| کد مطلب: ۳۳۵۰۵

نغمه‌های شورانگیز/نگاهی به کتاب مجموعه اشعار و مقالات بهمن صدرنوری

بهمن صدرنوری همچون بسیاری از هم‌نسلانش فقط در زمینه حرفه تخصصی خود شاخص نبود. او در تمام طول عمر خود به نقاشی، ادبیات و موسیقی عشق می‌ورزید و به‌ویژه در دوره‌هایی سرودن شعر، ترجمه آثار ادبی و تألیف مقالات فرهنگی را در کنار مطالب تخصصی حرفه خود به‌طور جدی پی گرفت. صدرنوری از جوانی به سرودن شعر، نگارش جستارهای ادبی و تحقیقات مردم‌شناسی علاقمند بود.

نغمه‌های شورانگیز/نگاهی به کتاب مجموعه اشعار و مقالات بهمن صدرنوری

بهمن صدرنوری؛ قاضی، وکیل دادگستری، استاد دانشگاه، نویسنده و محقق، دوم شهریورماه ۱۳۰۸ در بندر انزلی به دنیا آمد و ۲۴ فروردین‌ماه ۱۴۰۱ در تهران درگذشت. او از خانواده‌ای با پشتوانه فرهنگی و علمی برآمده بود. پدرش، عبدالحسین صدرنوری از اولین گروه‌ محصلان اعزامی به اروپا بود که در بلژیک تحصیل کرد و علاوه بر کار در گمرک بندر انزلی، با سازهای مختلف آشنایی و به چندین زبان خارجی تسلط داشت.

این بستر فرهنگی در پرورش استعدادهای بهمن، نقشی ویژه‌ ایفا کرد. او که تحصیلات خود را در مدارس رشت و تهران به انجام رسانده بود، در سال ۱۳۳۱ در رشته ادبی از تهران، سپس در رشته طبیعی از رشت دیپلم گرفت. صدرنوری در همین سال وارد دانشگاه تهران شد. او همزمان در دو رشته حقوق و ادبیات تحصیل کرد و بعد از دو سال تحصیلات خود را به‌طور اختصاصی در رشته حقوق پی گرفت.

او پس از فارغ‌التحصیلی در سال ۱۳۳۵ در رشته قضایی، به گیلان بازگشت و به‌عنوان دادستان و قاضی در دادگستری فعالیت کرد. صدرنوری در دهه ۱۳۴۰ برای ادامه تحصیل عازم فرانسه و در سال ۱۳۴۵ موفق به اخذ دکترای حقوق در رشته علوم کیفری از دانشگاه اکس مارسی شد. صدرنوری بعد از بازگشت به ایران، برای تأسیس مدرسه عالی بازرگانی لاهیجان (۱۳۴۶) تلاش بسیار کرد و سال‌ها بعد در تأسیس رشته حقوق دانشکده علوم انسانی دانشگاه گیلان نقشی اساسی داشت.

ارتباط او با دانشگاه بیش از ۳۰ سال ادامه یافت و در این دوران دروس مختلفی را در رشته‌های حقوق و جامعه‌شناسی تدریس می‌کرد. بهمن صدرنوری همچون بسیاری از هم‌نسلانش فقط در زمینه حرفه تخصصی خود شاخص نبود. او در تمام طول عمر خود به نقاشی، ادبیات و موسیقی عشق می‌ورزید و به‌ویژه در دوره‌هایی سرودن شعر، ترجمه آثار ادبی و تألیف مقالات فرهنگی را در کنار مطالب تخصصی حرفه خود به‌طور جدی پی گرفت. صدرنوری از جوانی به سرودن شعر، نگارش جستارهای ادبی و تحقیقات مردم‌شناسی علاقمند بود.

همین علاقه سبب شد آثار متعددی از او در نشریات مطرح آن زمان همچون فردوسی، خوشه، سپید و سیاه، خواندنی‌ها، ستاره شمال و بعدها گیله‌وا به چاپ برسد. کتاب «پنجره را گشودم... ۲» منتخبی از همین آثار است که از اوایل دهه ۱۳۳۰ تا دهه ۱۳۷۰ را شامل می‌شود. عمده‌ترین این اشعار و جستارهای ادبی به دهه 30 تعلق دارد و در بازخوانی آن‌ها می‌توان به تصویری روشن از جریان ادبی به‌ویژه سیر تحول شعر فارسی رسید. اشعار بهمن صدرنوری در مقایسه با اشعار نادر نادرپور و دوست دیرین‌اش، نصرت رحمانی نشان می‌دهد که او هم‌راستا با بسیاری از شاعران حرفه‌ای آن روزگار به مسئله شعر می‌اندیشیده است.

در بسیاری از اشعار و مقالات بهمن صدرنوری می‌توان دغدغه‌ها و حساسیت‌های سیاسی و اجتماعی او را مشاهده کرد. به‌عنوان مثال شعرهای «پرچم سیاه» ملهم از فضای بعد از کودتای ۱۳۳۲، «برای آزادی» شعری برای جمیله بوپاشا مبارز آزادی الجزایر، «جمعه سیاه» متأثر از حادثه شهریورماه ۱۳۵۷ و اشعاری درباره بحرین که زمانی جزو خاک ایران بود، نشان از روحیه آزادی‌طلبانه و عدالت‌خواهانه صدرنوری دارد. در کنار این‌ها اشعاری با مضامین عاشقانه نشان‌دهنده طبع لطیف اوست، همان روحیه‌ای که سبب ‌شد او به کار نقاشی نیز بپردازد و ستایشگر نقاشی رمانتیستی و ناتورالیستی غرب باشد.  

کتاب «پنجره را گشودم... ۲» (مجموعه اشعار و مقالات)، دومین کتابی است که از آثار بهمن صدرنوری توسط انتشارات رادنواندیش منتشر شده است. جلد اول این کتاب به گزیده‌ای از تابلوهای نقاشی او اختصاص داشت که در سال ۱۴۰۱ منتشر شد. این مجموعه کتاب‌ها که به کوشش فرزندان صدرنوری گردآوری شده و به چاپ رسیده، تلاشی است برای بازخوانی زندگی و آثار به‌جا مانده از ۹۳ سال زندگی مردی که در میان اهل فن، بیشتر به‌عنوان قاضی و وکیل دادگستری شناخته می‌شد و عمر خود را صرف ساختن فرهنگ، هنر و تمدن مدرن این سرزمین کرد. این کتاب اسفندماه ۱۴۰۳ در ۲۷۲ صفحه در قطع رقعی، از سوی انتشارات رادنواندیش منتشر شده است.

به کانال تلگرام هم میهن بپیوندید

دیدگاه

ویژه فرهنگ
پربازدیدترین
آخرین اخبار