روابط هند و آمریکا دوری راهبردی یا تاکتیکی؟
در تحولات جاری عرصه بینالملل باید به یک موضوع بسیار مهم توجه کرد؛ امروز جز در مواردی نادر، اساساً پایداری سیاستها در روابط کشورها و سیاست خارجی آنها نسبت به موضوعات بینالمللی نسبی است و در بسیاری از موارد راهبردها، اتحادها و ائتلافها، از عوامل و رخدادهای مختلف تاثیرپذیر هستند؛ چنانکه میتوان از آن به عنوان عصر «راهبردهای تاکتیکی» نام برد.

هند اختلافات خود با آمریکا را محدود و در سطح دوجانبه نگاه خواهد داشت و به هیچ بلوک قدرتی علیه دیگر قدرتها نخواهد پیوست. در تحولات جاری عرصه بینالملل باید به یک موضوع بسیار مهم توجه کرد؛ امروز جز در مواردی نادر، اساساً پایداری سیاستها در روابط کشورها و سیاست خارجی آنها نسبت به موضوعات بینالمللی نسبی است و در بسیاری از موارد راهبردها، اتحادها و ائتلافها، از عوامل و رخدادهای مختلف تاثیرپذیر هستند؛ چنانکه میتوان از آن به عنوان عصر «راهبردهای تاکتیکی» نام برد.
بعد از جنگ جهانی دوم تا پایان جنگ سرد، نوعی پایداری نسبی در راهبردها و سیاستهای دولتها در خصوص ائتلافها و روابط با یکدیگر وجود داشت، زیرا دو ابرقدرت و متحدان آنها، پایداری نظم دوقطبی را در راستای منافع خود میدیدند. ولی با فروپاشی شوروی سابق و تاکید آمریکا بر نظام تکقطبی، جهان به سمت بینظمی پیش رفت و آمریکایی که خود را حافظ نظم جهانی پس از جنگ جهانی دوم معرفی میکرد، خود به عامل اصلی در برهمریختگی نهادهای منطقهای و جهانی در حوزه مقررات بینالمللی و حقوقی تبدیل شد.
با روی کار آمدن ترامپ که شعار «اول آمریکا» را مطرح کرد، این بینظمی جهانی و نفی حقوق بینالملل و مقررات جهانی به اوج خود رسیده است. بنابراین میتوان با قاطعیت گفت که دوستی و دوری کشورها با یکدیگر از جمله در روابط آمریکا و هند از قاعده فوق پیروی میکند؛ همچنانکه اگر تا چندی قبل، روابط این دو کشور از جملهی روابط نمونه در دوستی دو کشور بود، اما بهخاطر عدم توجه هند به خواست ترامپ که شدیداً تمایل دارد تا خود را به عنوان خاتمهدهنده جنگ بین هند و پاکستان معرفی کند، به سردی گرائید، ممکن است در آینده نزدیک روابط آنها مجدداً گرم شود و ترامپ و مودی سخنانی را مطرح کنند که گویی اختلافی با هم نداشتهاند. البته این وضعیت به آن بستگی دارد که هر دو طرف در بخشهایی از خواستههای خود تجدیدنظر کرده باشند.
با توجه به شعار ترامپ در مورد «اول آمریکا» به نظر میرسد که دیگر آمریکا نتواند در هیچ تشکل چندجانبهای مانند گروه 7 یا نشست چهارجانبه آمریکا، ژاپن، استرالیا و هند حضور آسانی داشته باشد. رفتار نابههنجار آمریکا با سران کشورهای اروپایی که برای همراهی زلنسکی رئیسجمهور اوکراین به واشنگتن رفته بودند تا موضع او را تقویت کنند، در همین چارچوب معنی میدهد. ترامپ، خود و آمریکا را برتر از همه میداند و نمیتواند در تشکلهای چندجانبه جایگاه خود را با دیگران برابر بداند، بنابراین فقط میتواند در روابط دوجانبه آن هم به شرطی که طرف مقابل به نوعی برتری شخصیت ترامپ را بپذیرد، حضور داشته باشد.
لذا عدم حضور ترامپ در نشست چهارجانبه هند به موضوع اختلاف ترامپ با دولتمردان یک یا چند کشور آن هم به لحاظ راهبردی مربوط نمیشود، بلکه به شعار «اول آمریکا»ی ترامپ باز میگردد که نمیتواند رفتار برابری با بقیه اعضاء داشته باشد. ولی در روابط دوجانبه، طرف مقابل او پوتین باشد یا مکرون، یا هر شخصیت سیاسی دیگر، او در قامت رئیسجمهور برتر حضور مییابد و کیش شخصیتی خود را به نمایش میگذارد. سیاست هند برای ارتباط با دیگر کشورها مبتنی بر «استقلال راهبردی» است.
هند در اجرایی ساختن این راهبرد، تاکید دارد که خود را متعهد به هیچ قدرت و تشکل بینالمللی نکند و منافع ملی هند را بر منافع تشکلهای بینالمللی ترجیح دهد. در چارچوب همین راهبرد نیز، حضور در سازمان همکاری شانگهای یا بریکس یا هر تشکل دیگر تا جایی اهمیت دارد که منافع ملی هند را تامین کند. براساس این راهبرد، هند وارد هیچ بلوک یا جبهه ضدغربی نمیشود، همچنانکه مودی، نخستوزیر این کشور با نوعی زیرکی از هرگونه ائتلاف پنهانی با آمریکا علیه چین طفره رفته است.
هند اختلافات خود با پاکستان و چین را نیز اختلافاتی دوجانبه قلمداد کرده و از ورود به ائتلافهایی که دامنه تنش و بحران را افزایش دهند، پرهیز میکند. هند نه با آمریکا علیه چین و روسیه متحد خواهد شد و نه با چین و روسیه علیه آمریکا وارد ائتلاف خواهد شد. هند همانگونه که اختلافات خود با پاکستان را در سطح دوجانبه محدود نگه داشته، اختلافات خود با آمریکا را هم محدود و در سطح دوجانبه نگاه خواهد داشت و به هیچ بلوک قدرتی علیه دیگر قدرتها نخواهد پیوست.