جراحی قلب باز اروپا / نگاهی به خلأهای دفاعی کشورهای اروپایی و ایده دفاع مشترک
سه سال قبل، حمله تمامعیار روسیه به اوکراین، رهبران اروپایی را قانع کرد که آنها باید بودجه بسیار بیشتری نسبت به آنچه تا آن زمان هزینه میشد برای امور دفاعی در نظر بگیرند.
سه سال قبل، حمله تمامعیار روسیه به اوکراین، رهبران اروپایی را قانع کرد که آنها باید بودجه بسیار بیشتری نسبت به آنچه تا آن زمان هزینه میشد برای امور دفاعی در نظر بگیرند. سران کشورهای عضو اتحادیه اروپا و بریتانیا روز دوشنبه ۳ فوریه امسال گرد هم آمدند تا در خصوص چگونگی تأمین بودجه دفاعی لازم برای حفظ امنیت اروپا و همچنین چگونگی هزینهکرد این بودجه تصمیمگیری کنند.
در ماههای اخیر، با پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا و بازگشت او به کاخ سفید، نگرانیها در اروپا پیرامون آینده دفاع از این قاره در برابر تهدیدها به طور فزایندهای افزایش یافته است.
ایالات متحده بزرگترین تأمینکننده مالی اوکراین در جنگ با روسیه به شمار میرفت و بخش زیادی از تسلیحات و نیازهای اقتصاد اوکراین از طریق کمکهای این کشور تأمین میشد. با این حال، ترامپ اعلام کرده است که به سرعت کمکهای مالی و نظامی به اوکراین را متوقف میکند و بار حمایت از اوکراین از این پس تنها بر دوش اروپاییها خواهد بود.
ترامپ همچنین اصرار دارد که اعضای ناتو هزینههای دفاعی خود را به ۵ درصد تولید ناخالص داخلی خود برسانند که این رقم در مقایسه با شرایط کنونی و حتی در مقایسه با اهدافی که قرار بود در نشست آینده ناتو برای کشورها مشخص شود (بین ۳ تا 3/5 درصد از تولید ناخالص داخلی) افزایشی قابل توجه و عملاً ناممکن برای برخی از اعضای ناتو محسوب میشد.
هزینههای دفاعی تنها یکی از حوزههایی است که دولت ترامپ با تکیه بر آنها، اروپاییها را تحت فشار قرار داده است. رئیسجمهور آمریکا شامگاه یکشنبه ۲ فوریه وعده داد که «در اسرع وقت» تعرفههای جدیدی علیه «شرکای تجاری در اروپا» اعمال خواهد شد.
برای اروپاییها، این اقدامات دولت جدید آمریکا شبیه به آژیر هشداری بود که نشان میداد ایالات متحده دیگر مانند گذشته شریک قابل اعتمادی برای اروپا نیست و اروپا باید بتواند در بسیاری از حوزهها از جمله امور امنیتی و دفاعی بر تواناییهای خود تکیه کند.
نتیجه این نشست چه بود؟
نشست رهبران اروپایی درباره هزینههای دفاعی پشت درهای بسته برگزار شد اما اظهارنظرهای مقامهای آگاه از گفتوگوهای این نشست نشان میدهد در نهایت بسیاری از موضوعات مورد اختلاف و چالشبرانگیز حل نشده باقی ماندهاند.
رویترز گزارش داد که رهبران اتحادیه اروپا توافق کردند برای تقویت توان دفاعی خود در برابر روسیه و تهدیدهای دیگر، هزینههای دفاعی را افزایش داده و نقاط ضعف موجود در ساختارهای نظامی خود را رفع کنند.
آنتونیو کاستا، رئیس شورای اروپا روز گذشته در این خصوص گفت: «تا همین الان هم اقدامات زیادی صورت گرفته اما ما کارهای بسیار زیادی پیش رو داریم که باید انجام دهیم. ما باید در این مسیر تلاش کنیم تا اقداماتمان قویتر، سریعتر و بهتر از گذشته انجام شود.» بهرغم توافق رهبران اروپایی برای افزایش هزینههای دفاعی، مشخص نیست که منشأ تأمین مالی این هزینههای بیشتر از کجا خواهد بود.
به گفته مقامهای آگاه، شروع نشست تا حد زیادی تحت تأثیر تهدیدهای ترامپ در خصوص اعمال تعرفههای تجاری علیه اروپا و تحمیل تعرفههایی مشابه بر مکزیک و کانادا بود. در ادامه بحث بر موضوع خلأهایی که در بحثهای دفاعی اروپا وجود دارد متمرکز شد و رهبران درباره اینکه این اولویتها چگونه باید مورد توجه قرار بگیرند گفتوگو کردند.
رویترز به نقل از منابع خود نوشته است: «رهبران اتحادیه اروپا درباره چگونگی تأمین مالی این اولویتها بحث کردند، اما به توافق دقیقی نرسیدند. با این حال، کمیسیون اروپا موافقت کرد که با انعطاف نشان دادن در برخی موارد مالیاتی به تأمین هزینههای دفاعی کشورهای عضو کمک کند.»
اورسولا فون درلاین، رئیس کمیسیون اروپا در این خصوص گفت: «اروپا به طور اساسی به افزایش توان دفاعی نیاز دارد و برای این منظور، پایه صنعتی دفاعی ما باید تقویت شود.» او افزود: «برای سالها، ما در زمینه دفاع کم سرمایهگذاری کردهایم. بنابراین، نیاز فوری به افزایش سرمایهگذاریها در این زمینه وجود دارد.»
کشورهای اروپایی در سالهای اخیر به طور قابل توجهی هزینههای دفاعی خود را افزایش داده بودند. بر اساس برآوردهای اتحادیه اروپا، کشورهای این اتحادیه در سال گذشته به طور متوسط 1/9 درصد از تولید ناخالص داخلی خود را برای دفاع هزینه کردهاند که معادل حدود ۳۲۶ میلیارد یورو (334/5 میلیارد دلار) میشود. این میزان، افزایش ۳۰ درصدی نسبت به سال ۲۰۲۱ را نشان میدهد.
با این حال، بسیاری از رهبران اتحادیه اروپا اعلام کردهاند که باید حتی بیشتر از این میزان برای تقویت توان دفاعی خود هزینه کنند. کمیسیون اروپا، نهاد اجرایی اتحادیه، پیشبینی کرده است که این بلوک ممکن است در دهه آینده به ۵۰۰ میلیارد یورو اضافی نیاز داشته باشد تا شکافهای بحرانی در سیستم دفاعی خود را پر کند.
فون درلاین و کاستا اعلام کردهاند که اتحادیه اروپا چندین گزینه برای تأمین مالی دفاعی دارد؛ از جمله افزایش هزینههای ملی، نقشآفرینی گستردهتر بانک سرمایهگذاری اروپا و جذب سرمایههای خصوصی. رهبران اتحادیه اروپا در خصوص جزئیات طرحهای مالی خود اظهارنظر نکردهاند اما دیپلماتها میگویند اعطای وام میتواند گزینه مناسبی به جای اعطای کمکهای بلاعوض باشد.
نقاط ضعف اروپا
اروپاییها در سالهای اخیر تلاشهای زیادی را برای تقویت توان دفاعی خود انجام دادهاند اما جبران سالها بیتوجهی به این حوزه به زمان زیادی نیاز دارد.
روزنامه نیویورکتایمز نوشته است: «از زمان فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، کشورهای اروپایی بودجه دفاعی خود را بهطور ناگهانی کاهش دادند و حتی تصرف شبهجزیره کریمه از سوی روسیه در سال ۲۰۱۴ هم تغییری در سیاستهای آنها در این حوزه ایجاد نکرد.»
نقطه عطف مهم تاریخی برای اروپاییها حمله نظامی تمامعیار روسیه به اوکراین در فوریه ۲۰۲۲ بود که باعث شد بسیاری از کشورهای اروپایی در خصوص آینده خود احساس نگرانی کنند و درصدد تقویت توان دفاعی برآیند. با این حال نقطه ضعفهای اروپا در این زمینه، چنان جدی است که امکان رفع آنها در کوتاهمدت وجود ندارد. در ادامه به بررسی برخی از این نقاط ضعف میپردازیم.
تأمین مالی: بدون پول هیچ اتفاقی در این زمینه نخواهد افتاد و اروپا بهرغم افزایش جدی هزینههای دفاعی بهویژه از سال ۲۰۲۲ به این سو، همچنان نتوانسته خود را به سطح مورد انتظار برساند. ۱۰ سال پس از زمانی که اعضای ناتو اعلام کردند که میخواهند هزینههای دفاعی خود را به سطح ۲ درصد از تولید ناخالص داخلی برسانند، هنوز یکسوم از کشورها نتوانستهاند به این هدف دست پیدا کنند.
یعنی در شرایطی که دبیرکل سابق ناتو پیش از پایان دوره مأموریت خود در اواخر سال ۲۰۲۴ تأکید میکرد، رساندن هزینههای دفاعی به ۲ درصد از تولید ناخالص داخلی «یک سطح حداقلی است و نه حداکثری» هنوز کشورهای زیادی از جمله ایتالیا و اسپانیا نتوانسته بودند خود را به این سطح حداقلی برسانند. ضمن اینکه مهمترین اعضای اروپایی ناتو، مانند بریتانیا، فرانسه و آلمان، هنوز بهطور قطعی متعهد نشدهاند که در بلندمدت حداقل ۲ درصد یا سهم بیشتری از تولید ناخالص داخلی خود را برای دفاع هزینه کنند. این در حالی است که نیاز واقعی اروپا برای تقویت توان دفاعی صرف بین ۳ تا 3/5 درصد تولید ناخالص داخلی برای امور دفاعی برآورد میشود.
کمیل گرند، دستیار سابق دبیرکل ناتو در تحلیلی پیرامون این موضوع نوشته است: «مشکل اصلی اروپا در خصوص هزینههای دفاعی، نبود ثبات در این زمینه است.» به گفته او، این نگرانی وجود دارد که تغییرات سیاسی در برخی از کشورهای عضو اتحادیه اروپا و ناتو نظیر ایتالیا و فرانسه همه چیز از جمله بودجههای دفاعی این کشورها را تحت تأثیر قرار دهد.»
کییر استارمر، نخستوزیر بریتانیا به تازگی اعلام کرده است که بریتانیا بودجه دفاعی خود را به 2/5 درصد از تولید ناخالص داخلی خواهد رساند اما او ضربالاجلی برای دستیابی به این هدف اعلام نکرد.
اکنون هم که کشورهای اتحادیه اروپا و بریتانیا برای افزایش هزینههای دفاعی به توافق رسیدهاند نه جزئیات و نه محل تأمین هزینه و محل دقیق صرف هزینهها مشخص نیست و هر کدام از این موضوعات میتواند به چالشی جدی در مسیر تأمین مالی تقویت توان دفاعی اروپا تبدیل شود.
نیروی انسانی: کشورهای اروپایی پس از فروپاشی شوروی در دهه ۹۰ میلادی، علاوه بر بودجه نظامی، پرسنل فعال در نیروهای مسلح خود را نیز بهطور قابل توجهی کاهش دادند. به همین دلیل امروز بسیاری از ارتشهای اروپایی بهرغم توان تسلیحاتی و لجستیکی بالا، با کمبود نیروی انسانی کارآمد برای حضور در میدان جنگ مواجه هستند. ایالات متحده پس از آغاز جنگ اوکراین تعداد نیروهای خود را در اروپا به حدود ۱۰۰ هزار نفر رساند اما به نظر میرسد با توجه به سیاستهای دونالد ترامپ، رئیسجمهور جدید آمریکا این تعداد بهطور قابل توجهی کاهش پیدا کند.
جیم تاونسند، دستیار سابق وزیر دفاع آمریکا سال گذشته در گفتوگویی تلویزیونی درباره این موضوع گفته بود: «تعداد پرسنل ارتشهای اروپایی بسیار کمتر از آن است که حتی بتوانند تجهیزاتی را که اکنون در اختیار دارند عملیاتی کنند.» او افزود: «برای نمونه ارتشهای بریتانیا یا دانمارک ارتشهای خوبی هستند اما آنها توانایی حضور فعال در یک جنگ برای مدت بیش از چند هفته را ندارند.» تاونسند تأکید کرد: «واقعاً اهمیتی ندارد که چقدر در جنگ خوب باشید وقتی تعداد کافی از شما وجود ندارد.»
آمارها هم اظهارات دستیار سابق وزیر دفاع آمریکا را تأیید میکنند. ارتش بریتانیا در حال حاضر کوچکترین ارتش در این کشور از زمان جنگ واترلو به این سو است. ارتش آلمان به اندازهای پس از فروپاشی شوروی کوچک شده که ترمیم آن سالها زمان نیاز دارد. بر اساس اعلام وزیر دفاع آلمان، این ارتش برای رسیدن به آمادگی حداقلی دست کم به ۲۰ هزار سرباز بیشتر نیاز دارد اما با درخواست افزایش بودجه 7/25 میلیارد دلاری وزارت دفاع این کشور برای سال ۲۰۲۵ موافقت نشده و بودجه دفاعی این کشور قرار است تنها 1/3 میلیارد دلار افزایش پیدا کند. سایر کشورهای اروپایی هم وضعیت بهتری ندارند.
مشکل اروپاییها تنها تعداد پرسنل نظامی نیست. در برخی از کشورهای اروپایی تناسبی میان تعداد نیروهای رزمی و نیروهایی که در سایر بخشهای نیروهای مسلح فعال هستند وجود ندارد و این امر به کمبود سربازان ماهر برای حضور در جنگهای پیشرفته امروز منجر شده است. تعداد نیروهای فعال در حوزه پشتیبانی از جمله افسران اطلاعاتی، پرسنل پزشکی و تعمیرکاران نیز در این ارتشها کم است.
توانمندیهای استراتژیک: برای اینکه اروپاییها بتوانند در مقابل یک حمله احتمالی مستقلاً از خود دفاع کنند، نیاز است که بتوانند برخی موارد ضروری را که امروز آمریکا برای ناتو تأمین میکند، خودشان تأمین کنند.
شورای اروپایی روابط خارجی در گزارشی مفصل به این موضوع پرداخته و نوشته است: «اروپا با کمبودی جدی در زمینه توانمندیهای استراتژیک روبهرو است. دفاع یکپارچه هوایی، موشکهای دوربرد، توپخانه، تانکرهای سوخترسان هوایی، ماهوارههای اطلاعاتی و پهپادهای پیشرفته از جمله مواردی هستند که باید در تعداد بالا به ارتشهای اروپایی اضافه شوند.»
براساس پژوهش موسسه بینالمللی مطالعات استراتژیک، نیروهای اروپایی همچنین در زمینه نیروی دریایی و مهمات دچار ضعفهای قابل توجهی هستند. این مشکلات به وضوح در ناتوانی اروپا برای تأمین گلولههای توپخانه برای اوکراین در مقیاس مورد نیاز قابل مشاهده بود. برخی از عناصر اساسی مانند تعداد گردانهای رزمی، تانکهای رزمی در حال خدمت، توپخانههای خودکششی و خودروهای جنگی پیادهنظام از سال ۲۰۱۴ تاکنون ثابت مانده یا کاهش یافتهاند.
این موسسه همچنین در تحلیل نهایی خود نوشته است: «اروپا برای اجرای هر عملیات رزمی بزرگ به نیروهای ایالات متحده نیاز دارد تا کمبودها در زمینه نیروهای زمینی، دریایی و هوایی اروپا را جبران کنند.»
همچنین جنگ اوکراین، افت صنعت دفاعی اروپا را پس از جنگ سرد به وضوح نمایان کرده است. اروپا اکنون نمیتواند تسلیحات، تانکها، توپخانهها، موشکها، سیستمهای دفاع هوایی و پهپادهای پیشرفته را به تعداد کافی تولید کند. اگرچه در دو سال اخیر پیشرفتهایی حاصل شده و سرمایهگذاری بیشتری صورت گرفته، اما هنوز فاصله زیادی بین سفارشات و روند تحویل وجود دارد. تقاضای جهانی برای برخی از سیستمهای تسلیحاتی چندین برابر تولید و عرضه این سیستمها است.
ضمن اینکه اروپاییها به شدت به تولیدات نظامی آمریکایی وابسته هستند، بهطوریکه حدود ۶۳ درصد از خریدهای نظامی اروپا به شرکتهای خارج از اتحادیه اروپا، عمدتاً آمریکایی، سفارش داده میشود. تغییر این وضعیت هم که یک نیاز ضروری برای صنایع دفاعی اروپایی است میتواند تبعات زیادی از جمله اقدامات تلافیجویانه دولت ترامپ در آمریکا باشد.
چتر هستهای: یکی از حساسترین مسائل در حال حاضر، مسئله چتر هستهای است. ناتو که یک ائتلاف هستهای محسوب میشود، به حمایت هستهای ایالات متحده برای بازدارندگی از حملات روسیه وابسته است. هیچ کارشناسی نمیگوید که آمریکا قصد دارد این حمایت را کنار بگذارد، اما نگرانیهایی وجود دارد درباره اینکه آیا ایالات متحده در شرایط بحرانی حاضر است از تسلیحات هستهای برای دفاع از اروپا استفاده کند.
امانوئل مکرون، رئیسجمهور فرانسه، اذعان کرده که منافع کشورش ابعادی اروپایی دارند. با این حال، دکترین هستهای فرانسه کاملاً ملی است و این کشور هیچ نقشی در برنامههای هستهای ناتو ندارد. این سوال مطرح میشود که آیا فرانسه حاضر است تسلیحات هستهای خود را در خارج از مرزهای این کشور مستقر کند؟
وضعیت مشابهی برای بریتانیا نیز وجود دارد. بریتانیا تنها یک سیستم بازدارنده هستهای مبتنی بر زیردریایی دارد و در حال حاضر با مشکلات مالی برای نوسازی این سیستم روبهرو است.
اما پرسشهای جدیتری برای کشورهای غیرهستهای ناتو پیش میآید: آیا این کشورها آماده میزبانی از تسلیحات هستهای در خاک خود هستند؟ آیا حاضرند بر افزایش توان دفاع موشکی بیشتر سرمایهگذاری کنند؟ آیا باید یک «بمب هستهای اروپایی» وجود داشته باشد و در این صورت، چه کشوری باید مسئولیت کنترل آن را بر عهده داشته باشد؟
چالش آمریکا
برای اروپاییها فقط افزایش هزینه یا تقویت صنعت دفاعی و افزایش تعداد سربازان چالش نیست؛ آنها برای حرکت در این مسیر ابتدا نیاز دارند به طرح مشترکی دست پیدا کنند که از نظر کاخ سفید قابل قبول باشد.
یک دیپلمات اروپایی در این زمینه به پولیتیکو گفت: «اگر اتحادیه اروپا قرار است میلیاردها یورو در تقویت قابلیتهای دفاعی خود سرمایهگذاری کند و راه را برای فروش تسلیحات آمریکایی در این قاره ببندد، فکر میکنید این مسئله در مارآلاگو (محل اقامت ترامپ) چگونه به نظر خواهد رسید؟».
یکی از اهداف اصلی نشست روز دوشنبه حصول توافق در خصوص تجهیزات نظامی است که میتواند با بودجه اتحادیه اروپا به صورت مشترک توسعه یابد. با این حال، نقش پررنگ ایالات متحده و شرکتهای آمریکایی در تأمین نیازهای دفاعی اروپا همچنان موضوع مهمی است.
برخی کشورها بهویژه آنهایی که از نظر جغرافیایی به روسیه نزدیکتر هستند، به دنبال خرید سلاحهای آماده برای تقویت سریع ارتشهای خود در برابر تهدیدات کرملین هستند و همچنین تمایل دارند برخی از تجهیزات خارجی را تحت لیسانس تولید کنند. ولادیسلاو کوسینیاک کامیس، وزیر دفاع لهستان در این خصوص گفت: «ما به دنبال بهترین تجهیزات هستیم که بتوانیم آنها را به سرعت تأمین کنیم. لهستان تاکنون ۶۰ میلیارد دلار صرف خرید تجهیزات از ایالات متحده کرده و میلیاردها دلار دیگر نیز صرف خرید تسلیحات از کره جنوبی کرده است.»
در مقابل، برخی کشورها از جمله فرانسه بر اتکای بیشتر بر صنایع اروپایی تأکید دارند. پولیتیکو نوشته است: «فرانسه در حال رهبری تلاشها برای افزایش خوداتکایی دفاعی اروپا با حمایت برخی کشورها از جمله یونان است. هفته گذشته، معاون وزیر دفاع یونان، یانیس کفالوجیانیس، بیان کرد که افزایش خرید تسلیحات «توسعه یافته و تولید شده در اتحادیه اروپا» به معنای تقویت خوداتکایی استراتژیک خواهد بود، بهویژه اگر ناتو در دوران دوم ریاستجمهوری ترامپ تحت فشار قرار گیرد.»
اما یک مقام کاخ الیزه به شدت این ایده که فرانسه در این زمینه تنها است، رد کرد و گفت: «هیچ اختلافی میان کسانی که میخواهند تسلیحات آمریکایی خریداری کنند و کسانی که میخواهند از منابع اتحادیه اروپا برای اولویتهای اروپایی استفاده کنند، وجود ندارد.» او افزود: «همه توافق دارند که وقتی صحبت از پروژههای مشترک مانند موشکها، ضدموشکها، پهپادها، ضدپهپادها و حملات عمیق میشود، باید قابلیتهایی مشترک ایجاد کنیم که در حال حاضر در اختیار اروپا نیست.»
یک مقام اتحادیه اروپا پیش از برگزاری نشست روز دوشنبه، چالشهای پیش روی اروپا برای دستیابی به توافق در این زمینه را به «جراحی قلب باز» تشبیه کرده است: «این شبیه به انجام جراحی باز قلب بر روی یک ورزشکار حرفهای است. بسیار حیاتی و ضروری است، میتواند سرنوشتساز باشد، اما در عین حال فرآیندی پیچیده است که نیاز به مهارتهای ویژهای دارد.»