پری صابری از نخستین بازیگران زن سینمای روشنفکرانه ایران بود
حضوری کوتاه اما ماندگار
پری صابری، نامی نامدار در تاریخ تئاتر ایران است و کارنامهاش گواهی است بر شناخت توأمان او بر تئاتر جهان و تاریخ ایران؛ هر دو. اکثر آثار او نیز تلفیقی از این دو حوزه بود.
علاوه بر اینها او بهواسطه زندگی در فرانسه، شناختی عمیق نیز از فرهنگ اروپایی داشت و در زیست شخصی نیز پرورش درکی مدرن از حضور زن مدرن در جامعه را بازتاب میداد. فعالیتهای او در حوزه مدیریت فرهنگی و کارگردانی تئاتر، بخشی از این امر را نشان میدهد.
جز اینها همچنین توجه به حضور پری صابری در دو فیلم مهم «شب قوزی» ساخته فرخ غفاری و «خشت و آینه» ابراهیم گلستان نیز شایان توجه جدی است. غفاری و گلستان هر دو از منتقدان سینمای رایج و تجاری ایران ـ که امروزه چنانچه هوشنگ کاووسی منتقد فیلم ایرانی آن را ابداع و شهرت داد، «فیلمفارسی» خوانده میشود ـ بودند. هر دو نیز به سینمای اروپا علاقهمند بودند و بهتبع از محصولات سینمایی ایرانی، دل خوشی نداشتند. در چنین وضعیتی میتوان سالهای ۱۳۴۳ و ۱۳۴۴ را سالهایی ویژه در تاریخ سینمای ایران دانست.
در این سالها از یک سو غفاری و گلستان وارد عرصه میشوند و «شب قوزی» و «خشت و آینه» را میسازند و از سوی دیگر، فیلمفارسی با «گنج قارون» و زوج فردین و فروزان، جهشی جدی در جذب تماشاچی را از سر میگذراند و اقتصادش رونقی تکرارنشدنی را تجربه میکند.
جدا از تفاوت مضمون، ساختار و کارگردانان، این دو سنخ سینمای متفاوت، در استفاده از عوامل فیلم بهخصوص بازیگران نیز تمایزهایی معنادار را نمایندگی میکردند. سینمای تجاری با بازیگرانی چون ناصر و فردین، فروزان و آذر شیوا مخاطبان را به سینما میکشاند اما در این سو، سینمای روشنفکری تمایلی به همکاری با این بازیگران نداشت بهخصوص میکوشید با استفاده از بازیگران برخوردار از پیشینه تئاتری، بر غنای هنری خود بیافزاید.
نگاهی به سیاهه بازیگران فیلمهای غفاری و گلستان نشانگر این امر است. برای نمونه بنگرید به نامهایی چون محمدعلی کشاورز، جمشید مشایخی، پرویز فنیزاده و... در انتخاب بازیگران زن نیز این وسواس دیدنی است. نقش اول زن «شب قوزی» را پری صابری ایفا میکند و گلستان نیز نقش فیلمش را به تاجی احمدی میسپارد که سابقه بازی در فیلمفارسی را داشت، اما در آن سینما ستاره مشهوری نبود و علاوه بر آن با توجه به سوابقش در تئاتر و دوبله، میتوان گفت بیشتر مناسب بازی در فیلمی چون «خشت و آینه» بود تا ایفای نقش در «اول هیکل». بازی درخشان تاجی احمدی، شاهدی است بر این ادعا.
پری صابری اما هیچ سابقهای هم در فیلمفارسی نداشت؛ زنی تحصیلکرده که زمستان ۱۳۴۲نمایش «شش شخصیت در جستجوی نویسنده» لوییجی پیراندللو را کارگردانی کرده بود که یکی از بازیگران آن فروغ فرخزاد، شاعر مشهور و نماد زن آزاد و مستقل است. صابری جوان با چنین پیشینهای، وقتی در «شب قوزی» در نقش زنی از طبقات بالای جامعه ظاهر میشود که میتواند بسیاری از مناسبات پیرامونی خود را مدیریت کند و شبانه از خانه بیرون زند و مردان داستان را کنترل و اغوا کند، بازی باورپذیری را به نمایش میگذارد. در این بازی نگاه و بیان صابری نیز بسیار مؤثر است.
وقتی از نگاه، بیان، حرکت و اهمیت تلفیق این سه در بازیسازی بازیگری چون صابری صحبت میشود، جدا از «شب قوزی» که در آن صابری بازیگر اول زن است، باید به تجربه حضور کوتاه اما تاثیرگذار صابری در «خشت و آینه» هم اشاره کرد. صابری در این فیلم در نقش پرستار پرورشگاه بازی میکند بهخصوص در قسمت صحبت با تلفن، تجربه متفاوتی را در بازی به نمایش میگذارد که شاید بهترین شکل ممکن آن بازی نباشد، اما در سینمای ایران آن روزگار و باتوجه به برخی حساسیتها، ارزشمند است.
بااینهمه عمر بازیگری صابری در سینما کوتاه بود و بعد از این دو فیلم، صابری دیگر در اثری سینمایی جلوی دوربین نرفت. بعدتر اما بهجای او سینماگرانی که با فیلمفارسی میانهای نداشتند، باز سراغ زنانی متفاوت از زنان بازیگر فیلمفارسی رفتند و بدینترتیب چهرههایی چون پروانه معصومی و فخری خوروش بیشتر مورد توجه قرار گرفتند. خوروش البته خود با بازی در فیلم اول فرخ غفاری، «جنوب شهر» تعلق خود به سینمای متفاوت را در دهه ۱۳۳۰ به نمایش گذاشته بود.