کار از قرقیزستان و یک کار از فرانسه در آن حاضر شدند. اگرچه طبق گفته مژگان وکیلی، مدیر بخش بینالملل ادارهکل هنرهای نمایشی، در نشست خبری جشنواره بیستم در ابتدا پیشبینی شده بود که ۱۲ کار در این بخش حضور داشته باشند.
با وجود اینکه هم او، هم امیر سلطاناحمدی، دبیر جشنواره تاکید داشتند که آنچه مدنظر داشتهاند، کیفیت بوده است و اینکه براساس بودجهشان بهترین کارها را انتخاب کنند، اما در انتخابهای نهایی نشانی از این اظهارنظرها نبود. اظهارنظرهایی که ازجمله آنها میتوان به صحبتهای سلطاناحمدی اشاره کرد که در بخشی از نشست خبری جشنواره گفته بود: «ما میتوانستیم دو کار هم از ایتالیا با هزینه نهچندان بالا داشته باشیم ولی چیزی به جشنواره ما اضافه نمیکردند و ترجیح دادیم بهجای کمیتگرایی، کیفیت را مدنظر قرار بدهیم.» هرچند آنچه در بخش بینالملل بیستمین جشنواره نمایش عروسکی تهران- مبارک روی صحنه رفت، نه نشانی از کمیتگرایی داشت و نه نشانی از کیفیتگرایی.
کیفیت نمایشهای حاضر در بخش ملل چهلوسومین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر نیز ازجمله نقاط ضعف این رویداد بود. نمایشهایی که مژگان وکیلی، مدیر بخش بینالملل جشنواره در موردشان چنین گفته بود: «۲۳۱ اثر از کشورهای گوناگون، متقاضی حضور در این رویداد هنری شدند. بنا به صلاحدید برگزارکنندگان جشنواره، بخش بینالملل بهصورت غیررقابتی است و نکته قابلتوجه این است که هنرمندانی از ۴۵ کشور مانند روسیه، نروژ، سوئد، کانادا، کشورهای آفریقایی و... در این فراخوان شرکت کردند.»
اینکه چرا با وجود شرکت هنرمندانی از بهگفته وکیلی، نروژ، سوئد و... درنهایت ۹ اثر با کیفیت نازل از کشورهای ارمنستان، قرقیزستان، تونس، عراق، پرتغال و ترکیه، روسیه و ازبکستان شامل هفت اثر صحنهای و دو نمایش خیابانی انتخاب شد، سوالی بیجواب است. بهگونهایکه ظاهراً در مورد بخش ملل جشنوارههای برگزارشده و پیشرو اینکه «امکان مراوده با کمپانیهای مهم تئاتری چندان مساعد نیست و باید بیشازپیش به انزوای فرهنگی تئاتر کشور عادت کرد.»، نکتهای دردناک است که چارهای جز پذیرش آن وجود ندارد.
شکافی که نمیگذارد بسیاری بازگردند
بازگشت نادر برهانیمرند، نیما دهقان، جلال تهرانی و... به صحنه ازجمله خبرهای خوشحالکننده سال جاری بود، هرچند تعداد آنها که همچنان به صحنه بازنگشتهاند بسیار بیش از این است. کسانی که ریشه عدم بازگشتشان به صحنه را میتوان در اتفاقات پاییز ۱۴۰۱ و سوالی که پیش روی اهالی هنر و بهشکل مشخص تئاتریها قرار داد، جستوجو کرد.
سوالی که پاسخی برای این دغدغه ذهنی میخواهد که آیا نادیده گرفتن اتفاقات رخداده، امری منطقی است؟ آیا میتوان با فرض بهثمر رساندن ایده «لزوم روشن ماندن چراغ تئاتر» مانند سابق به کار خود پرداخت؟ تبدیل شدن جواب این سوال به دغدغهای ذهنی، هنرمندان را به چند دسته تقسیم کرده است؛ عدهای ترجیح میدهند با این تصور که بهرغم گذر از مجرای شورای نظارت و ارزشیابی برای اجرا، میتوانند آنچه را هم میخواهند بگویند و به روال سابق به اجرا بپردازند.
انتخاب عدهای دیگر اما غیاب است و نکته مورد اشارهشان اینکه غیاب کارکرد خواهد داشت؛ اگر به چشم بیاید. در این میان کسانی هم هستند که انتخاب دیگری دارند؛ نه اجرا با مجوز شورای نظارت، نه غیاب. انتخاب آنها اجراهایی غیررسمی است. هرچند این انتخاب علاوه بر اینکه در معرض احتمال برخورد قرارشان میدهد، خواهناخواه بهواسطه معذوریت در اطلاعرسانی، دایره مخاطبانشان را هم محدود میکند.
مهاجرت و وانهادن همه آنچه در طول سالیان متمادی ساخته شده و ساختن از نو در کشوری دیگر هم انتخاب گروه چهارم را شکل داده است. در چنین شرایطی اگرچه سیدعباس صالحی، وزیر فرهنگوارشاد اسلامی و نادره رضایی، معاون هنری او بر تلاش برای کاهش شکاف و بازگرداندن هنرمندان به عرصه رسمی هنر تاکید میکنند، اما مشخص نیست در عمل به چه میزان از عهده آن برخواهند آمد؟