یک جهان اعتراض/بیتوجهی به خواستههای مردمی و اقدامات ضددموکراتیک دولتها منجر به جنبشهای اعتراضی در سراسر جهان شده است
شنبه هفته گذشته دهها هزار نفر مقابل بنای یادبود واشنگتندیسی و دیگر شهرهای سراسر آمریکا در اعتراض به عملکرد دونالد ترامپ و مشاور ارشد او، ایلان ماسک برای قلع و قمع آژانسهای دولتی، وضع تعرفهها و آنچه معترضان «دور زدن روند قانونی» خواندند، به خیابان آمدند.

شنبه هفته گذشته دهها هزار نفر مقابل بنای یادبود واشنگتندیسی و دیگر شهرهای سراسر آمریکا در اعتراض به عملکرد دونالد ترامپ و مشاور ارشد او، ایلان ماسک برای قلع و قمع آژانسهای دولتی، وضع تعرفهها و آنچه معترضان «دور زدن روند قانونی» خواندند، به خیابان آمدند.
سازماندهندگان این اعتراضات میگویند 150 گروه در سراسر 50 ایالت آمریکا دستکم 1300 تجمع «دستت رو بکش» را برنامهریزی کردند. عکسها و تصاویر ویدئویی در شبکههای اجتماعی انبوهی از جمعیت را نشان دادند که از بوستون تا لسآنجلس در میدانهای اصلی یا در خیابانهای شهر راهپیمایی کردند.
معترضان لباس «مجسمه آزادی» بهتن کردند، پرچمهای حامل پیامهای ضدترامپی را تکان دادند و حتی قلادههای «سگها مخالف دوجاند» را به گردن چهارپایان خود انداختند. زیر باران یخی در پراوینس، در ایالت رود آیلند، پلاکاردهایی برای تقبیح عملیات اخراج مهاجران بهدست گرفتند. زیر آسمان آفتابی آتلانتا، خانه «مرکز پیشگیری و کنترل بیماری» کاهش بودجه بهداشت عمومی را محکوم کردند و در ساحلی در سانفرانسیسکو، بنرهایی را روی دوش خود انداختند تا پیامی را برای رئیسجمهور بفرستند: «دست از سر دموکراسی بردار!»
سازماندهندگان این اعتراضات انتظار داشتند دستکم 20هزار نفر شرکت کنند اما تخمینهای روز شنبه نشان میدهد تعداد جمعیت حاضر در خیابان 5 برابر آن بوده است. بهگزارش واشنگتنپست، معترضان به بهانههای مختلفی جمع شده بودند: ناتو، مدارس، کتابخانهها، دادگاهها، خدمات بازنشستگان، انتخابات آزاد و به گفته سازماندهندگان «شغل ما، کیفپول ما، بدن ما». معترضان علاوه بر اینکه میخواهند ترامپ به «حق سقط جنین» کاری نداشته باشد بلکه اهمیت بسیاری برای شرایط تامین اجتماعی، بهداشت، وضعیت کارمندان دولت، ارزش حقوق بازنشستگی، اقتصاد کلان آمریکا و بسیاری از موارد دیگر قائلاند.
خیزش سیاسی مردمی در سراسر جهان
اعتراضات خیابانی در سراسر جهان فقط به آمریکا محدود نیست. جزایر بالکان شامل بوسنی، مونتهنگرو، مقدونیه شمالی و صربستان هم اخیراً شاهد خیزشهای مردمی بودهاند. این اعتراضات حتی به اروپای شرقی و مرکزی از جمله گرجستان، مجارستان و اسلواکی نیز رسیدهاند. یونان، اسرائیل، موزامبیک، کره جنوبی و ترکیه هم از این اعتراضات مصون نبودهاند. چه عواملی منجر به جهش اعتراضات سیاسی شده است؟ آیا این اعتراضات خبر خوب یا بدی برای دموکراسی در سراسر جهان محسوب میشود؟
دلیل عمده اعتراضات اخیر را میتوان اقدامات غیردموکراتیک دولتها دانست. در گرجستان و موزامبیک، دخالت در انتخابات سراسری، شهروندان را به خیابانها کشاند. در گرجستان تصمیم دولت جدید برای تعلیق مذاکرات الحاق به اتحادیه اروپا خشم شهروندان را برانگیخت. در هر دو کشور، اعتراضات چندین ماه ادامه پیدا کرد.
در بقیه کشورها، اقدامات غیردموکراتیک دولتها در موضوعاتی جدای از برگزاری انتخابات است. در مجارستان پس از آنکه پارلمان این کشور قانونی را در 18 مارس تصویب کرد تا از دوربینهای مداربسته تشخیص چهره که از چین تهیه شده برای شناسایی افرادی که در راهپیماییهای ممنوعه همجنسگرایان شرکت میکنند، استفاده شود، اعتراضات خیابانی شکل گرفتند. در اسرائیل مدتهاست که اعتراضات مردمی علیه تمرکز قدرت سیاسی بنیامین نتانیاهو بهراه افتاده و دوباره پس از برکناری رونین بار، رئیسشینبت در 16 مارس شدت گرفت.
معترضان این اقدام نتانیاهو را گامی دیگر برای تکیه بر قدرت به هر قیمتی میبینند. معترضان اسرائیلی همچنین پس از آغاز دوباره کمپین نظامی اسرائیل علیه حماس در 18 مارس به خیابانها آمدند. اعلام حکومت نظامی از سوی یون سوکیول، رئیسجمهور کره جنوبی در ماه گذشته منجر به بسیج خیابانی شهروندان شد.
از زمان لغو حکومت نظامی، اعتراضات برای استیضاح رئیسجمهور ادامه یافت که نشاندهنده خشم شهروندان در برابر اقدامات یون و نگرانیها از وضعیت دموکراسی در کرهجنوبی است. در ترکیه نیز پس از بازداشت احمد اوزر، شهردار منطقه اسنیورت استانبول و عضوی از حزب مخالف جمهوریخواه خلق یا CHP اعتراضات مردمی بهراه افتاد. پس از بازداشت اکرم اماماوغلو، رقیب اصلی رجبطیب اردوغان اعتراضات گستردهتری شکل گرفت.
در صربستان پس از سقوط سقف ایستگاه قطار در ماه نوامبر، اعتراضات خیابانی در واکنش به فساد در دولت به اعتراضات گسترده و ادامهدار در حمایت از دموکراسی تبدیل شد که شیوه دولتداری الکساندر ووچیچ، رئیسجمهور این کشور و حزب ترقیخواه صرب را بهباد انتقاد میگرفت.
جنبشهای مردمی دیگر، باوجود پسزمینه انگیزههای سیاسی، کمتر به رفتارهای غیردموکراتیک رژیمهای حاکم مربوط بودهاند و عموماً از استیصال شدید نسبت به واکنشهای ناکارآمد دولت در برابر بحرانها و عدم مسئولیتپذیری مسئولین دولتی بوده است. در بوسنی، مشکل عملکرد کُند دولت در واکنش به سیل ویرانگر بود. در یونان، عدم واکنش دولت به تصادف قطار. در مونتهنگرو، مدیریت ضعیف در ماجرای تیراندازی دستهجمعی. در مقدونیه شمالی فساد حول نقض ایمنی که منجر به آتشسوزی فاجعهبار در یک کلوپ شبانه.
دسته دیگری از تظاهرات همچنین در حمایت از رهبران سیاسی یا مقاماتی که به اقدامات غیردموکراتیک متهم شدهاند بهراه افتاد که قابلتوجهاند: در برزیل، اعتراضاتی در حمایت از ژائیر بولسونارو، رئیسجمهور پیشین، بهراه افتاد؛ در فیلیپین، در حمایت از رودریگو روآ دوتروته، رئیسجمهور این کشور بهراه افتاد. در کره جنوبی در حمایت از یون و در رومانی، در حمایت از کالین جرجسکو، نامزد راستگرای ریاستجمهوری.
برخی از ناظران سیاسی بالکان شاهد سرایت تظاهرات از صربستان به دیگر نقاط منطقه بودهاند. فراتر از کشورهای بالکان، تظاهرات متنوعی که در ظاهر از مشکلات داخلی برآمدهاند، به راه افتادند.
رشد قابلتوجه اعتراضات سیاسی در 6 ماه گذشته نشاندهنده نیمه پر تحلیلی لیوان دموکراسی جهانی است. این اعتراضات از یک سو بازتابی از اخبار بد است؛ انگیزههای اقتدارگرایانه ادامهدار رهبران منتخب برای تحت فشار قرار دادن زندگی دموکراتیک در سیستمهایی که اداره آنها را برعهده دارند. با این حال، از سوی دیگر، این اعتراضات مظهر تعهد ادامهدار بسیاری از شهروندان برای حفظ و تقویت نرمهای دموکراتیک و درخواست مسئولیتپذیری دولت است، حتی اگر خطر شخصی قابلتوجهی برای آنها وجود داشته باشد.
بهگزارش اندیشکده کارنگی تاکنون، این اعتراضات باعث عقبنشینی از اقدامات غیرلیبرال نشدهاند با این حال در صربستان استعفای نخستوزیر را رقم زدند که میتواند منجر به برگزاری انتخابات زودهنگام شود. اما این اعتراضات نشان دادند که اقتدارگرایان منتخب، هرچند زیرک و مصمم برای اجرای تصمیمات خود راه آسانی ندارند.
عصر تاریخی اعتراض
دو سال پیش نتایج یک تحقیق که اعتراضات مردمی بین سالهای 2006 تا 2020 را بررسی کرده بود نشان داد که تعداد جنبشهای اعتراضی در سراسر جهان در کمتر از 15 سال، سه برابر شده است. هر منطقه از جهان با افزایش اعتراضات که برخی از آنها در تاریخ بیسابقه بودهاند، مواجه شده که شامل اعتراضات کشاورزان هندی در سال 2020، اعتراضات مردمی علیه ژائیر بولسونارو در سال 2019 در برزیل و اعتراضات «جان سیاهپوستان مهم است» در سال 2013 بوده است.
گروهی از پژوهشگران اندیشکده آلمانی Friedrich-Ebert-Stiftung یا FESو «ابتکار برای گفتوگوی سیاسی» سازمانی مردمنهاد در دانشگاه کلمبیا این تحقیق را با تیتر «جهان اعتراض میکند: تحقیقی درباره مسائل اعتراضی در قرن 21» منتشر کرد. آنها با بررسی دقیق بیش از 900 جنبش اعتراضی در 101 کشور و منطقه به این نتیجه رسیدند که ما در دورانی از تاریخ مانند سالهای 1848، 1917 یا 1968 زندگی میکنیم؛ زمانی که عده بسیاری از مردم علیه وضع موجود شورش کردند و خواستار تغییر شدند.
اما دلیل این خیزشها چیست؟ نویسندگان این پژوهش مشکل بخصوصی را برجسته میکنند: شکست دموکراتیک. براساس این تحقیق اکثر رویدادهای اعتراضی (54درصد) به دلیل شکست نظام سیاسی یا آنچه که نمایندگی میکنند، رخ داده. حدود 28درصد از این اعتراضات خواستار «دموکراسی واقعی»اند. موضوع دیگر اعتراضات شامل نابرابری، فساد و عدم اقدام دولتها در قبال تغییر اقلیم بوده است. اما محققان این پژوهش نیز معتقدند که قانونگذاران پاسخ متناسبی به این درخواستها ندادهاند.
سارا برک، کارشناس ارشد سیاست اقتصادی جهانی در اندیشکده FES و یکی از نویسندگان این پژوهش میگوید: «بسیاری از رهبران دولتها و کسبوکارها گوش نمیدهند. اکثریت قریب به اتفاق اعتراضات در سراسر جهان درخواستهای معقولی را مطرح میکنند که قبلاً توسط اکثر دولتها توافق شده است. مردم برای شغل خوب، زمین پاک برای نسلهای آینده و اظهارنظر معنادار در تصمیماتی که کیفیت زندگی آنها را تحت تاثیر قرار میدهد، اعتراض میکنند.»
اعتراضات برای مردم مختلف معنای متفاوتی دارد. این تحقیق درست در همان هفتهای منتشر شد که واشنگتنپست تحقیقات گسترده و سه قسمتی خود درباره حملات ششم ژانویه به کنگره آمریکا را که تا حدی با نگرانی برخی از شرکتکنندگان آغاز شد و با تئوریهای توطئه شدت پیدا کرد، ارائه داد.
در سالهای اخیر در ایالات متحده اعتراضات بزرگی از «اشغال وال استریت» و «جان سیاهپوستان مهم است» تا جنبش «تیپارتی» و کمپین «دزدی را متوقف کنید» (کمپین ترامپ در اعتراض به نتایج انتخابات 2020) راه افتاده است. بررسی اعتراضات در داخل آمریکا و در سراسر جهان روند واضحی را ارائه میدهد. سال 2006 فقط 73 مورد از جنبشهای اعتراضی به ثبت رسیدهاند اما در سال 2020، 251 مورد؛ که حتی بیشتر از بحران اقتصادی سال 2008 یا اعتراضات بهار عربی در سال 2011 است. اروپا و آسیای مرکزی بیشترین افزایش را در تعداد جنبشهای اعتراضی داشتهاند و تعداد اعتراضات در کشورهای ثروتمند بیشتر از کشورهای دیگر بوده است.
برک در توضیح اینکه «دموکراسی واقعی» چه معنایی دارد میگوید که هر کسی تعبیر خود را دارد: «دموکراسی برای یک نفر، دیکتاتوری برای فردی دیگر است.» طبق این گزارش تعداد اعتراضاتی که به خشونت کشیده شدهاند کمی بیش از یکپنجم جنبشهای مورد بررسی بودهاند و میتوان گفت که اکثر آنها خشونتآمیز نبودهاند. اما بین سالهای 2006 تا 2020 روند افزایشی خشونت در اعتراضات بیشتر شده است.
استدلال کلیدی پژوهشهایی از این دست نشان میدهند رهبران جهان افزایش اعتراضات را باید جدیتر بگیرند. حدوداً 42درصد از اعتراضاتی که در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفتهاند، موفقیتآمیز بودهاند که البته بسته به منطقه و نوع اعتراضات درصد متفاوتی دارد. مایکل برونینگ، مدیر اندیشکده FES در دفتر نیویورک میگوید: «ما باید درک کنیم که اعتراضات رفتار ممنوعه نیستند بلکه هسته اصلی دموکراسی بهشمار میروند.»