| کد مطلب: ۴۹۵۵۶

فرصت ایران در خاورمیانه پرآشوب

امنیت غذایی در دنیای امروز به مسئله‌ای پیچیده تبدیل شده است که نمی‌توان آن را از سیاست و اقتصاد و امنیت جدا کرد. در خاورمیانه این پیچیدگی چند برابر است؛ زیرا سه عامل هم‌زمان، معادله را دشوارتر کرده‌اند؛ تهدیدات فزاینده اسرائیل، وابستگی شدید کشورها به واردات مواد غذایی، و فشارهای بی‌امان تغییرات اقلیمی. در چنین فضایی، دیپلماسی غذایی ابزاری راهبردی برای بقا و ثبات منطقه‌ای است.

فرصت ایران در خاورمیانه پرآشوب

امنیت غذایی در دنیای امروز به مسئله‌ای پیچیده تبدیل شده است که نمی‌توان آن را از سیاست و اقتصاد و امنیت جدا کرد. در خاورمیانه این پیچیدگی چند برابر است؛ زیرا سه عامل هم‌زمان، معادله را دشوارتر کرده‌اند؛ تهدیدات فزاینده اسرائیل، وابستگی شدید کشورها به واردات مواد غذایی، و فشارهای بی‌امان تغییرات اقلیمی. در چنین فضایی، دیپلماسی غذایی ابزاری راهبردی برای بقا و ثبات منطقه‌ای است.

تحولات یک سال گذشته نشان داد که منطقه ما از مرحله‌ای حساس عبور می‌کند. جنگ تحمیلی رژیم صهیونیستی علیه ایران، حملات متقابل هوایی و سایبری، و در تازه‌ترین رویداد، حمله این رژیم به خاک قطر، نشان داد خطوط قرمز پیشین فرو ریخته و شعاع تهدید از شرق مدیترانه تا خلیج فارس گسترش یافته است. اکنون نه‌فقط غزه و لبنان، بلکه پایتخت‌های خلیج فارس نیز خود را در تیررس ناامنی می‌بینند. یکی از نخستین حوزه‌هایی که از این بی‌ثباتی آسیب می‌بیند، امنیت غذایی است.

شرایط اقلیمی خاورمیانه این آسیب‌پذیری را تشدید می‌کند. کاهش بارندگی، موج‌های گرما و خشکسالی‌های مکرر سبب شده حتی کشورهای ثروتمند حاشیه خلیج فارس هم نتوانند امنیت پایدار محصولات اساسی را تضمین کنند. ایران نیز با وجود پهنه وسیع کشاورزی، در برخی اقلام اساسی و نهاده‌های کشاورزی به واردات وابسته است. بیش از نیمی از نیاز غذایی کل منطقه از خارج تأمین می‌‌شود و به زبان ساده، هر اختلال در بازار جهانی غذا می‌تواند تهدیدی باشد بر سفره میلیون‌ها نفر در خاورمیانه. اما در حالی‌که غرب آسیا همچنان گرفتار نگاه کوتاه‌مدت و اضطراری است، تجربه قدرت‌های بزرگ نشان می‌دهد که دیپلماسی غذایی می‌تواند به ابزار طراحی آینده بدل شود.

ایالات متحده در سال‌های گذشته «دیپلماسی کشاورزی» را به‌عنوان بخشی از سیاست خارجی خود به‌کار گرفته است. وزارت کشاورزی آمریکا (USDA) با شبکه‌ای از ارتباطات خارجی، نه‌فقط محصولات کشاورزی صادر می‌کند بلکه قواعد بازار جهانی غذا را هم شکل می‌دهد. این مدل نشان می‌دهد که امنیت غذایی صرفاً با ذخایر داخلی تضمین نمی‌شود، بلکه نیازمند حضور فعال در بازارهای جهانی و شکل دادن به قواعد بین‌المللی است.

برای ایران، درس این تجربه آن است که دیپلماسی غذایی باید بخشی از سیاست خارجی رسمی تعریف شود و ظرفیت‌های وزارت خارجه و وزارت جهاد کشاورزی در یک چارچوب مشترک قرار گیرند. اروپا مسیر دیگری را برگزیده است. استراتژی «از مزرعه تا سفره (Farm to Fork) اتحادیه اروپا»، امنیت غذایی را با تغییرات اقلیمی و سلامت عمومی گره زد. بروکسل تلاش می‌کند با استانداردسازی و قدرت تنظیم‌گری، زنجیره غذایی را نه‌تنها در قاره بلکه در تجارت جهانی تحت تأثیر قرار دهد. این تجربه به خاورمیانه می‌گوید که دیپلماسی غذایی صرفاً خرید و فروش نیست، بلکه تنظیم قواعد و استانداردهاست.

ایران می‌تواند با ابتکار در تدوین استانداردهای مشترک منطقه‌ای برای کیفیت گندم، بهداشت و زنجیره سرد، همان نقشی را در منطقه ایفا کند که اروپا در مقیاس جهانی دنبال کرده است. چین، به‌ویژه در چارچوب «کمربند و جاده»، دیپلماسی غذایی را با سرمایه‌گذاری خارجی و کشت فراسرزمینی پیوند داده است. پکن با تأمین مالی پروژه‌های کشاورزی در آسیا و آفریقا، هم امنیت غذایی خود را تضمین کرده و هم نفوذ ژئوپلیتیکش را گسترش داده است.

برای ایران، این تجربه نشان می‌دهد که سرمایه‌گذاری در کشت فراسرزمینی و مشارکت در پروژه‌های مشترک می‌تواند هم ابزار تأمین غذا باشد و هم اهرم سیاست خارجی. روسیه نیز با اتکا به صادرات غلات به «قدرت غذایی» بدل شده است.

مسکو پس از جنگ اوکراین نشان داد که کنترل مسیرهای صادراتی و استفاده از غلات به‌عنوان ابزار فشار، چگونه می‌تواند وزن سیاسی یک کشور را در معادلات جهانی افزایش دهد. این تجربه دو پیام برای ایران دارد: نخست، اهمیت مسیرهای ترانزیتی و کریدورهای امن؛ دوم، خطر استفاده ابزاری از غذا به‌عنوان سلاح. ایران اگر بتواند مسیرهای ترانزیتی منطقه‌ای را امن کند و نقش خود را به‌عنوان هاب لجستیکی تقویت نماید، می‌تواند هم از تهدید مصون‌تر شود و هم به بازیگری تأثیرگذارتر بدل گردد.

بنابراین، در حالی‌که آمریکا بر شبکه‌سازی جهانی، اروپا بر تنظیم‌گری و استاندارد، چین بر سرمایه‌گذاری و کشت فراسرزمینی، و روسیه بر قدرت صادرات تکیه کرده‌اند، ایران و منطقه می‌توانند مدلی ترکیبی طراحی کنند. همکاری‌های منطقه‌ای در خرید مشترک، ذخایر هماهنگ و بیمه حمل‌ونقل، وقتی با ابتکار ایران در استانداردسازی و کریدورهای امن پیوند بخورد، می‌تواند به الگویی بومی از دیپلماسی غذایی بدل شود.

به کانال تلگرام هم میهن بپیوندید

دیدگاه

ویژه اقتصاد
پربازدیدترین
آخرین اخبار