آیا جنگ یمن مقدمهای برای جنگ جدید است؟
در طول دو هفته گذشته ایالات متحده آمریکا به بمباران یمن ادامه دادهاست و بیش از ۵۰ حمله به این کشور انجام دادهاست.

پییر هاسکی رئیس موسسه خبرنگاران بدون مرز
این جنگِ دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا است. در طول دو هفته گذشته ایالات متحده آمریکا به بمباران یمن ادامه دادهاست و بیش از ۵۰ حمله به این کشور انجام دادهاست. حمله نخست به شورشیان حوثی در یمن، در صدر اخبار قرار گرفت؛ به ویژه اینکه این واقعه همزمان با انتشار اخباری در مورد درز اطلاعات عملیاتی آمریکا در یک پیامرسان غیرامن رخ دادهبود اما از آن زمان تاکنون، بهرغم افزایش تلفات نظامی و غیرنظامی، بمباران بیامان یمن، تقریباً در سکوت ادامه پیدا کردهاست. این تلفات چندان هم محرمانه نیستند.
شخص دونالد ترامپ در مورد آنها در شبکههای اجتماعی لافزنی کرده و گفتهاست: «تروریستهای حوثی تحت حمایت ایران با حملات بیامان در دو هفته گذشته نابود شدهاند... ما هر روز و هر شب آنها را هدف قرار میدهیم. حملات ما تا آن زمان ادامه پیدا خواهد کرد که دیگر هیچ تهدیدی وجود نداشتهباشد.» آخرین جمله، این پیام است که از همه ارعابآورتر است: «ما تازه شروع کردهایم، و درد اصلی در راه است، هم برای حوثیها و هم برای حامیانشان در ایران.» دلیل ارعابآور بودن این جمله این است که هدف ترامپ فقط حوثیها نیستند، بلکه نظام حاکم بر ایران و برنامه هستهایاش نیز هست. این سوال همچنان پابرجاست که آیا رئیسجمهور ایالات متحده آمریکا تمایل دارد تا پای جنگ با ایران برای جلوگیری از دستیابی تهران به سلاح هستهای برود؟
اما چرا حالا؟ دستکم دو دلیل برای آن وجود دارد. نخست اینکه بدون تردید به نظر میرسد که برنامه هستهای ایران در آستانه تکمیل شدن است. ایران در حال رسیدن به جایی است که متخصصان هستهای به آن «آستانه هستهای» میگویند؛ نقطهای که از آن به بعد میتواند سلاح هستهای تولید کند. این رخداد میتواند به شکل چشمگیری توازن استراتژیک را در منطقه به هم بزند.
ترامپ نامهای برای رهبران ایران ارسال کرد و به آنها پیشنهاد مذاکره در خصوص پرونده هستهای داد. ایران گفتوگوی مستقیم را نپذیرفت و پاسخ داد که اگر آمریکا به ایران حمله کند، ایران راهی جز ساخت بمب هستهای نخواهد داشت. دلیل دوم این است که منطقه بار دیگر در آستانه جوش قرار گرفتهاست. علاوه بر حملات هوایی آمریکا در یمن، اسرائیل نیز جنگ بیرحمانه خود را در غزه از سرگرفتهاست که این جنگ همزمان با مسدود شدن کمکهای بشردوستانه نتایج فاجعهباری بر جاگذاشتهاست.
علاوه بر این ارتش اسرائیل، بهرغم آتشبسی که در ماه نوامبر سال ۲۰۲۴ به دست آمد، به صورت روزمره حملاتی را به لبنان انجام میدهد. پیوند میان این «جبهههای» به ظاهر متمایز در همسویی استراتژیهای آمریکا و اسرائیل نهفته است. اسرائیل در چارچوب پوشش حمایت آمریکا جنگ تمامعیار خود را در غزه پیش میبرد و بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، بارها به نقشه ترامپ برای خالی از سکنه کردن غزه اشاره کردهاست. اسرائیل و آمریکا هر دو خصومت مشترکی نسبت به نظام روحانیت حاکم بر ایران دارند.
تا پیش از آنکه ترامپ به قدرت برسد، دولت جو بایدن جلوی اسرائیل را برای حمله به تاسیسات هستهای ایران گرفتهبود، چراکه نگران بود چنین اقدامی به یک جنگ منطقهای منجر شود. به نظر میرسد که دونالد ترامپ نسبت به سلفش کمتر خویشتندار باشد. در هر صورت او کارزار خودش با عنوان «فشار حداکثری» را در قبال ایران تشدید کردهاست تا بتواند موضع خود را در پرونده هستهای تحمیل کند.
اما اگر ایران حاضر به پذیرش این اجبار نشود، چه رخ خواهد داد؟ ترامپ دو گزینه خواهد داشت: تشدید تنش یا از دست دادن حیثیت. ترامپ، رئیسجمهوری که بسیار از بیعلاقگیاش به جنگ سخن گفتهبود، حتی دو ماه هم برای شروع یک جنگ جدید در یمن صبر نکرد. حالا او در مقابل این تصمیم قرار گرفتهاست که جرقه یک جنگ جدید را بزند که احتمالاً مقیاس بسیار وسیعتری خواهد داشت.