چهره زنانه تابآوری/گزارشی درباره وضعیت زنان اوکراینی در سومین سالگرد جنگ با روسیه
زنان اوکراینی در حال رهبری پاسخهای بشردوستانه و تقویت تابآوری اقتصادیاند. زنان نقشهای کلیدی را بهعنوان کارگران کمکهای بشردوستانه، رهبران جامعه و کارآفرینان برعهده گرفتهاند.

مستانه احمدی خبرنگار اجتماعی
امروز در سومین سالگرد جنگ روسیه و اوکراین، شاید چند کلمه برای توصیف آنچه رخ داده کافی باشد: ویرانی، آوارگی، خشونت و مرگ. تلفات غیرنظامیان در سال ۲۰۲۴ نسبت به سال گذشته ۳۰ درصد افزایش داشته است و این کلمات از همان ابتدای شروع جنگ برای زنان اوکراینی رنگ و بوی شدیدتری داشت. زنان و کودکان همچنان بار اصلی این فاجعه را به دوش میکشند، هم بهعنوان آوارگان داخلی و هم بهعنوان پناهندگان در کشورهای همسایه.
حالا با شروع زمزمههایی برای پایان جنگ روسیه و اوکراین آن هم با فشار دونالد ترامپ، این جنگ ویرانیهای زیادی بهجا گذاشته؛ بیش از 1/8 میلیون زن در داخل کشور آواره شدهاند و کمتر از نیمی از آنها شغل دارند. هزاران زندگی ازدسترفته است، تقریباً 6/7 میلیون زن به کمکهای بشردوستانه نیاز دارند و نرخ خشونت خانگی در حال افزایش است.
بیش از سه هزار و 799 زن و ۲۸۹ دختربچه جان خود را از دست دادهاند، اگرچه برآوردها نشان میدهند که تلفات واقعی بهمراتب بیشتر از این رقم است. «سبینه فریزِر گونِس»، نماینده سازمان ملل برای زنان در اوکراین میگوید: «آنها با خطرات فزایندهای از خشونت مبتنی بر جنسیت، بیکاری رو به افزایش، کاهش قدرت تصمیمگیری، بارهای خانگی بیشتر و بحران شدید سلامت روانی مواجهند.» خشونت مبتنی بر جنسیت از سال ۲۰۲۲ تاکنون در اوکراین، ۳۶ درصد افزایش یافته است که بخشی از آن ناشی از استرسهای مرتبط با جنگ است.
در عین حال، نرخ افسردگی در میان زنان بدتر شده و فرصتهای شغلی کاهش یافته است. تا سال ۲۰۲۴، کمتر از نیمی از زنان آواره شاغل بودند و فاصله دستمزد جنسیتی از زمان آغاز جنگ دو برابر شده است. در این میان، بار مراقبتهای غیردستمزدی، از پختوپز تا مراقبت از کودکان، بیشتر شده است چراکه مراکز خدمات مراقبت از کودک بسته شدهاند و خدمات بهشدت کاهش یافته است. زنان در سال ۲۰۲۴ بهطور متوسط ۵۶ ساعت در هفته به مراقبت از کودک میپرداختند که نسبت به ۴۹ ساعت قبل از جنگ افزایش یافته است.
با وجود این مشکلات، زنان اوکراینی در حال رهبری پاسخهای بشردوستانه و تقویت تابآوری اقتصادیاند. زنان نقشهای کلیدی را بهعنوان کارگران کمکهای بشردوستانه، رهبران جامعه و کارآفرینان برعهده گرفتهاند. امروز، یکنفر از هر دو کسبوکار در اوکراین توسط یک زن تأسیس شده است. زنان همچنین وارد بخشهای سنتی مردانه مانند امنیت، حملونقل و مینروبی شدهاند. گونِس میگوید: «حمایت اهداکنندگان از سازمانها و برنامههای رهبریشده توسط زنان اوکراینی بسیار مهم است تا آنها بتوانند به ترویج برابری جنسیتی، حقوق زنان و رهبری ادامه دهند. مشارکت کامل زنان برای بازسازی اوکراین بهعنوان یک جامعه دارای برابری جنسیتی و پاسخگو نسبت به جنسیت ضروری خواهد بود.»
پیوند بحران اقتصادی و آوارگی
بین ۲۲ اکتبر و ۱۹ دسامبر ۲۰۲۴، سازمان بینالمللی مهاجرت (IOM) دور نوزدهم نظرسنجی جمعیت عمومی (GPS) را انجام داد. این گزارش نتایج اصلی دور نوزدهم GPS را ارائه میدهد و بینشهای دقیقی در مورد آمار جمعیت، تحلیل جریانهای جابهجایی و نیتهای جابهجایی، پروفایلهای جمعیتی، ترکیب خانوار و آسیبپذیریها و نیازهای جمعیت آواره ارائه میدهد. این بینشها به منظور حمایت از تصمیمگیری مبتنی بر شواهد در زمینههای استراتژیک، فنی و برنامهای در تلاشهای پاسخگویی و بازسازی در اوکراین طراحی شدهاند.
طبق این گزارش، افرادی که بهتازگی در داخل اوکراین آواره شدهاند بیشتر احتمال دارد که بیکار باشند (۲۴درصد)، در مقایسه با کسانی که یکسال یا بیشتر آواره شدهاند (۱۳درصد). این تفاوت، چالشهای ادغام اقتصادی برای افراد تازه آواره را نشان میدهد که اغلب فاقد شبکهها، منابع و ثبات لازم برای تأمین شغل در محیطهای ناآشنا هستند. «آلسیا شیابون»، رئیس نمایندگی IOM اوکراین میگوید: «تهاجم تمامعیار نابرابریهای موجود در بازار کار اوکراین را تشدید کرده است و تأثیر نامتناسبی بر آوارگان داخلی (IDPs)، زنان و آسیبپذیرترین افراد داشته است. این گزارش بر اهمیت حمایت هدفمند برای بازسازی معیشت و توانمندسازی جوامع آسیبدیده بهمنظور بازسازی آینده آنها تأکید میکند.»
این گزارش نشان میدهد که نرخ بیکاری میان آوارگان داخلی در سن کار (۱۵درصد) بالاتر از میانگین ملی (۱۱درصد) است، همچنین نسبت بالاتری از جویندگان کار بیکار (۶۱درصد) در مقایسه با مهاجران بازگشتی و افراد غیرآواره مشاهده میشود.
گزارش همچنین تأثیر تهاجم تمامعیار بر جمعیت گستردهتر اوکراین را مورد بررسی قرار میدهد. نرخ اشتغال میان پاسخدهندگان در سن کار (60-18 سال) ۶۷درصد است که شش درصد کمتر از قبل از فوریه ۲۰۲۲ است، با وجود کاهش شدید عرضه نیروی کار در کشور بهدلیل مهاجرت اجباری بیش از 6/7 میلیون نفر به خارج از کشور. چالشهای عمدهای که جویندگان کار در اوکراین با آن مواجهند، کمبود فرصتهای شغلی محلی و دستمزدهای پایین است.
زنان که بیشتر در بخشهای عمومی مانند آموزش و بهداشت مشغول بهکارند، بهطور نامتناسبی تحتتأثیر دستمزدهای پایین و تأخیرهای پرداخت در این موسسات قرار دارند که یادآور نابرابریهای اقتصادی است که اغلب بار جنسیتی دارند. گزارش، به نیازهای معیشتی مداوم میلیونها اوکراینی بهرغم تلاشهای جاری، اشاره دارد. از ژانویه تا اکتبر ۲۰۲۴،IOM به نزدیک ۵۰۰۰ نفر کمکهای مالی برای کسبوکارهای کوچک، آموزشهای حرفهای و معیشت ارائه داده است. تاکنون در این سال، این سازمان به نیممیلیون نفر کمکهای مستقیم ارائه کرده است.
بااینکه دونالد ترامپ که بهتازگی رئیسجمهور آمریکا شده، موضوع جنگ در اوکراین و پایان جنگ را دوباره به سرخط خبرها کشانده اما در روزهای اخیر، حملات در این کشور تشدید شده است. از ۱۷ نوامبر، دهها غیرنظامی ازجمله کودکان، درنتیجه حملات موشکی روسیه به چندینشهر در خطمقدم و فراتر از آن کشته شدهاند. حملات اخیر زیرساختهای انرژی ۶۵ درصد از ظرفیت تولید انرژی اوکراین را ویران کرده که باعث اختلال شدید در تأمین برق، گرمایش و آب در سراسر کشور، همچنین کسبوکارها و اشتغال شده است. نیاز به اقدام اکنون از همیشه اضطراریتر است.
بیش از 3/5 میلیون نفر همچنان در داخل کشور آوارهاند و 14/6 میلیون نفر به کمکهای بشردوستانه نیاز دارند، طبق گزارش دفتر هماهنگی امور بشردوستانه سازمان ملل، سازمان بینالمللی مهاجرت از جامعه بینالمللی خواسته است که حمایتهای خود را از تلاشهای این سازمان برای ارائه کمکهای حیاتی و تقویت تابآوری جمعیت اوکراین ادامه دهد.
تنها وظیفه شما زنده ماندن است
زنان اوکراینی که از سهسال پیش، رنج و تحقیر باورنکردنیای متحمل شدهاند؛ ازجمله مجبور به راهپیمایی برهنه در میان برف، ضربوشتم منظم و تجاوزهای زنجیرهای. این اقدامات تهدیدهای متفاوتی را که زنان اسیرشده در مقایسه با همتایان مرد خود با آن روبهرو هستند، روشن میکند. چهار زن بازمانده که درباره کمپین شکنجه بیرحمانهای که علیه آنها بهراه انداختهاند با «تلگراف» صحبت کردهاند، گفتند که اسیرکنندگان سرسخت روس آنها را تحت تحقیر بیرحمانهای قرار دادهاند.
«لاریسا کیچرنکو»، یکی از اعضای 53 ساله گارد ملی اوکراین، به این رسانه میگوید: «آنها ما را با کیسههایی روی سرمان به سمت حمام بردند، جایی که مجبور شدیم لباسهایمان را در بیاوریم. ما مجبور بودیم برهنه در مقابل مردان و دیگران، خمیده، در میان آب سرد یخزده راه برویم. پس از آن، مجبور شدیم سرود روسیه را درحالیکه برهنه بودیم، بخوانیم. ما با اشک، کاملاً مضطرب، گریان و در حالت هیستری به سلولها برگشتیم. این غیرانسانی بود. برای آنها ما هیچ بودیم. اگر برای مردان سخت است، برای زنان حتی سختتر است.»
کیچرنکو که در سال 2022 در اشغال ماریوپول در کنار همسر و پسر 34 سالهاش دستگیر شد، مجبور شد روزی 12 ساعت بایستد و مورد ضربوشتم و شکنجه روانی قرار گرفت. یک نگهبان یکبار او را به دیوار کوبید و با یک میله فلزی به او ضربه زد. سپس درخواستهای او را برای درمان پزشکی برای بستن زخم ناشی از حمله را رد کرد: «بهطور مداوم به ما میگفتند که ما فاشیستیم و تهدید مرگ همیشه وجود داشت.»
سازمان ملل میگوید، روسیه همچنین نزدیک به 50 بازداشتگاه باز کرده است و دادستان کل اوکراین میگوید، از هر 10 اسیر جنگی که به خانه بازمیگردند، 9 نفر از شکنجههای جسمی و روانی مهاجمان زخمی شدهاند. «والنتینا زوبکو»، یک پزشک نظامی 32 ساله که در جریان محاصره ماریوپل اسیر شده بود، میگوید: «من برای احتمال مرگ آماده بودم و با آن کنار آمده بودم. اما وقتی در مورد اسارت با من حرف زدند، اولینبار بود که گریه کردم.»
زوبکو بیش از پنجماه را در چهار زندان مختلف گذراند و به تلگراف میگوید که او و 15 نفر دیگر را در یک سلول کوچک با سوراخی در مرکز که بهعنوان یک توالت عمل میکرد، جمع کردند. او و سایر زندانیان بهطور مرتب مورد حمله قرار میگرفتند: «ما بهشدت مورد ضربوشتم قرار گرفتیم و بهنظر میرسید که نگهبانان از آن لذت میبرند. آنها فقط ما را برای سرگرمی کتک میزدند.»
نگهبانان همچنین زنان را مجبور میکردند تا ساعتها حالتهای دردناک داشته باشند و تمرینهای سختی انجام دهند که بدن ضعیف آنها نمیتوانست از عهده آن برآید: «ما به زمین میافتادیم و آنها ما را مجازات میکردند. مجبور شدیم ساعتها با خواندن سرود ملی روسیه در سرمای سرد، راهپیمایی کنیم. هرروز، تنها وظیفه شما زندهماندن است. ما مثل اسکلت بودیم.»
«اسنیژانا واسیلیونا اوستاپنکو» 23 ساله، وحشتهای مشابهی را در طول پنجماه خود در زندان اولنیوکا بازگو کرد. او میگوید که در طول بازجوییهای طولانی دچار برقگرفتگی شد و بلندگوها سرود ملی روسیه را شبانهروز بهصدا درمیآوردند تا فرصت خواب بین جلسات شکنجه را از بین ببرند: «خواب برای روزها، غیرممکن بود. مثل این بود که آنها فقط ما را زنده نگه میداشتند، نه بیشتر. همچنین سعی میکردند ما را آرامآرام گرسنه نگه دارند.»
نگهبانان چاقوها را روی گردن او گذاشتند، او را به بیرون بردند تا نشان دهند که قصد دارند جسدش را کجا دفن کنند و به او گفتند که اوکراین به آتش کشیده شده است و خانهای برای او باقی نمانده است. «لیودمیلا حسینوا» 61 ساله، پس از اینکه در سال 2019 او را بهدلیل نشاندادن عکسی از پرچم مقاومت به افرادی که فکر میکرد دوستاش بودند، بازداشت کردند، سهسال و 13 روز را در اسارت روسیه گذراند. نگهبانان در آن مدت به او و چندین زن زندانی تجاوز کردند. او میگوید: «آنها مرا به سمت دیوار چرخاندند و لباسم را درآوردند. شخصی مرا لمس کرد، سپس دستهای زیادی روی بدنم وجود داشت. آنها میخندیدند، نیشگون میگرفتند و همه جای بدنم را با دستانشان لمس میکردند.»
برای شکنجه او، نگهبانان او را مجبور کردند که بیش از 12 ساعت در روز بایستد: «یکبار نمیتوانستم تحمل کنم، کمرم خیلی درد میکرد. فکر کردم خب، اگر 10 تا 15 دقیقه به رختخواب بروم چه اتفاقی میافتد؟» در آن زمان بود که نگهبانان روسی وارد شدند و بر سر او فریاد زدند که باید بلند شود: «اما من نمیتوانستم سریع عمل کنم، زیرا لباسهایم را درآورده بودم. او پایم را گرفت و مرا از روی تخت دوطبقه، روی زمین سیمانی پرتاب کرد. من زمین خوردم، اما آنها همچنان به من لگد میزدند. بعداً لباسهایم را درآوردم و دیدم بدنم سیاه است.» حسینوا میگوید، اسیرکنندگان او همچنین دختران جوانتری را برای تجاوز به خوابگاه سربازان آوردند.
جنگ و فرصتهایی برای ترویج ارزشهای فمینیستی
جنگ، مبارزه برای حقوق زنان و برابری جنسیتی در اوکراین را به حاشیه رانده و افراد درباره مسائل جنسیتی دچار اختلافند. در عین حال، تلاش اوکراین برای یافتن هویت مبتنی بر ارزشهای غربی، فرصتهای جدیدی برای پیشبرد ایدههای فمینیستی ایجاد کرده است. مرکز مطالعات اروپای شرقی و بینالمللی (ZOiS) در گزارشی نوشته است، همه جنگها جنسیتیاند و بر ادراکات، روابط و نقشهای جنسیتی، همچنین موقعیتهای اجتماعی زنان و مردان تأثیر میگذارند.
تهاجم روسیه به اوکراین چالشهای مختلفی را برای زنان ایجاد کرده است، ازجمله افزایش خشونت مبتنی بر جنسیت، بار فزاینده کار مراقبتی بدون دستمزد (بهویژه برای همسران و مادران سربازان مجروح) و زنانهشدن عمیق فقر. بیشتر پناهندگان جنگی، زنان دارای فرزند هستند. بخشهای زنانه مانند آموزش، مراقبتهای بهداشتی و مددکاری اجتماعی که برای غلبه بر پیامدهای اجتماعی جنگ از اهمیت کلیدی برخوردارند، با بار فزایندهای روبهرو هستند.
علاوه بر این، نمایندگی سیاسی زنان و دیدهشدن رسانهها کاهش یافته است. این جنگ همچنین چالشهایی را برای فمینیسم اوکراین ایجاد کرده است، ازجمله چگونگی رسیدگی به مسائل بشردوستانه، حمایت از گروههای آسیبپذیر زنان و اطمینان از اینکه مسائل مربوط به زنان به حاشیه نرود.
وقتی اوکراین وارد جنگ شد سیاستهای دولتی، برابری جنسیتی را ایجاد کرده، این کشور در کاهش شکافهای جنسیتی پیشرفت کرده بود و یک جنبش فمینیستی قوی داشت. در سال 2024، اوکراین صدوچهلمین سالگرد جنبش زنان این کشور را جشن گرفت. اولین سازمانهایی که اهداف و فعالیتهایشان را میتوان فمینیستی تعریف کرد، در نیمهدوم دهه 1990 کار خود را آغاز کردند. از آن زمان، این سازمانها در جهت کاری و ایدئولوژیک خود متنوع شدهاند.
در یک نظرسنجی در سال 2024 توسط بنیاد زنان اوکراین، تنها 19 درصد از 190 نماینده سازمانهای فمینیستی مورد بررسی، جنبش را هنوز در مرحله شکلگیری خود میدانستند، درحالیکه 40 درصد آن را بالغ میدانستند. بهرغم پیشرفت، نگرشها نسبت به فمینیسم، بدبینانه باقی مانده است و بسیاری بر این باورند که برابری جنسیتی قبلاً محقق شده است و فمینیسم را با رادیکالیسم یا بدجنسی مرتبط میدانند.
با این حال نگرش نسبت به فمینیسم، بهویژه در میان زنان جوانتر و با تحصیلات عالی، مطلوبتر میشود. مشارکت فزاینده در راهپیماییهای روز جهانی زن که سالانه در هشتم مارس در شهرهای مختلف اوکراین از سال 2008 تا زمان جنگ که تجمعات تودهای ممنوع بود، برگزار میشود، ممکن است منعکسکننده این تغییر باشد. جنگ در اوکراین بهطرق مختلف مانع فمینیسم در این کشور شده است، ازجمله با ایجاد یک رژیم شهروندی جنسیتی در زمینه خدمت سربازی و با اولویتزدایی موضوع برابری جنسیتی در زمینه تهدیدات امنیتی.
اول، جنگ یک رژیم شهروندی جنسیتی جدید را معرفی کرده است. زنان در اوکراین از سال 2014 واجد شرایط خدمت در ارتش حرفهایاند. خدمت سربازی برای زنان غیرنظامی اجباری نیست، درحالیکه مردان غیرنظامی موظف به خدمتند و حقوق آنها در زمان جنگ محدود شده است؛ برای مثال اکثر آنها از سفر به خارج از کشور منع شدهاند. جامعه اوکراین در مورد خدمت سربازی جنسیتی یکپارچه نیست.
در یک نظرسنجی ملی در سال 2024، 54 درصد از پاسخدهندگان، دفاع را یک مسئولیت «مردانه» میدانستند، درحالیکه 46 درصد معتقد بودند که هم مردان و هم زنان باید درگیر باشند. این وضعیت گفتوگوی فمینیستی را بهویژه در بحث بسیج نظامی پیچیده میکند و میتواند ارتباطات عمومی در مورد مسائل فمینیستی را چالشبرانگیزتر کند. همچنین میتواند مانع از دخالت مردان در جنبش برابری جنسیتی شود، زیرا برخی از مردان این سوال را مطرح میکنند که آیا فمینیستها از خدمت سربازی اجباری برای مردان حمایت میکنند یا طرفدار برابری جنسیتی در مورد سربازی اجباریاند.
دوم، اگرچه انتظار چرخش جنسیتی محافظهکارانه در طول یا پس از جنگ در اوکراین وجود ندارد، اما منافع زنان در زمینه چالشهای امنیتی از اولویت برخوردار است و نفوذ سیاسی آنها محدود است. جنگ تمرکز کشور را بهسمت بقا، امنیت ملی و بهبود اقتصادی تغییر داده است و برابری جنسیتی و مسائل اجتماعی گستردهتر را در درجه دوم اهمیت قرار داده است.
سوم، سانسور عمومی ازجمله خودسانسوری در بحث درباره موضوعات خاصی که برای دستور کار فمینیستی مهم هستند، مانند خشونت خانگی در خانوادههای جانبازان یا آزار و اذیت جنسی در ارتش، بهدلیل تمجید از سربازان و موقعیت والای ارتش در زمان جنگ وجود دارد. با وجود این چالشها، فرصتهای متعددی برای پیشبرد ارزشهای فمینیستی وجود دارد که با زمینه ژئوپلیتیکی جنگ و دیدهشدن نقشهای جدید برای زنان مرتبط است.
اول، توسل به الزامات ادغام اروپا میتواند نقطه ورود خوبی برای ترویج ارزشها و سیاستهای فمینیستی باشد. بهعنوان مثال، اوکراین کنوانسیون شورای اروپا در مورد پیشگیری و مبارزه با خشونت علیه زنان و خشونت خانگی را که بیشتر بهعنوان کنوانسیون استانبول شناخته میشود، در سال 2011 امضاء کرد. اما بهرغم سالها حمایت از جنبش زنان، اوکراین این کنوانسیون را برای بیش از یکدهه بهدلیل مقاومت محافظهکاران، گروههای مذهبی و سیاستمداران تصویب نکرد.
در ژوئن 2022 ـ درست قبل از اعطای وضعیت نامزد اتحادیه اروپا به اوکراین ـ پارلمان اوکراین بهطور غیرمنتظرهای کنوانسیون را تصویب کرد. درحالیکه این مرحله ممکن است برای نشاندادن همسویی اوکراین با سیاستهای برابری جنسیتی اتحادیه اروپا و اثبات هویت اروپایی آن باشد، با این وجود نشاندهنده یک تغییر مهم در موضع رسمی این کشور است.
دوم، تمایل اوکراین برای فاصلهگرفتن از دستور کار فرهنگی و سیاسی روسیه فرصتی برای تقویت برابری جنسیتی و پیشبرد حقوق افراد LGBTQ+ ایجاد میکند. لفاظیهای جنسیتزده جزو اصلی روایت بهاصطلاح جهان روسیه است که جنگ روسیه علیه اوکراین را بهعنوان یک نبرد فرهنگی و ایدئولوژیک علیه جنسیت و «ارزشهای غربی» چارچوب میدهد. در این زمینه، جنبشهای ضدجنسیتزدگی در اوکراین میتوانند با دستور کار فرهنگی و سیاسی روسیه مرتبط باشند که ممکن است مشروعیت سیاسی و عمومی آنها را کاهش دهد.
سوم، جنگ نقشهای زنان را تغییر داده است. مشارکت فعال زنان در مقاومت نظامی، حضور فزاینده آنها در مشاغل سنتی مردانه، افزایش رهبری زنان در جوامع و کار داوطلبانه فرصتهای مهمی را برای به چالش کشیدن نقشهای جنسیتی مردسالار فراهم میکند. یک نظرسنجی ملی در سال 2023 نشان داد که 80 درصد اوکراینیها تصویر یک جانباز جنگ را با هر دو جنس مرتبط میدانند. در همین حال براساس نظرسنجی دیگری، درصد اوکراینیهایی که معتقدند؛ «مردان رهبران بهتری نسبت به زنان هستند»، از 43 درصد در سال 2021 به 24 درصد در سال 2023 کاهش یافته است.
این تغییرات زمینه مناسبی را برای پیشبرد ایدههای فمینیستی و ترویج برابری جنسیتی در جامعه جنگزده اوکراین فراهم میکند. درحالیکه جنگ چالشهای شگرفی برای زنان و جنبش فمینیستی در اوکراین ایجاد کرده است، این جنبش همچنان عامل فعال و مهم تغییرات دگرگونکننده جنسیت است. اگرچه هیچ نشانهای از چرخش جنسیتی محافظهکارانه در اوکراین درنتیجه جنگ وجود ندارد، سازمانهای زنان اوکراین باید برای حفظ پیشرفتهای حاصله هوشیار باشند. زیرا همانطور که تجارب برخی از کشورهای دموکراتیک نشان میدهد، چنین پیشرفتی بهراحتی از دست میرود، حتی زمانی که مسیر برابری جنسیتی غیرقابل بازگشت بهنظر میرسد.
زنان اوکراینی، مقاومت و امید
سازمان غیردولتی و بینالمللی «زنان برای زنان» که از سال 1993 فعالیتش را برای زنان سرتاسر جهان شروع کرده، برای پاسخگویی به نیازهای فوری زنان اوکراینی، در سال ۲۰۲۲ صندوق پاسخ به بحران برای اوکراین را راهاندازی کرد که توسط یکی از نمایندگیهای این سازمان در بوسنی و هرزگوین هدایت میشود.
«سیدا ساریچ»، مدیر این بخش این سازمان که دوران محاصره سارایوو را از سر گذرانده و برنامهای بسیار مؤثر برای بازماندگان جنگ در بوسنی و هرزگوین ایجاد کرده است، اکنون رهبری پاسخ به نیازهای زنان حاشیهنشین در این جنگ را برعهده دارد. او میگوید: «تهاجم روسیه به اوکراین مرا بهشدت بهیاد جنگ در بوسنی و هرزگوین میاندازد. من چهار سال جنگ را از سر گذراندم. حالا نوبت ماست که از زنان اوکراین حمایت کنیم.»
سازمان «زنان برای زنان»، از طریق شراکت با بنیاد آندریِف، از تیمهای روانشناسی سیار حمایت میکند. آنها به مناطق اوکراین که پیشتر تحت اشغال نیروهای روسی بودند سفر میکنند تا به زنان بازمانده از جنگ کمک کنند. زنان بازمانده از خشونت جنسی مرتبط با جنگ اغلب از بیان تجربه خود و دسترسی به کمک امتناع میکنند. پس از این تجربیات، بسیاری از زنان از احساس بیتفاوتی صحبت میکنند.
«ایرینا آندریِوا»، همبنیانگذار بنیاد آندریِف، میگوید: «زنان بازمانده از جنگ در اوکراین به ما میگویند که نمیدانند چگونه با آنچه برایشان اتفاق افتاده، کنار بیایند. آنها از ازدستدادن میل به زندگی، یک خلأ سیاه و دشواری در مراقبت از خود و فرزندانشان صحبت میکنند. ما از سال ۲۰۲ با بنیاد آندریِف همکاری میکنیم که از حمایت جامع برای زنان در اوکراین برخوردار است. از طریق این شراکت مداوم، آنها کمکهای روانشناختی و درمان پزشکی گسترده، بهویژه مراقبتهای بهداشتی زنان و بهداشت باروری را ارائه میدهند. علاوه بر حمایت روانشناختی فردی، جلسات گروهی نیز برگزار میشود.»
او میگوید: «ما با همکاری یکدیگر اعتماد زنان در این جوامع را جلب کرده و به بازماندگان خشونت جنسی، کمک روانشناختی ارائه میدهیم و آگاهیبخشی در مورد اختلال استرس پسازسانحه (PTSD) را برای حمایت از تعداد بیشتری از زنان که از آسیبهای مرتبط با جنگ رنج میبرند، فراهم میکنیم. زنان و کودکان به خط تلفن پشتیبانی روانشناختی اضطراری (CPS) دسترسی دارند که از طریق آن، حمایت و مشاوره دریافت میکنند.»
این سازمانها همچنین برای زنان بازمانده از خشونت جنسی که همچنان در مناطق اشغالی لوهانسک، دونتسک، خرسون و زاپوریژیا زندگی میکنند در حال راهاندازی یک خط تلفن، برای مشاوره روانشناختیاند. آنها همچنین آموزش مهارتهای شغلی برای زنان آواره داخلی را فراهم میکنند تا به آنها کمک کنند، به فرصتهای شغلی جدید دسترسی پیدا کنند.
ایرینا آندریِوا میگوید: «از طریق این شراکت، ما همچنین از زنان در حین تحقیقات و محاکمات جنایی مرتبط با خشونت جنسی ناشی از درگیری (CRSV) و خشونت جنسی مبتنی بر جنسیت(SGBV)، حمایت و با آنها همراهی میکنیم. ما قبلاً با بِریگینیا، انجمن زنان ماریوپول همکاری کردیم تا از طریق مجموعهای از فعالیتها ازجمله حمایتهای جامع برای پناهندگان اوکراینی در لهستان، به زنان کمک کنیم تا زندگی خود را بازسازی کنند. مادر و دختری که رهبری بِریگینیا را برعهده داشتند ـ میرنا و کاترینا ـ خود بهعنوان پناهندگان از اوکراین، درد و رنج زنان تحت حمایت خود را تجربه کردهاند و این تجربه به آنها بینش منحصربهفرد و قدرتمندی برای حمایت از نیازهای زنان ارائه داده است.
کاترینا توضیح داد که بازماندگان تخلیهشده از ماریوپول، هفتهها در پناهگاهها و زیرزمینها بدون دسترسی به آب، گرمایش یا غذا زندگی کرده و بهشدت از تجربه خود آسیب دیدهاند. بعضی از این زنان مورد تجاوز و خشونت جنسی قرار گرفتهاند.» انجمن بِریگینیا این خدمات را برای زنان اوکراینی ارائه داده است: «حمایت روانشناختی از طریق جلسات گروهی و فردی، همچنین جلسات هنردرمانی که هدف آنها افزایش اعتمادبهنفس، بهبود تنظیمات روانی-عاطفی و توسعه مهارتهای ارتباطی و اجتماعی بود.
جلسات مشاوره فردی برای کمک به پناهندگان در استقرار در لهستان، از جمله حمایت در زمینههایی مانند راهنمایی مالیاتی و مسکن اجتماعی است. مشاوره حقوقی برای کمک به زنان در جهت پیمایش محیط جدید خود و آموزشهای حرفهای ازجمله دوره کاشت ناخن، پشتیبانی جامع در زمینه اشتغال و راهاندازی کسبوکار در لهستان.»