شبهجزیره متفاوت در اروپا
از نگاه برخی متفکران غربی، بالکان «جبهه دوم روسیه در اروپا» است و با تجربه جنگ اوکراین باید بیش از پیش نگران این منطقه بود. منطقه بالکان برای قرنها مرکز رقابت قدرتهای بزرگ بوده است. روسیه سالهای طولانی نقش اصلی را در این منطقه ایفا میکرد و به حمایت از متحدان اسلاویک و مسیحیان ارتدوکس در صربستان و سایر کشورهای منطقه بالکان میپرداخت. در دهه ۱۹۹۰ میلادی، با تجزیه یوگسلاوی و مناقشههایی که پی آن به وجود آمد، بالکان بار دیگر به یکی از چالشبرانگیزترین مناطق در اروپا بدل شد. فوریه ۲۰۲۲، تهاجم نظامی روسیه به اوکراین، اروپا را وارد عصر جدیدی از بیثباتی کرد. پایه و اساس نظم سیاسی و اقتصادی منطقه دچار تغییر شد و ابری از ابهام بر فراز تصویر آینده همکاریهای مسکو و سایر پایتختهای اروپایی پدیدار گشت. اکنون، پیوندهای تجاری که برای دههها میان روسیه و کشورهای اروپایی وجود داشت از هم گسسته شدهاند، کریدورهای تجاری جدید جایگزین کریدورهای قدیمی شدهاند و حتی روابط ملتها با یکدیگر نیز تحت تأثیر قرار گرفته است. در چنین شرایطی، اروپا در پی بازنگری در معماری امنیتی خود است؛ درحالیکه مسکو تصور میکند در یک جنگ دفاعی علیه نفوذ غرب به حوزه نفوذ خود در حال مبارزه است. با شروع جنگ اوکراین وضعیت در بالکان نیز دچار تغییرات مهمی شده که پیشبینی آینده این منطقه را سختتر میکند. درحالیکه بیشتر کشورهای این منطقه سعی میکنند موضعی نزدیک به اتحادیه اروپا اتخاذ کنند و به حمایت از اوکراین بپردازند، برخی کشورهای بالکان مواضع متفاوتی دارند و ترجیح میدهند روابط خود را با مسکو تا حدی حفظ کنند. هرچند مقامهای کشورهای کرواسی و مقدونیهشمالی در همان ماههای آغازین جنگ حمله نظامی روسیه را محکوم کردند اما صربستان همچنان مشتاقانه به ادامه اجرای توافقها با گازپروم روسیه ادامه میدهد، در مونتهنگرو بخش قابلتوجهی از افکار عمومی و احزاب حامی روسیه هستند و در بوسنی جامعه بر سر حمایت از اوکراین یا روسیه دو پاره شده است. بخشی از تحلیلگران سیاسی این وضعیت را فرصت مناسبی برای غرب میدانند که کشورهای حوزه بالکان را بیش از پیش به بلوک غرب نزدیک کند اما همزمان برخی تحلیلگران نیز هشدار میدهند چالشها در این منطقه از جمله اختلافات قومی و مذهبی وضعیت منطقه را متزلزل کرده و ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه تلاش دارد مانع از نزدیک شدن کشورهای بالکان به غرب شود.
کدام کشورهای بالکان عضو اتحادیه اروپا و ناتو هستند؟
در حال حاضر کشورهای رومانی، بلغارستان، یونان، کرواسی و اسلوونی اعضای اتحادیه اروپا در منطقه بالکان به شمار میروند. چهار کشور صربستان، مونتهنگرو، آلبانی و مقدونیه شمالی نیز در وضعیت کاندیداتوری عضویت در اتحادیه اروپا قرار دارند.
در ائتلاف ناتو، رومانی، بلغارستان، یونان، کرواسی، اسلوونی، مونتهنگرو، مقدونیهشمالی و آلبانی عضویت دارند. بوسنی و هرزگوین برای عضویت اقدام کرده اما هنوز عضو ناتو نیست. صربستان و کوزوو نیز درخواستی برای عضویت در ناتو نداشتهاند.
نقطه اشتعال ژئوپلیتیک اروپا
تنشهای ژئوپلیتیک در منطقه بالکان از دهه ۱۹۹۰ همزمان با تجزیه یوگسلاوی و جنگهای پس از آن اوج گرفت و اکنون، همزمان با تقابل روسیه و غرب بر سر اوکراین، تنشها در بالکان نیز بار دیگر افزایش یافته است. اقدامات غرب برای گسترش نفوذ خود در منطقه بالکان همواره با واکنش مسکو و ملیگراها در کشورهای بالکان که مورد حمایت روسیه هستند، روبهرو شده است. تحلیلگران غربی بر این باورند که مناقشههای حلنشده در بوسنی و هرزگوین، صربستان و کوزوو به تداوم بیثباتی در منطقه منجر میشود و روسیه از بیثباتی برای برتریجویی در برابر غرب و تضعیف اتحادیه اروپا و ناتو بهره خواهد برد.
جنگ اوکراین و نگاه کشورهای بالکان به روسیه
بوسنی و هرزگوین: در این کشور، مقامهای ارشد و رئیسجمهور جمهوری صرب که در کنار فدراسیون بوسنی و هرزگوین یکی از دو نهاد سیاسی موجود در بوسنی و هرزگوین محسوب میشود، بهطور آشکار از روسیه حمایت میکنند. این موضع از زمان اشغال شبهجزیره کریمه در سال ۲۰۱۴ تا امروز بدون تغییر باقی مانده و دیدار میلوراد دادیک، رئیسجمهور جمهوری صرب با پوتین در کازان این مسئله را تأیید میکند. دادیک در این دیدار گفت: «ما پیوستن به هر اتحادی برای تحریم روسیه را رد میکنیم.» در مقابل فدراسیون بوسنی و هرزگوین حمله به اوکراین را محکوم کرده است اما آنها نیز زمانی که بحث کمک به اوکراین مطرح شده، به اعطای یک کمک نمادین ۱۵۰ هزار یورویی اکتفا کردند. از زمان حمله روسیه به اوکراین ۱۲۲ هزار اوکراینی به بوسنی و هرزگوین رفتند اما اکثر این افراد پس از مدتی بوسنی را به مقصدهای دیگری ترک کردند.
کرواسی: از زمان آغاز جنگ اوکراین در سال ۲۰۲۲، آندری پلانکوویچ، نخستوزیر کرواسی بارها و بارها حمله نظامی روسیه را محکوم کرده و تأکید کرده است که کشورش حامی اوکراین است. آنها ضمن ارائه کمکهای نظامی (هرچند محدود) به اوکراین از تحریمهای اتحادیه اروپا علیه روسیه نیز حمایت کرده و به این تحریمها پیوستهاند. از سوی دیگر، واژههایی نظیر «پوتینوفیل» و «روسوفیل» به ناسزاهایی پراستفاده در فضای سیاسی کرواسی بدل شدهاند و نخستوزیر کرواسی بارها رئیسجمهور این کشور را به حمایت از منافع روسیه متهم کرده که با پاسخهایی از سوی رئیسجمهور و طرح اتهامات مشابه همراه بوده است.
کوزوو: کوزوو از همان ابتدا تصمیم گرفت که همراه با کشورهای غربی علیه روسیه گام بردارد. آلبین کورتی، نخستوزیر کوزوو در یکی از بیانیههای خود آورده است: «جمهوری کوزوو و مردم آن همراه با متحدان استراتژیک خود اتحادیه اروپا، ناتو و ایالات متحده گام برمیدارد و همکاریهای ادامهداری با شرکایش دارد.» کوزوو همچنین قوانینی در راستای حمایت از شهروندان اوکراینی تصویب کرد.
مونتهنگرو: دولت کنونی مونتهنگرو همانند دولت پیشین این کشور حمله نظامی روسیه به اوکراین را محکوم کرده است اما برخی احزاب کوچکتر بهویژه احزاب طرفدار صربها ترجیح میدهند حامی روسیه باشند. مونتهنگرو از زمان شروع جنگ کمکهای مالی و نظامی برای اوکراین ارسال کرده و میزبان ۱۹۱ هزار مهاجر اوکراینی بوده است. روسیه عموماً مونتهنگرو را یک «دشمن» میبیند.
مقدونیه شمالی: این کشور خیلی زود به تحریمهای اتحادیه اروپا علیه روسیه پیوست. حتی زمانی که بیانیهای در حمایت از تمامیت ارضی اوکراین در پارلمان مقدونیه شمالی به رأی گذاشته شد، هم حزب حاکم و هم حزب اپوزیسیون به آن رأی مثبت دادند و از مجموع ۱۲۰ نماینده فقط ۳ نفر با این بیانیه مخالفت کردند. مقدونیه همچنین در راستای حمایت از اوکراین، بخشی از تسلیحات نیروهای نظامی خود را که متعلق به دوران اتحاد جماهیر شوروی بود، برای اوکراین ارسال کرد.
صربستان: صربها متحد قدیمی مسکو به شمار میروند. آنها هرچند به قطعنامه مجمع عمومی سازمان ملل متحد با موضوع محکوم کردن حمله نظامی به اوکراین رأی مثبت دادند و حاضر نشدند حاکمیت روسیه بر مناطق اشغالی را بپذیرند اما در عمل نیز از اعمال هرگونه تحریم بر روسها خودداری کردند. آنها که همواره از حمایت روسیه در موضوع کوزوو بهره بردهاند، دوست ندارند روابطشان با مسکو قربانی جنگ اوکراین شود. الکساندر ووچیچ، رئیسجمهور صربستان در گفتوگویی که فوریه ۲۰۲۴ با خبرگزاری تاس روسیه داشت، در این باره گفت: «دو سال از شروع حمله همهجانبه گذشته و صربستان تنها کشور اروپایی است که هیچ تحریمی علیه روسیه وضع نکرده است. امیدوارم این شرایط ادامه پیدا کند.»
منافع روسیه در بالکان
مسکو برای مدتی طولانی نقش نیروی برقرارکننده توازن را در منطقه بالکان بر عهده داشت و به حمایت از متحدان صرب میپرداخت. قدمت روابط روسیه با کشورهای بالکان به قرنها قبل و زمان امپراطوری روسیه بازمیگردد که روابط فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و مذهبی مسکو با کشورهای بالکان توسعه یافت؛ بهویژه در دورهای که مردم این منطقه از سوی مسیحیان کاتولیک و مسلمانان عثمانی احاطه شده بودند، روسیه در نقش حامی اصلی مسیحیان ارتدوکس و اسلاوها ظاهر شد و این باعث شد روابط روسیه با کشورهای منطقه بهویژه بلغارستان، رومانی و صربستان ارتقاء قابلتوجهی پیدا کند.
در دورههای اخیر، روسیه به اقدامات و دخالتهای کشورهای غربی در حوزه بالکان که در بمباران کوزوو (۱۹۹۹) متفاوتتر از گذشته نمود یافت، بهعنوان نشانهای از تضعیف جایگاه خود در منطقه نگاه میکند. پوتین که یک سال بعد از این واقعه به قدرت رسید، حملات ناتو به نیروهای صرب و رفتار مداخلهجویانه غرب در کوزوو را نمادی از نادیده گرفته شدن نقش و منافع روسیه در تصمیمگیریهای بینالمللی میدید. همین مسئله باعث شد، دولت او با دادگاههای بینالمللی رهبران صرب مخالفت کند، نیروهای حافظ صلح خود را در سال ۲۰۰۳ از کوزوو بیرون بکشد و مانع از به رسمیت شناخته شدن کوزوو توسط سازمان ملل متحد در سال ۲۰۰۸ شود.
زیر نظر پوتین، روسیه تلاش داشته تا جایگاه خود را در عرصه بینالمللی و بهویژه در اروپا باز یابد. استانیسلاو سکرریو، تحلیلگر امنیتی اهل اروپا در این خصوص مینویسد: «برای پوتین و ایدههای او درباره آنچه بازگشت چندجانبهگرایی به دنیا میخواند، منطقه بالکان اهمیت زیادی دارد. دقیقاً در نقطه مقابل وضعیتی که از نگاه روسیه، نظم یکجانبه آمریکایی تعریف میشود.»
یکی دیگر از موضوعاتی که باعث میشود روسیه به ابقای نفوذ و قدرت خود در بالکان علاقه داشته باشد، نگرانی از توسعه بیشتر ناتو به شرق است. این تحلیلگر امنیتی اهل اروپا، تأکید دارد که رهبران غربی تعهد خود مبنی بر عدم توسعه ناتو به شرق را زیر پا گذاشتند و با توسعه این ائتلاف به شرق به دنبال محاصره و نابود کردن روسیه هستند. روسیه توسعه روابط با کشورهای بالکان را راهی برای جلوگیری از حل شدن آنها در نهادهایی مثل اتحادیه اروپا و ائتلافهایی مثل ناتو میبیند.
در دهه گذشته، مسئله دستیابی به دریای آدریاتیک هم برای روسیه اهمیت زیادی داشت اما با پیوستن مونتهنگرو به ناتو در سال۲۰۱۷ آخرین بنادر غیرناتویی این دریا نیز به بخشی از بنادر زیر نفوذ ناتو بدل شدند.
روسیه چگونه اعمال نفوذ میکند؟
رویکرد روسیه در راستای یافتن راههای کمهزینه برای اعمال نفود در بالکان، تلاش برای کندکردن ادغام بالکان در نهادهای غربی و همچنین تعمیق روابط خود با صربستان و گروههای صرب در دیگر کشورهای منطقه است. این کشور برای کُند کردن ادغام کشورهای بالکان در نهادهای غربی، در پی دامن زدن به اختلافات منطقهای و تشدید تنش بین جوامع قومی و مذهبی است. علاوه بر این، روسیه از نهادهای اقتصادی قدرتمند خود از جمله گازپروم و اسبربانک برای سرمایهگذاری و وابستهسازی اقتصادی کشورهای منطقه استفاده میکند تا نفوذ خود را بیشتر کند.
مسکو از راهکارهای نرم نیز برای این منظور بهره میگیرد. روسها با حمایت غیررسمی از باشگاههای ورزشی، مدارس، مراکز مذهبی و رسانهها قدرت نرمی کسب میکند که از آن برای دستیابی به اهداف خود بهره میجوید.
نمونههای این اعمال نفوذ روسیه در صربستان قابل توجه هستند. در درگیری میان صربستان و کوزوو، روسیه با مسدود کردن مسیر به رسمیت شناخته شدن استقلال کوزوو در سازمان ملل متحد، خود را در قامت مدافع تمامیت ارضی صربستان و مدافع مردم صرب معرفی کرده و روابط دوستانهای با گروههای صرب برقرار کرده است. مسکو همچنین توانسته، کلیسای ارتدوکس صربستان را به کلیسای ارتدوکس روسیه نزدیک و وابسته کند که همین مسئله باعث شده تا اغلب مواضع کلیسای ارتدوکس صربستان تابعی از مواضع کلیسای ارتدوکس روسیه باشد. در حوزه انرژی روسیه از طریق گازپروم بخشی از سهام شرکت ملی نفت صربستان را در اختیار گرفته است و همزمان میزان قابلتوجهی گاز طبیعی به این کشور صادر میکند. در دوره کووید ۱۹ نیز روسها در واکنش به کمبودها در صربستان، با سرعتی مثالزدنی مقدار زیادی دارو و واکسن اسپوتنیک برای این کشور ارسال کردند.
واکنش کشورهای غربی به اعمال نفوذ روسیه
عمده تلاش کشورهای غربی از دهه ۹۰ میلادی به این سو، از جمله حمله به نیروهای صرب و وادار کردن صربها به نشستن بر سر میز مذاکره نوعی تلاش برای عقب راندن کشورها و گروههای نزدیک به روسیه و همزمان بازگرداندن نوعی ثبات مطلوب خودشان در بالکان است.
تحلیلگران غربی هشدار میدهند رویکرد دولتهای غربی و تمرکز آنها روی موضوع بازگرداندن ثبات یک نقطه ضعف برای آنها بوده چراکه آنها را از توجه به ضرورت افزایش همکاریهای اقتصادی و سیاسی با کشورهای منطقه باز داشته است. از سوی دیگر، از سال ۲۰۱۳ که کرواسی توانست عضو اتحادیه اروپا شود، بیشتر کشورهای بالکان در وضعیت کاندیدای عضویت در اتحادیه اروپا باقی ماندهاند و به دلیل حل نشده باقی ماندن اختلافات ارضی و برخی مسائل دیگر همچنان پشت درهای اتحادیه اروپا در انتظار ایستادهاند. اروپا انتظار دارد پس از رونمایی از بسته سرمایهگذاری 4/6 میلیارد دلاری در بالکان در اکتبر ۲۰۲۳ وضعیت به نفع غرب تغییر کند اما تحلیلگران این مسئله را براساس واقعیتها نمیدانند. ایوان استرادنر، تحلیلگر آمریکن اینترپرایز میگوید: «انفعال غرب» میتواند فضا را برای نفوذ روسیه باز کند.
چارلز کاپچان، انتقاد مشابهی هم نسبت به ایالات متحده دارد و معتقد است توجه ویژه آمریکا به شرق آسیا و خاورمیانه مانع از آن شده است که واشنگتن رویکرد صحیحی در منطقه بالکان اتخاذ کند. او باور دارد رویکرد کنونی بهگونهای است که گویا واشنگتن بالکان را به حال خود رها کرده است.