پاس گل کیهان به ایرانهراسان/از رسانهفهمی نظامی عالیرتبه تا سوتی رسانه کهنهکار
طی چند روز گذشته دو موضعگیری و واکنش رسانهای از سوی دو چهره نظامی و رسانهای جامه عمل پوشید که شایسته توجه و تأمل است.

در عصر ارتباطات و تبادل اطلاعات که در کسری از ثانیه خبر از این گوشه جهان به آن سوی گیتی میرسد و هیچ فعل و انفعالی نیست که از نظرگاه عمومی پنهان بماند، گزیدهگویی و نکتهسنجی، فراست و بلاغت گفتاری و پرهیز از ناپختهسرایی و هجو گفتاری، یک الزام و ضرورت گریزناپذیر بهخصوص برای اهالی رسانه و مدعیان بصیرت و کیاست است.
زمانه آنگونه نیست که هر حرفی را به مثابه دوران ماضیه در گوشهوکنار تاریکخانهها و پستوهای امن و امان حاکمیتی و رسانهای بزنید و انتظار داشته باشید که با یک رفع و رجوع و تکذیبیه سر و ته ماجرا را هم بیاوری و موضوع را کانلمیکن قلمداد کنی. زمانه؛ زمانه مو را از ماست کشیدن است و ذرهبین همگان از دوست و دشمن متمرکز بر هر فعل و انفعال ریز و درشت. کسانی میتوانند در این بحبوحه بر مدار امور و سریر اقبال، کارآمد و کاربلد طی طریق کنند که با نکتهسنجی و هوشمندی و بلوغ و فهم رسانهای آرایش گفتاری و چینش واژگانی انجام میدهند و هیچ مولفه و گزینه کوچک و بزرگی را در بروننمایی رفتاری و گفتاری خود دور از نظر نمیدارند.
طی چند روز گذشته دو موضعگیری و واکنش رسانهای از سوی دو چهره نظامی و رسانهای جامه عمل پوشید که شایسته توجه و تأمل است. طرفه آنکه، آنکه نظامی بود و صاحب منصب سپاهی و علیالقاعده آشنا به توپ و تیر و تفنگ، در یک واکنش رسانهای و معنادار از یک پیام ساده و یک گفتار معمولی با فراست رسانهای، پیام عقلانیت و هوشمندی و اندیشهورزی را به دنیا مخابره کرد و آن دیگری که ریشسفید رسانهای است و چند دهه مدعی بصیرتزایی و بصیرتمداری و خود را پرچمدار کیاست و حراست از ارزشها و منافع نظام و کشور و مستضعفین قلمداد میکند، با سخنی بهغایت ناپخته و نابهنجار و خسرانبار، بهانه به دشمن حربی میدهد تا در این بزنگاه حساس بر تنوره هجمه تبلیغاتی و جنگ روانی علیه ایران دمیده و فشار را تصاعد بخشد.
هرکس که پیام تبریک نوروزی سردار سرلشکر باقری فرمانده ستاد کل نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران را دیده باشد، بر انتخاب درست و هوشمندانه تکتک المانهای گزینششده در این پیام ساده و کوتاه صحه میگذارد. عالیترین فرمانده نظامی نیروهای مسلح، بدون لباس نظامی با یک تیپ معمولی و صمیمی، در کنار تختجمشید بهعنوان یک نماد ملی و هویتی و تاریخی پیام تبریک نوروزی خود را با تاکید بر آرزوی صلح و آرامش برای مردم ایران و جهان به مخاطبان در سراسر جهان مخابره میکند؛ آنهم درست در برهه و زمانهای که از خارج و داخل تندروها بر طبل مناقشهجویی و میلیتاریزهسازی فضا میکوبند و دشمنان ایران قصد القای تشتت روانی و امنیتی علیه ایرانیان در سر دارند.
در آن سو اما نویسنده ستون «گفتوشنود» کیهان که میدانیم در طول سه دهه گذشته توسط حسین شریعتمداری نگاشته و تدوین میشود، در واکنشی عجیب و بسیار سوالبرانگیز، مینویسد: «گفت: این دونالد ترامپ چه خبرشه؟ مگه چیکارهست که هر روز چند تا از کشورها را تهدید میکنه؟! تهدید به حمله نظامی، تهدید به تحریم، تهدید به افزایش تعرفهها و... حتی علیه کشورهای همپیمان آمریکا، مثل کانادا و کشورهای اروپایی و ژاپن و... هم شمشیر کشیده است! گفتم: غلط زیادی کرده! همین روزهاست که به انتقام خون شهید سلیمانی چندتا گلوله توی کله پوکش شلیک بشه و «ریق لعنت» رو سر بکشه!»
این اظهارات در حالی است که دونالد ترامپ در همان برهه تبلیغات انتخاباتی خود بر موضع قصد ایران برای ترور خود مانور رسانهای و تبلیغاتی فراوانی داد و بعد از پیروزی در انتخابات ریاستجمهوری نیز در اولین فرصت به این بهانه ایران را تهدید کرد و قصد فضاسازی روانی و دمیدن بر تنور ایرانهراسی را به این بهانه داشت و مسعود پزشکیان در اولین گفتوگوی رسانهای خود با یک رسانه بینالمللی، پیش از سفر به آمریکا، در گفتوگو با مجری شبکه NBC در تهران، به این موضوع با صراحت هرچه تمامتر اشاره و عنوان کرد که ایران هیچ قصد ترور مقامات آمریکایی و بهخصوص شخص دونالد ترامپ را ندارد و بهنوعی امکان پروپاگاندا و فضاسازی رسانههای تندرو آمریکایی و نومحافظهکاران و شخص دونالد ترامپ را از او گرفت و امکان بهانهجویی و فضاسازی پیامدی در این زمینه را از آنان سلب کرد.
حال معلوم نیست در این شرایط که تندروهای آمریکایی و سران رژیم صهیونیستی کمپین تبلیغاتی و رسانهای پردامنه و کمسابقهای علیه ایران به راه انداختهاند و با بهانههای واهی ایران را تهدید به حمله نظامی میکنند و در این زمینه از هیچ کوشش و فرصتی دریغ ندارند، چرا باید چنین موضوع غیرضروری، بیهوده و فاقد هر گونه ارزش و اعتباری که هیچ امکان تحقق و واقعیت میدانی ندارد و تنها ناشی از یکسری اوهام و توهمات است، در کیهان و توسط شریعتمداری طرح و ارائه شود؟
نکته جالب آنکه اولین واکنش رسانههای آمریکایی نسبت به این شطحیات کیهان، توسط یکی از تندروترین رسانههای محافظهکاران آمریکایی که پایگاه رسانهای جمهوریخواهان نیز به شمار میآید، یعنی فاکسنیوز، انجام پذیرفت و پس از آن موجسازی رسانهای پیرامون آن جامه عمل پوشید. همگان میدانیم که کیهان نه آن رسانه مرجع و تراز دهه۶٠ است و نه رسانه منتقد محل رجوع دهه٧٠ و ٨٠ و نه قابلیت و کارکرد دهه٩٠ را دارد و به قول حسامالدین آشنا «آنکه اطلاعات دارد از کیهان بینیاز است» و قرار نیست با یک گفتار نسنجیده در یک روزنامه تغییر و فعل و انفعالی رخ دهد.
اما نکته آن است که در فضایی که طرف آمریکایی و صهیونیستها به هر بهانهای قصد فضاسازی علیه ایران را دارند و به طور معمول افکارعمومی تودههای عام غربیها علیه ایران کانالیزه شده و فاقد اطلاعات درست است، گاه همین چیزهای کوچک و بیهوده، قطعهای از پازل بزرگتر پروژه ایرانهراسی خواهد شد و هزینههای هنگفت را تحمیل خواهد کرد. عجیب است که یک نظامی عالیرتبه آن را دریافته و در واکنشهای خود لحاظ میکند؛ اما یک رسانهی کارکشته و همیشه مدعی از آن غافل میشود.