| کد مطلب: ۴۸۴۹۴

نتیجه معکوس حمله آمریکا به ایران

یکی از نتایج ناخواسته جنگ ۱۲ روزه اسرائیل و آمریکا علیه ایران این بود که دیپلماسی با کشورهایی که در آینده تمایل به دستیابی به سلاح هسته‌ای داشته‌باشند، بسیار سخت و پیچیده خواهد شد.

نتیجه معکوس حمله آمریکا به ایران

یکی از نتایج ناخواسته جنگ ۱۲ روزه اسرائیل و آمریکا علیه ایران این بود که دیپلماسی با کشورهایی که در آینده تمایل به دستیابی به سلاح هسته‌ای داشته‌باشند، بسیار سخت و پیچیده خواهد شد. در مورد ایران، پس از جنگ گروه‌های تندرو قدرت و نفوذ بیشتری پیدا کرده‌اند. آنها به سادگی می‌توانند استدلال کنند که آمریکا و اسرائیل بعد از آنکه در میانه مذاکرات تهران و واشنگتن به ایران حمله کردند، برای پیدا کردن راهکار دیپلماتیک بی‌میل و ناتوان هستند.

تهران و واشنگتن اکنون با مشکلی مواجه هستند که جیمز فیرون، استاد دانشگاه آن را با عنوان «مسئله تعهد» توصیف می‌کند. هر دو طرف راهکار دیپلماتیک را ترجیح می‌دهند، اما انگیزه‌های قوی دارند که از مذاکره اجتناب کنند، به‌خصوص که دو طرف اعتماد ناچیزی به یکدیگر دارند و فرض‌شان این است که طرف مقابل در آینده زیر توافق خواهد زد.

در ایالات متحده آمریکا دوقطبی شدید سیاسی مانع رسیدن به یک جایگزین توافق‌شده و مورد رضایت هر دو حزب برای برجام، می‌شود. رهبر ایران پس از جنگ، اعتماد بیشتری نسبت به گذشته به آمریکا و ۱+۵ ندارد. در عوض ممکن است اینگونه بیاندیشد که تنها تضمین ممکن که دشمنان ایران به آن احترام می‌گذارند، سلاح هسته‌ای است.

او همچنین علاقه‌مند است که مذاکرات بعدی را از جایگاه قدرت دنبال کند. به همین دلیل زمانیکه سه کشور اروپایی تلاش کردند تا مکانیسم اسنپ‌بک را فعال کنند، نمایندگان مجلس ایران پیش‌نویس طرحی را برای خروج از پیمان عدم اشاعه ارائه دادند؛ اقدامی که مشابه گام‌های دو دهه پیش کره شمالی برای رسیدن به سلاح هسته‌ای بود.

با این حال سیاستگذاران آمریکایی همچنان می‌توانند کشورهای خواهان سلاح هسته‌ای را از این مسیر بازدارند. آمریکا می‌تواند به سیاست موفق خود که آزمون جنگ سرد را پشت سر گذاشته‌است ادامه دهد و برای متحدانش در آسیا و اروپا همچنان تضمین‌های امنیتی ارائه دهد که آنها به دنبال دستیابی به بمب اتمی خودشان نروند.

مقام‌های آمریکایی باید به وضوح روشن کنند که دنبال کردن سلاح هسته‌ای توسط هر کشور جدیدی به منزله قطع کمک‌های نظامی، قطع همکاری‌های تجاری هسته‌ای، وضع تحریم و تهدید اقدام نظامی است. در عین حال رهبران آمریکا باید توفیق قابل توجه پیمان عدم اشاعه را بپذیرند و به آن احترام بگذارند. بر خلاف زمانی که جان اف. کندی، رئیس‌جمهور پیشین آمریکا پیش‌بینی کرده‌بود، اکنون در دنیا تنها ۹ کشور دارای سلاح اتمی هستند و نه ۲۵ کشور.

اما رویکرد کنونی ایالات متحده آمریکا موفقیت گسترده ۸۰ ساله سیاست‌های عملی عدم اشاعه را مورد تهدید قرار داده‌است و برای متحدان انگیزه ایجاد کرده‌است که دنبال تضمین‌های اتمی خودشان بروند. جنگ ۱۲ روزه هیچ کمکی نکرد که این انگیزه‌ها از بین برود. برای کشورهایی که بعداً بخواهند به سوی سلاح هسته‌ای بروند، حساب کردن روی آمریکا و اجرای وعده‌ها در قالب توافقی مانند آنچه با ایران در سال ۲۰۱۵ امضا کرد، گزینه‌ای قابل اعتماد محسوب نمی‌شود.

کیم جونگ ایل، رهبر پیشین کره شمالی نهایتاً به این نتیجه رسید که ریسک‌های معامله با آمریکا و نظام به‌هم‌ریخته این کشور، بیش از آنکه فایده داشته‌باشد، هزینه دارد. پسر او نیز بر همین رویکرد پافشاری کرد. مقام‌های ایران تصور می‌کردند که دولت دونالد ترامپ در دوره دوم ریاست‌جمهوری‌اش با جدیت بیشتری دیپلماسی را دنبال خواهد کرد. اما این امیدها در ماه ژوئن با حمله به تاسیسات هسته‌ای که ایران را به یک کشور در آستانه اتمی شدن تبدیل کرده‌بود، کاملاً از بین رفت.

حتی بعد از این پس‌رفت در برنامه هسته‌ای ایران، پیشرفت‌های فنی و بنیان دانشی که ایران دارد و همچنین میزان مواد هسته‌ای که ایران ذخیره کرده‌است، همچنان پابرجا باقی مانده‌اند. ایران ممکن است خودش را در موقعیت بازسازی ببیند و اگر چنین کاری را شروع کند، احتمالاً مسیر کره شمالی را در پیش خواهد گرفت و دیگر تا زمان رسیدن به بمب توقف نخواهد کرد. از قضا اقدام نظامی واشنگتن علیه برنامه هسته‌ای ایران باعث شد که مسیر حرکت کشورهای علاقه‌مند به سلاح هسته‌ای تسریع، تقویت و پنهان شود.

به کانال تلگرام هم میهن بپیوندید

دیدگاه

ویژه دیپلماسی
پربازدیدترین
آخرین اخبار