اجراهای رسمیِ تهران، در کنار اجراهای زیرزمینی، عنوانی است که میتوان با آن وضعیت این روزهای هنرهای نمایشی را توصیف کرد
پاییز تئاتر
بازگشت دو کارگردان شناختهشده تئاتر به صحنه، خبری است که این روزها احتمال بازگشت رونق پیشین را به حوزه نمایشهایی که انتخابشان همچنان اخذ مجوز است، تقویت میکند.
بازگشت دو کارگردان شناختهشده تئاتر به صحنه، خبری است که این روزها احتمال بازگشت رونق پیشین را به حوزه نمایشهایی که انتخابشان همچنان اخذ مجوز است، تقویت میکند.
نمایشهایی که برای روی صحنه رفتن، متن و اجرای ژنرال خود را، پیش از اجرای اصلی، به سمع و نظر کارشناسان شورای نظارت و ارزشیابی ادارهکل هنرهای نمایشی معاونت هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی میرسانند و پس از اعمال اصلاحات مدنظر کارشناسان این شورا مجوز روی صحنه رفتن را به دست میآورند.
چنانچه تیرماه ۱۴۰۳ خبر آمد که جلال تهرانی، پس از هفت سال دوری از صحنه تئاتر، در انتظار اخذ مجوز اجرای نمایش «بونکر» به نویسندگی خودش است و شهریورماه ۱۴۰۳ انتظار اکبر زنجانپور، پس از هشت سال دوری از صحنه تئاتر، برای اخذ مجوز اجرای نمایش «اکتینگ» نوشته زویه دورنژه، با ترجمه زیبا خادمحقیقت خبرساز شد.
در کنار اینکه بهنظر میرسد روی صحنه رفتن این آثار در آبانماه؛ «اکتینگ» از ۱۴ آبانماه در سالن استاد ناظرزاده کرمانی تماشاخانه ایرانشهر و «بونکر» از نهم آبانماه در سالن شماره یک مجموعه تازهتاسیس تئاتر لبخند، نشان از بازگشت رونق به عرصه اجراهای رسمی و مجوزدار دارد، همچنین تئاتر تهران، آبانماه خود را با حضور تعدادی از بازیگران شناختهشده روی صحنه سالنهای تئاتر گوناگون پشتسر خواهد گذاشت.
از صابر ابر که برای بازی در نمایش «مالیسویینی» نوشته برایان فریل، با ترجمه حمید احیاء و کارگردانی مرتضی میرمنتظمی در تالار وحدت روی صحنه میرود تا امیر کربلاییزاده و رابعه اسکویی که با نمایشی از امیر دژاکام؛ «دایره گچی قفقازی» نوشته برتولت برشت، روی صحنه سالن اصلی مجموعه تئاتر بازی خواهند کرد. نظر به کجدارومریزی روی صحنه رفتن اجراهای تئاتری در خارج از پایتخت، این همه، منحصر به تئاتر تهران است و این نکتهای است که هنگام صحبت از «آبانِ رنگارنگ» یا پررونق تئاتر نباید آن را از نظر دور داشت.
ضمن اینکه همین محدودیت باز با حصار دیگری تنگتر میشود و آن مختص بودن همه آنچه گفته شد به جریان تئاتر رسمی است؛ تئاتری که گروههای اجراییاش برای روی صحنه رفتن، خود را ملزم به اخذ مجوز از شورای نظارت و ارزشیابی میدانند. درحالیکه این روزها، چنانچه در عرصه سینما و موسیقی مشاهده میشود، در عرصه تئاتر نیز نمایشهای بسیاری بدون اخذ مجوز روی صحنه میروند و جریان تئاتر غیررسمی در کنار «آبانِ رنگارنگِ تئاترِ رسمیِ تهران» پررنگتر از پیش به راه خود ادامه میدهد.
2 کارگردان از 2 نسل
این عنوانی است که برای توصیف همزمانی روی صحنه رفتن اکبر زنجانپور، زاده ۱۳۲۳ و جلال تهرانی، زاده ۱۳۴۷ بهکار برده میشود. زنجانپور که آخرین حضور تئاتریاش، اجرای نمایش «باغ آلبالو» نوشته آنتوان چخوف در سال ۱۳۹۵ در تالار وحدت بود اینبار قرار است علاوه بر کارگردانی، بهعنوان بازیگر نیز روی صحنه برود.
او در کنار هوشنگ قوانلو و محسن بهرامی، گروه بازیگران نمایش «اکتینگ» نوشته زویه دورنژه را شکل میدهد که پیشتر همراه با نمایشنامه «هوس کشتن روی نوک زبان» با ترجمه زیبا خادمحقیقت توسط نشر نیماژ منتشر شده بود. در توضیح این دو نمایشنامه آمده است که دورنژه، نمایشنامهنویس و کارگردان تئاتر و سینمای معاصر فرانسوی در آثار نمایشی خود با زبانی خاص، شخصیتهای تنهایی را به تصویر میکشد که در فرار از گذشته نافرجام، در هراس از آیندهای نامشخص و در رویارویی با افرادی از جنس خود در دنیایی خشونتبار، ناامیدانه در پی رنگ بخشیدن به لحظههای زمان حال خود هستند.
در مورد اجرای تازه جلال تهرانی نیز گفته میشود، سهگانه «بونکر» عنوان سه نمایشنامه از اوست و هر سه متن بهتازگی نوشته شدهاند. در خلاصه داستان این نمایشنامه که قرار است با بازی حمیدرضا آذرنگ و سارا رسولزاده روی صحنه برود، آمده است: «دختری به مطب تراپیستی میانسال میرود و در حین گفتوگو، رازهایی از گذشته و زندگی هر دو آشکار میشود؛ تا جایی که فجایعی عجیب برملا میشود و...»
بازتولید نمایشهایی جواب پسداده
بازتولید نمایشهایی که پیش از این اجراهای عمومی موفقی را پشت سر گذاشته و ثابت کردهاند که نهتنها از پس هزینههای جاری خود برمیآیند که روی صحنه رفتن دوبارهشان چه برای گروه اجرایی و چه برای سالن محل اجرا سودآور است، ظاهراً به فرمول این روزهای تئاتر رسمی تهران بدل شده است. اقدامی که اگرچه انجام آن توسط سالنهای تئاتر خصوصی بهدلیل ملاحظات اقتصادی قابل توجیه است اما روی آوردن سالنهای دولتی به آن را جز با سودجویی اقتصادی نمیتوان توجیه کرد.
اتفاقی که چندی پیش با بازاجرای نمایش «پپرونی برای دیکتاتور» براساس نمایشنامه «اسم» نوشته ماتیو دولاپرت و الکساندر دولاپتولیر، با ترجمه فرامرز زنگنه، به کارگردانی علی احمدی و با بازی بازیگرانی چون پژمان جمشیدی و محسن کیایی در سالن اصلی مجموعه تئاتر شهر رخ داد و هماکنون با بازاجرای نمایش «مالی سویینی» با بازی صابر ابر، علی سرابی و الهام کردا در تالار وحدت تکرار میشود.
اثری که عنوان پرفروشترین و پرمخاطبترین نمایش سال ۱۳۹۷ را به دوش میکشد و بیش از این سال ۱۳۹۴ با بازی صابر ابر، عباس جمالی و الهام کردا در تماشاخانه ایرانشهر و سال ۱۳۹۷ با بازی صابر ابر، امیر آقایی و الهام کردا در سالن اصلی مجموعه تئاتر شهر روی صحنه رفته بود. چنانچه «پپرونی برای دیکتاتور» نیز پیش از آنکه برای بار سوم در سالن اصلی مجموعه تئاتر شهر روی صحنه برود، دو دور اجرای عمومی را پشت گذاشته بود؛ سال ۱۳۹۴ در تماشاخانه ایرانشهر و سال ۱۳۹۶ در تماشاخانه پالیز. روی صحنه رفتن نمایشهایی که قبلتر اجراهای عمومی پرمخاطبی را تجربه کردهاند بیش از هرچیز شائبه پررنگتر شدن تاثیر میزان فروش در جلب توجه متولیان دولتی هنر به تئاتر را پیش میکشد و این سوال را مطرح میکند که اگر بحث تضمین فروش مطرح نیست، پس چرا چندی پیش سالن اصلی مجموعه همچنان بیمدیر تئاتر شهر و اکنون تالار وحدت، میزبان بازاجرای «پپرونی برای دیکتاتور» و «مالیسویینی» شدند و میشوند؟!
بازاجراهایی از ژاله صامتی تا عمار تفتی
گزینههای تماشاگران این روزهای تئاتر رسمی تهران البته محدود به همین گزینهها نیست و بازاجرای نمایش «محبوبهها» به کارگردانی ژاله صامتی، براساس متنی از نوشین تبریزی که پیشتر در سال ۱۳۹۷ روی صحنه رفته بود ازجمله دیگر اجراهای این روزهای شهر تهران است. ژاله صامتی این نمایش را از ۲۰ آبانماه در سالن شماره یک عمارت هما روی صحنه خواهد برد.
عمار تفتی، دیگر بازیگر شناختهشدهای است که این روزها با بازاجرای «دردنوشان» میزبان تماشاگران است. او این اثر را که از آن با عنوان «نمایش- موسیقی» یاد میشود در سال ۱۴۰۲ در سالن استاد ناظرزاده کرمانی تماشاخانه ایرانشهر روی صحنه برده بود و هماکنون در حال اجرای آن در خانه نمایش دا است. اثری که مدعی است با محوریت سایکودرام و گروهدرمانی روی صحنه رفته است و روایتی واقعی از آن چیزی است که بر روان آدمی میگذرد. ضمن اینکه ادعا میکند، در همین حین راه نجات از تلههای روانشناسی که اکثریت قریب به اتفاق جامعه را در برگرفته، پیش پای مخاطب خود میگذارد.
جمع این بازاجراها، این نمایشهای پیش از جواب پس داده در جذب مخاطب، ترکیبی را شکل میدهد که از آن با عنوان «آبانِ رنگارنگِ تئاتر» یاد میشود، هرچند چنانچه گفته شد برای آنکه روایت درستتری از موقعیت به دست دهد، باید گفت «آبانِ تئاترِ رسمیِ تهران» تا مشخص شود، ضمن جدیت گروههای در حال اجرا در جریان غیررسمی تئاتر که خود را بینیاز از اخذ مجوز میبینند، آنچه گفته شد نیز نه شامل تمام ایران که تنها محدود به تهران است.