عملیات علیه حوثیها، تهدیدی برای عربستان سعودی
حملات به حوثیها که اولین مداخله مستقیم ارتش ایالات متحده علیه حوثیها از اکتبر ۲۰۱۶ است، در حال تشدید تنشهای منطقهای هستند، به شکلی که نزدیکترین متحدان و شرکای عرب واشنگتن در خلیجفارس را نگران کرده است. به جز بحرین که در نقشهای غیرعملیاتی، به این پروژه پیوسته، دیگر اعضای شورای همکاری خلیج[فارس] یا جیسیسی حاضر به مشارکت نشدهاند و بیشترشان درباره تشدید تنش از سوی واشنگتن و لندن ابراز نگرانی کردهاند، از جمله قطر، کویت و عمان.
اما در میان اعضای جیسیسی، آنکه بیشترین نگرانی را درباره تشدید تنش در خلیج عدن، جنوب دریای سرخ و یمن دارد، احتمالاً عربستان سعودی است. اواخر سال گذشته، ریاض از دولت بایدن خواست در واکنش به حملات انصارالله خویشتنداری نشان دهد. بعد از شروع حملات ایالات متحده و بریتانیا، وزیر خارجه سعودی خواستار «پرهیز از تشدید تنش» شد و گفت، ریاض اتفاقات را با «نگرانی بسیار» زیر نظر دارد. مهران کامروا، استاد حکمرانی دانشگاه جورجتاون در قطر، در گفتوگو با ریسپانسیبل استیتکرفت توضیح میدهد: «این موضعگیری نشانه تلاشهای سعودیها برای تشویق به کاهش تنشها همزمان تضمین منافع دیپلماتیک کوتاهمدت و میانمدتش است، با ارسال پیام نگرانیاش به همه طرفهای درگیر از جمله ایالات متحده و بریتانیا.» عزیز القاسیان، کارشناس دانشگاه لنکستر در بریتانیا میگوید: «سعودیها نگراناند و دلیل خوبی هم دارند. نخبگان حاکم در سعودی میخواهند از اینکه در میان درگیریهای منطقهای و بینالمللی گرفتار شوند، بپرهیزند.»
یک نکته این است که سعودیها میخواهند آتشبس تقریباً دوسالهشان با حوثیها حفظ شود. این پادشاهی همچنین مصمم است تضمین کند، تنشزدایی عربستان و ایران که سال گذشته عمان، عراق و چین میانجیاش بودند، در مسیر خود بماند. دیدگاه ریاض این است که مداخله نظامی ایالات متحده و بریتانیا در یمن، تهدیدی است که هر دوی این منافع را تهدید میکند. کامروا میگوید دغدغه سعودیها این است که این مداخله، «ایران و حوثیها را به هم نزدیکتر میکند و ایران مستقیمتر در [عملیات] حوثیها درگیر میشود. با حمله به یمن، ایالات متحده و بریتانیا همین حالا هم تنشهای غزه را فراتر از فلسطین بالا بردهاند. عربستان سعودی مایل خواهد بود هر کاری میتواند بکند تا تشدید بیشتر تنشها را مهار کند، از آنجا که این تشدید تنش ممکن است به درون مرزهای خودش سرریز کند و منتج به رادیکالشدن حساسیتهای سیاسی داخل این کشور شود.» در نهایت، با حضور ولیعهد محمد بنسلمان، حاکمیت سعودی میخواهد اولویت را به پروژه «ویژن ۲۰۳۰» بدهد. موفقیت این پروژه مستلزم ثبات در عربستان سعودی و همسایگانش است.
در شرایطی که «نئوم» ابرشهر آیندهگرایانهاش و دیگر پروژههای «ویژن ۲۰۳۰» در طول خط ساحلی دریای سرخ هستند، مقامات ریاض عمیقاً نگران این هستند که جنگ غزه، حملات حوثیها و واکنش ایالات متحده و بریتانیا ممکن است این پهنه آبی و قلمرو اطرافش را دچار بیثباتی کند. تشدید بیشتر تنشها از سوی هر کدام از طرفها، سناریویی است که سعودیها میخواهند به هر قیمت از آن اجتناب کنند.
برای تضمین اینکه انصارالله حملاتش را علیه عربستان سعودی ادامه ندهد، ریاض تلاش کرده از حملات نظامی این ماه ایالات متحده و بریتانیا در یمن فاصله بگیرد؛ اما با توجه به مشارکت منامه در این حملات، گرچه حداقلی هم باشد و نیز با توجه به عادیسازی روابطش با اسرائیل، احتمال این را نمیشود نادیده گرفت که حوثیها با هدفگرفتن ناوگان پنجم نیروی دریایی آمریکا واکنش نشان دهند؛ ناوگانی که در بحرین مستقر است. با توجه به میزان اولویت حفاظت از امنیت ملی بحرین عربستان و دیگر اعضای جیسیسی، چنین سناریویی، خطر آسیب جدی به منافع ریاض را دارد.
چنان که کامروا میگوید، هدفگرفتن منافع ایالات متحده در شبهجزیره عرب توسط حوثیها یا «گروههای کوچک پراکنده درونشان» میتواند «تحولی بسیار خطرناک» باشد و «شعلهورشدن آتش بزرگی که مهارش سخت خواهد بود.»