استقلال اروپا تحتالشعاع سیاستهای ترامپ
امروز اروپا در قبال جنگ اوکراین با دو گزینه چالشبرانگیز مواجه است؛ یا باید به شکلی قاطع (با استفاده از نیروهای اروپایی) آتشبس را پذیرفته و تضمین کند، یا اینکه ریسک درگیری گستردهتر در سالهای آینده را بپذیرد که ممکن است به اوکراین هم محدود نشود.
امروز اروپا در قبال جنگ اوکراین با دو گزینه چالشبرانگیز مواجه است؛ یا باید به شکلی قاطع (با استفاده از نیروهای اروپایی) آتشبس را پذیرفته و تضمین کند، یا اینکه ریسک درگیری گستردهتر در سالهای آینده را بپذیرد که ممکن است به اوکراین هم محدود نشود. از سویی بدون حضور نظامی قابل توجه در اوکراین، هرگونه آتشبس/ سازوکار امنیتی، احتمالاً توسط روسیه نادیده گرفته خواهد شد.
یکی از نگرانیهای عمده اروپا در ماههای اخیر این بوده است که حضور ترامپ، دولتهای اروپایی را مجبور به مشارکت نظامی پررنگتر در اوکراین خواهد کرد. البته ترامپ هم در هفتههای اخیر اعلام کرده که از اعزام نیروهای آمریکایی به اوکراین خودداری خواهد کرد و این مسئولیت بر عهده اروپا خواهد بود. به همین دلیل، امانوئل مکرون، رئیسجمهور فرانسه، برای جلب حمایت جهت تشکیل یک نیروی حافظ صلح اروپایی تلاش میکند. او اخیراً به لهستان سفر کرد تا پیشنهاد خود را مطرح کند، که البته با آن مخالفت شد.
احتمال میرود که ترامپ ابتدا با افزایش تنش مقطعی با افزایش ارسال تسلیحات نظامی به اوکراین، به دنبال پایان دادن به جنگ یا مدیریت تنش پیش رود. با این حال، هر زمان، این احتمال وجود دارد که مسئولیت درگیریهای نظامی به اروپا واگذار شود. واقعیت این است که ایجاد بازدارندگی در شرق اروپا با تکیه بر نیروی محدود حافظ صلح امکانپذیر نیست و هیچ سدی در برابر نقض آتشبس و حمله مجدد روسیه ایجاد نخواهد کرد.
راهکار جایگزین، اعزام نیروی گستردهتر است که البته مستلزم پذیرش ریسک درگیریهای شدید و گسترده نظامی با نیروهای روسیه در صورت نقض آتشبس خواهد بود. در طرف مقابل، روسیه نیز حضور گسترده نیروهای نظامی در خطوط مرزی آتشبس را نخواهد پذیرفت. اینکه آیا اروپا میتواند چنین ماموریتی را انجام دهد، به چند ملاحظه وابسته است.
فارغ از مسئله آمادگی نیروهای اروپایی، چالشهای مرتبط با استراتژی خروج نیروها و ضرورت حمایتهای فنی و لجستیک آمریکا، چالش مربوط به اراده سیاسی برای ورود به درگیری نظامی در بین کشورهای اروپایی است. مسئله این است که پس از پذیرش آتشبس، در صورت تهاجم روسیه به نیروهای اروپایی، آیا بروکسل میتواند پاسخ نظامی هماهنگ بدهد یا اینکه احتمال دارد تمرکز خود را به لابی با آمریکا معطوف کند یا اینکه ممکن است برخی کشورهای اروپایی نیروهای خود را به صورت یکجانبه عقب بکشند.
در چنین شرایطی وجود رهبری سیاسی قدرتمند در اروپا از اهمیت زیادی برخوردار است. رهبران کلیدی اروپا، از جمله اولاف شولتز در آلمان و امانوئل مکرون در فرانسه، به دلیل بحرانهای داخلی تضعیف شدهاند و این قاره را بدون رهبری منسجم در برابر سیاستهای بالقوه تفرقهبرانگیز ترامپ و بحران اوکراین رها کردهاند. سقوط دولت در آلمان و انتخابات پیشرو، توانایی این کشور برای رهبری اروپایی را در بهترین حالت به تاخیر خواهد انداخت.
بریتانیا اگرچه به دنبال تقویت روابط با اروپا است، اما با محدودیتهای ناشی از برگزیت مواجه است. ایتالیا و لهستان، با وجود سیاستهای جاهطلبانه، فاقد نفوذ جمعی لازم برای رهبری موثر در اروپا هستند. در چنین شرایطی فرانسه با بحران سیاسی کمسابقهای مواجه شده است. اول اینکه فرانسوا بایرو، که اخیراً بهعنوان نخستوزیر جدید فرانسه مطرح شد، در سال 2007 با این شعار که بدهی عمومی دولت، مهمترین دشمن اقتصاد فرانسه است، وارد کارزار رقابتهای انتخاباتی شد و البته شکست خورد.
براساس گزارش مرکز ملی آمار فرانسه، بدهی دولت از 1/2 تریلیون یورو در آن سال با 113 درصد GDP معادل 3/3 تریلیون یورو در دسامبر 2024 افزایش یافته و بدون اتخاذ اصلاحات لازم، این روند تا 2030 تداوم خواهد داشت. گزینه نخست، انحلال پارلمان و برگزاری انتخابات مجدد است که براساس قانون تنها یک بار در سال میتواند انجام شود. با توجه به اقدام مکرون در برگزاری انتخابات زودهنگام در سال جاری (پس از شکست در انتخابات پارلمان اروپا)، انحلال مجدد پارلمان تا ژوئیه 2025 امکانپذیر نیست.
گزینه دوم، تشکیل مجدد دولت است که با توجه به اختلافات عمیق جریانهای سیاسی در مجلس بسیار دشوار است. نباید فراموش کرد که دولت گابریل اتل که در ژانویه 2024 تشکیل شد، در سپتامبر کنارهگیری کرد و دولت میشل بارنیه نیز سه ماه پس از آن رای عدم اعتماد دریافت کرد. گزینه سوم نیز استعفای مکرون است که احتمالاً گزینه مطلوب راست افراطی خواهد بود.
براساس نظرسنجیای که BFM TV منتشر کرد، 63 درصد از پاسخدهندگان معتقد بودند که پس از رای عدم اعتماد به بارنیه، رئیسجمهور نیز باید کنارهگیری کند؛ موضوعی که مکرون صراحتاً آن را رد کرده است. اکنون با معرفی فرانسوا بایرو، کابینه فرانسه با چالش دریافت رای اعتماد مجدد پارلمان و بیثباتی دولت روبهرو خواهد بود.