ریچارد نفیو از وضعیت پس از جنگ ۱۲ روزه و دورنمای تحریم و مذاکره میگوید
ریچارد نفیو، کارشناس برجسته اقتصاد سیاسی انرژی و چهره معروف ساختار اعمال تحریمها علیه کشورمان، در مقاله بازگشت به موضوعات مبنایی: تحریمهای علیه ایران پس از بحران ژوئن ۲۰۲۵، درباره دورنمای نزدیک تعامل ایران و غرب بر سر پرونده هستهای و زمینه بازگشت تحریمهای همهجانبه نوشته است.

ریچارد نفیو، کارشناس برجسته اقتصاد سیاسی انرژی و چهره معروف ساختار اعمال تحریمها علیه کشورمان، در مقاله بازگشت به موضوعات مبنایی: تحریمهای علیه ایران پس از بحران ژوئن 2025، درباره دورنمای نزدیک تعامل ایران و غرب بر سر پرونده هستهای و زمینه بازگشت تحریمهای همهجانبه نوشته است.
عملیات نظامی تحت رهبری اسرائیل علیه برنامههای هستهای و موشکی ایران (بهطور عمده) موفقیتآمیز بود. هنوز مشخص نیست که ایران توانایی توسعه سلاحهای هستهای را بهسرعت دارد یا خیر؛ بنابراین، سخت است که بگوییم آیا این عملیات صرفاً یک موفقیت تاکتیکی بوده یا یک موفقیت استراتژیک نیز به حساب میآید. با این حال، این عملیات ضربهای به ایران وارد کرد که احتمالاً سالها زمان میبرد تا این کشور بتواند برنامههای خود را بهطور کامل بازسازی کند؛ در صورتی که تصمیم بگیرد این برنامهها را بهصورت اصلی خود که پیش از دوازدهم ژوئن بودند، دوباره راهاندازی کند.
موفقیت نظامی موجب شده است که سوالاتی مطرح شود که آیا تحریمها یا حتی توافقات مذاکرهشده هنوز نقشی در جلوگیری از گسترش هستهای ایران دارند یا خیر. خود ترامپ مطرح کرد که تحریمها دیگر از اهمیت چندانی برخوردار نیستند زمانی که پس از حملات نظامی ایالات متحده به ایران و آتشبس بعدی، در پیام خود در شبکه اجتماعی Truth Social نوشت: "چین حالا میتواند به خرید نفت از ایران ادامه دهد"، هرچند که این اظهارات در نهایت توسط دیگر مقامات آمریکایی پس گرفته شد. اما اگر حملات اسرائیلی و آمریکایی توانسته باشند مانع از دستیابی ایران به سلاح هستهای شوند و هر دو کشور همچنان به استفاده از نیروی نظامی علیه ایران در صورت بازسازی برنامه هستهایاش متعهد باقی بمانند، پس چرا رژیم تحریمی را لغو نکنند، بهویژه آن دسته از تدابیر که بهطور خاص به هدف مقابله با برنامه هستهای ایران وضع شدهاند؟ ترامپ بهطور مکرر در دوران ریاست دومش و همچنین پس از حمله، از این منطق حمایت کرده است
تحریمها علیه ایران همچنان از لحاظ تاکتیکی و استراتژیک اهمیت دارند چرا که به ایران اجازه نمیدهند که به برنامه هستهای خود ادامه دهد. در واقع، در بسیاری از جهات، تخریب برنامه هستهای قبلی ایران دلیل بیشتری برای اطمینان از این است که تحریمهای گسترده علیه خریدهای هستهای و موشکی ایران بهطور کامل اجرایی شوند. این شامل بازگرداندن تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل متحد (UNSC) علیه ایران از طریق مکانیسم "snapback" (که بخشی از توافق هستهای ۲۰۱۵ است و به هر شرکتکننده در توافق این اجازه را میدهد که تحریمهای UNSC را دوباره اعمال کند) میشود، مگر اینکه توافق هستهای جدیدی با ایران بهسرعت به دست آید.
ارزش استراتژیک تغییر نیافته
ایران همچنان با همان انتخاب استراتژیکی روبهرو است که از زمان تحمیل اولین تحریمهای معنادار علیه برنامه هستهایاش توسط ایالات متحده در سال ۲۰۰۵ پیش رو داشته است: آیا ارزش هزینههای اقتصادی و عمومی کشور را دارد که تواناییهای هستهای ایجاد کند که بتواند سلاحهای هستهای بسازد؟ پاسخ نهایی ایران پس از یک دهه فشار فزاینده این بود که آماده است برخی از آرزوهای هستهای خود را برای مدت زمان قابلتوجهی کنار بگذارد آنهم در ازای کاهش تحریمها که در قالب توافق جامع هستهای ۲۰۱۵ (برجام) صورت گرفت.
هیچ دلیلی وجود ندارد که باور کنیم این ساختار برای ارزیابی تصمیمگیری ایران در داخل کشور از اعتبار افتاده است، حتی اگر امروز صداهای بیشتری وجود داشته باشد که از ایران بخواهند برنامه هستهای خود را بهمنظور تولید سلاح هستهای ایجاد کند. در واقع، نابودی میلیاردها دلار سرمایهگذاری در برنامه هستهای ایران در طول این درگیری احتمالاً حس تعامل و معامله که در ایران وجود دارد را تشدید کرده است، بهویژه با توجه به خساراتی که به مزایای بالقوه تجاری و توسعهای که در صورت عدم تحمیل تحریمها میتوانست بهدست آید، وارد شده است. بهجای اینکه تصمیم بگیرد آیا برنامه هستهای بسازد در حالی که فشارها افزایش مییابد، اکنون ایران باید منابع لازم را برای بازسازی برنامه هستهای خود در حالی که فشارها همچنان ادامه دارد، بیابد.
علاوه بر این، هرچند هیچیک از دولتهای بایدن یا ترامپ بهطور قابلتوجهی کمپین فشار حداکثری را تشدید نکردهاند، اما آسیبهای نهفته در آن همچنان قابلتوجه است. دوره ابتدایی تشدید تحریمها هشت سال طول کشید (۲۰۰۵–۲۰۱۳، زمانی که مذاکرات برجام آغاز شد). کمپین فشار حداکثری فعلی که بازگرداندن نقطه اوج تحریمها از سال ۲۰۱۵ است، از سال ۲۰۱۸ آغاز شده است. تأثیر تجمعی این تحریمها در ایران احساس میشود، بهویژه در کاهش وضعیت زیرساختهای کشور مانند تأمین برق.
ایران احتمالاً در حال ارزیابی هزینه برنامه هستهای خود (و گزینههای مرتبط با سلاحهای هستهای) است در حالی که واکنش کلی خود به درگیریها و پیشنهاد مذاکرات را بررسی میکند. هنوز مشخص نیست که ایران به چه نتیجهای خواهد رسید، از جمله اینکه آیا نیازهای امنیتیاش ایجاب میکند که برنامه هستهای خود را بازسازی کند یا خیر. اما لغو تحریمها در حال حاضر (همانطور که ترامپ در ژوئن نشان داد) یا کاهش اثرگذاری آنها در غیاب یک توافق، به تقویت آگاهی ایران از بیفایده بودن پیگیری اهداف هستهایاش کمک نخواهد کرد.
ارزش تاکتیکی بیشتر
در واقع، تحریمها احتمالاً امروز اهمیت بیشتری دارند: بهعنوان بخشی از یک تلاش گسترده برای جلوگیری از توانایی ایران در بازسازی برنامه هستهایاش. احتمالاً ایران ذخیرهای از مواد برای تولید سانتریفیوژهای اورانیوم و دیگر اجزاء هستهای دارد. اما برخی از این مواد ممکن است در جریان حملات اسرائیلی-آمریکایی به برنامه هستهای آسیب دیده باشند. همانطور که ایران برای بازسازی برنامه موشکی خود پس از درگیری نوامبر ۲۰۲۴ با اسرائیل تلاش کرده است، احتمالاً ایران برای تأمین مواد موردنیاز در برنامههای هستهای و موشکی خود باید به منابع بینالمللی مراجعه کند. جلوگیری از ارسال این مواد برای ایران، عنصر ضروری در اطمینان از حفظ ارزش استراتژیک حملات علیه برنامه هستهای و موشکی ایران است. اگر حملات توانسته باشند برنامه هستهای ایران را یک تا دو سال به تأخیر بیندازند، آنگاه در منافع ایالات متحده است که این تأخیر را حفظ کند.
برای این منظور، هرچند ایالات متحده ممکن است به اجرای تحریمهای اقتصادی (همانطور که در دهه گذشته انجام داده است) ادامه دهد، میتواند منابع اطلاعاتی، دیپلماتیک و اجرایی خود را بر جلوگیری از ارسال محمولههایی متمرکز کند که ممکن است به ایران در هر تلاش بازسازی کمک کنند. اگر یک محموله نفتی ایرانی بدون علامت باقی بماند، پیامدهای استراتژیک برای کمپین تحریمها اندک خواهد بود؛ در حالی که ارسال یک محموله فیبر کربنی که بهدست ایران برسد، ممکن است کلید بازسازی سریعتر برنامه هستهای ایران باشد.
اجرای مجدد تحریمها (Snapback) را جدی بگیرید
اجرای مجدد تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل متحد (snapback) بخش حیاتی این تلاش است. منطقی است که در مورد ارزش تحریمهای مجدد سازمان ملل شک و تردید وجود داشته باشد، با توجه به چالشهای اجرایی که وجود دارد و اینکه این اقدامات بهطور مستقیم به اقتصاد ایران هدف قرار نمیدهند. اما ارزش استراتژیک تحریمهای سازمان ملل امروز بیشتر است، اولاً به این دلیل که بر جلوگیری از دسترسی ایران به کالاها و خدماتی تمرکز دارند که از برنامههای هستهای و موشکی آن حمایت میکنند، و ثانیاً به این دلیل که این تحریمها بهطور یکسان بر تمام کشورهای عضو سازمان ملل اعمال میشود.
بهعنوان مثال، کشورهای عضو موظف خواهند بود که هواپیماها و کشتیهایی را که محمولههای غیرقانونی به ایران حمل میکنند، بازرسی کنند، اگر شواهد معتبر از غیرقانونی بودن آنها ارائه شود. حتی اگر روسیه، چین یا کره شمالی بخواهند از این تحریمها فرار کنند، برای متقاعد کردن کشورهای دیگر به نقض آنها کار سختتری خواهند داشت. این بعد از تلاشهای اجرایی تحریمهای ایالات متحده اعتبار میبخشد و تلاشهای ایران برای بازسازی را پیچیدهتر میکند.
ایران از بازگشت تحریمهای UNSC از جنبههای عملی و سیاسی میترسد و تهدید کرده است که از پیمان عدم تکثیر هستهای خارج خواهد شد اگر این بازگشت تحریمها رخ دهد. اما از جنبه عملی، این تهدید بعد از کاهش بازرسیهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی (IAEA) توسط ایران در پاسخ به حملات اسرائیل و ایالات متحده ارزش کمتری دارد. بازرسان IAEA هماکنون قادر به انجام وظایف خود نیستند و رسمیتر کردن این موضوع همانقدر تهدیدآمیز نخواهد بود که پیش از درگیریهای ژوئن بود.