تله سوریه برای ریاض و ابوظبی
سقوط حکومت اسد مشکل منحصربهفردی برای کشورهای عربی بهخصوص عربستان سعودی و امارات ایجاد کردهاست.
سقوط حکومت اسد مشکل منحصربهفردی برای کشورهای عربی بهخصوص عربستان سعودی و امارات ایجاد کردهاست. از یک سو این کشورها از اینکه ایران بهعنوان مهمترین رقیبشان، قدرت و نفوذش را در سوریه از دست داده، خشنود هستند اما از سوی دیگر، افول ایران در سوریه، موجب قدرت یافتن سنیهای اسلامگرا در سوریه شده و این سنیهای اسلامگرا از آن دستهاند که ریاض و ابوظبی سالها وقت و سرمایه زیادی برای سرکوبکردنشان صرف کردهاند. کشورهای عربی سنی حالا مجبورند با این نوع از اسلامگرایان، این بار در قامت یک دولت، دسته و پنجه نرم کنند.
تا به اینجای کار به نظر میرسد که کشورهای عربی سعی میکنند روی خوش نشان دهند. برای مثال در تاریخ دوم ژانویه، هیئتی از دولت موقت سوریه متشکل از الشیبانی، وزیر خارجه، مرهف ابوقصره، وزیر دفاع و انس کتاب، رئیس سازمان اطلاعات به عربستان سفر کرد. این نخستین سفر خارجی از سوی دولت موقت تحریرالشام بوده است. در این سفر درباره کمکهایی که پادشاهی عربستان میتواند به گذار قدرت در سوریه ارائه کند، مذاکره شد. کمی بعد عربستان 60 کامیون و 6 هواپیما از مایحتاج ضروری نظیر غذا و کمکهای پزشکی به سوریه ارسال کرد.
قبل از اینکه حکومت اسد سقوط کند، عربستان سعودی و امارات سعی کرده بودند تا با اسد آشتی کنند و امیدوار بودند بتوانند او را از حوزه نفوذ ایران خارج کنند. تلاشهای عربستان و امارات از اوایل سال 2023 آغاز شده بود و اسد نیز در ماه مارس به امارات و در ماه مه همان سال به ریاض رفته بود. اینطور به نظر میرسید که روند آشتی خوب پیش میرود چراکه عربستان در ماه سپتامبر امسال سفارتش را در دمشق بازگشایی کرد.
احتمالاً یکی از دلایل این اقدام عربستان حملات اسرائیل به مواضع ایران در شامات بود. احتمالاً عربستان اینطور میاندیشید که حالا که ایران زیر ضربات حملات اسرائیل است، شاید بهترین زمان برای سرعت دادن به آشتی با اسد فرا رسیده باشد و شاید بتوان از این آشتی برای دور کردن اسد از ایران استفاده کرد. اما عربستان از یک واقعیت غفلت کرده بود و آن اینکه خلأیی که به واسطه خروج ایران از سوریه ایجاد میشود به سرعت توسط شورشیان سنی تحت حمایت ترکیه پر خواهد شد و این اتفاق دقیقاً ظرف دو هفته رخ داد.
در واقع عربها بر سر یک دوراهی قرار گرفتند. آنها معتقد بودند که از سوی نیروهای اسلامگرا در هر دو طرف تحت فشار قرار گرفتهاند؛ از یک سو ایران و متحدان شیعهاش از عراق و لبنان و سوریه گرفته تا یمن و از سوی دیگر طیف متنوعی از نیروهای اسلامگرای سنی، از اخوانالمسلمین گرفته تا گروههای جهادی گوناگون در خاورمیانه. عربستان سعودی و امارات دو کشوری بودند که در جریان بهار عربی توانسته بودند تا حد زیادی تهدیدهای اسلامگرایان سنی را مهار کنند و پس از آن توجه خود را بر روی شیعیان متمرکز کردند اما در نهایت به موفقیت نرسیدند و حالا امروز، در سوریه با یک تهدید جدید مواجه هستند.
امروز اسلامگرایان سنی در فهرست تهدیدات عربستان و امارات در جایگاه نخست قرار گرفتهاند. ترکیه و قطر، از این گروهها حمایت میکنند. البته آنچه که برای ابوظبی و ریاض اندکی رضایتبخش است این است که تحولات در سوریه حداقل برای چند سال آینده سیال باقی خواهد ماند و هر دو کشور زمان کافی در اختیار دارند تا استراتژی مناسب را طرحریزی کنند.
اما در کوتاهمدت و میانمدت، آنها نگرانند مبادا موفقیت اسلامگرایان سنی در سوریه در کشورهایی نظیر اردن و مصر نیز تکرار شود. بنابراین آنها سعی خواهند کرد مانع وقوع این روند شوند و اجازه ندهند سوریه به طور کامل در اختیار قطر و ترکیه قرار بگیرد. در نتیجه در این مرحله که عربستان و امارات گزینههای چندان زیادی در اختیار ندارند، مجبورند تا با دولت جدید در سوریه تعامل کنند و این دولت نیز به طور قطع برای حکمرانی در سوریه و مدیریت مشکلات خود به کمکهای عربستان و امارات نیاز دارد.
بنابراین ریاض و ابوظبی از قدرت خود استفاده میکنند تا دامنهای از نفوذ را در سوریه برای خود ایجاد کرده تا بتوانند بر رفتار دولت جدید در سوریه اثرگذار باشند. این استراتژی در کوتاهمدت، منطقی است اما در درازمدت، عربستان و امارات همچنان بین اسلامگرایان شیعه از یک سو و اسلامگرایان سنی از سوی دیگر، گرفتار خواهند ماند و هیچ راه خروجی هم نخواهند داشت. از یک سو ایران از اسلامگرایان شیعه حمایت میکند و از سوی دیگر قطر و ترکیه از اسلامگرایان سنی حمایت میکنند. اگر عربستان و امارات بخواهند با یک جبهه درگیر شوند، جبهه دیگر تقویت خواهد شد. بنابراین عربستان و امارات در کوتاهمدت هیچ راه فراری نخواهند داشت.