| کد مطلب: ۳۰۱۲۱

آیت‌‏الله منتظری و حق تعیین سرنوشت

مگر طرفدار حق نیستید؟ ایشان در کتاب‌شان چند ده مورد حقوق را مطرح کردند، یکی از این موارد آزادی اندیشه و بیان است اما بسیاری افراد به خاطر آن زندان رفتند و احکام سنگین خورده‌اند. پس بر اساس نگاه چنین چهره‎‌های مذهبی هم باید به این موضوع پرداخت که «انسان‎ها حق تعیین سرنوشت» را دارند.

آیت‌‏الله منتظری و حق تعیین سرنوشت

سیدهاشم هدایتی، فعال سیاسی: من می‎‌خواهم مطالبی را عنوان کنم که شاید با فضای ذهنی دوستان متفاوت باشد. بعد از 44 سال که در قم در منزل حضرت آیت‌الله منتظری به همراه جمعی از دانش‎آموزان شهرستان دیوان‌دره کردستان حضور داشتیم، این دومین بار است که پشت تریبون قرار گرفته‌ام و در جمع سروران حضور پیدا کردم و درود می‌فرستم به روح پرفتوح آن انسان آزاده و سربلند. از نگاه یک اهل سنت عرض می‎کنم که آیت‌الله منتظری و آیت‌الله طالقانی، دردانه‌‎هایی بودند و جهان تشیع به وجود و آثار و... باید افتخار کنند.

چون ایران را دوست دارم و از نگاه اینکه هموطنانم را دوست دارم نگرانی‌ام را در اینجا مطرح می‎کنم؛ نگرانی‌ای که از برخی آثار آیت‌الله منتظری نیز قابل تشخیص است. متاسفانه و دردمندانه من بعد از همه این سال‎ها انقلابی‎‌گری تخت گاز و هزینه دادن از زندگی و خانواده، از این وضعیت ناامید شدم. در این 10 سال اخیر به خودم و شهرم بازگشتم و به مطالعه و فکر کردن پرداختم که چه باید کرد و به کجا خواهد رسید؟ و ناامیدانه ادامه دادم اما در این میان رساله حقوق آیت‌الله منتظری (که در پانزدهمین سال عروج مظلومانه‌اش دور هم گردآمده‌ایم) به من امید داد که می‎توان دغدغه ایران و دغدغه منِ کُرد، بلوچ و ترک آذری و من لُر را مورد توجه قرار داد و رفع کرد. امیدوارم دوستان این بحث را مطالعه کنند.

ما نه «کنشگران مرزی» (نظریه مقصود فراستخواه) بلکه «کنشگران مرزنشین» در برابر توپ و جنگ و مشکلات ایستادیم اما در شادی‎ها فراموش شدیم. در این کتاب فرازی از سخنان آیت‌الله منتظری درباره حق تعیین سرنوشت آمده است و به بیان حقوق مختلف انسان‌ها نیز پرداخته شده است؛ که امیدوارم این کتاب خوانده شود و قانون اساسی به نحوی بازنگری شود که به این موارد توجه شود و نسل‌های بعدی هم آن را بپذیرند.

در این کتاب نگاه انسان‌گرایانه وجود دارد و سند افتخار ماست. این افتخار است؛ ایشان یک فرد عادی نبود، یک فقیه و مرجع بوده است. این کتاب نشان از آزادگی نویسنده آن دارد. همین جا می‌‎پرسم چند نفر فقیه را می‎‌شناسید که «انتقاد از خود» را به اندازه یک صفحه چاپ کرده باشد. این بازنگری که ایشان انجام داده است، تحولی است که در نگاه ایشان بود و در این کتاب به وفور یافت می‌‎شود و بحث قانون اساسی که ایشان فرمودند:«کاش با این عجله قانون اساسی را تصویب نمی‌کردیم.» و آن زمان هم بودند افرادی که به این موضوع گله و اعتراض داشتند.

مگر طرفدار حق نیستید؟ ایشان در کتاب‌شان چند ده مورد حقوق را مطرح کردند، یکی از این موارد آزادی اندیشه و بیان است اما بسیاری افراد به خاطر آن زندان رفتند و احکام سنگین خورده‌اند. پس بر اساس نگاه چنین چهره‎‌های مذهبی هم باید به این موضوع پرداخت که «انسان‎ها حق تعیین سرنوشت» را دارند. حالا گذاری به وضعیت منطقه خودم می‎زنم؛ آیا رفته‌اید ببینید مردم در منطقه محروم در کردستان و... چگونه زندگی می‌کنند؟ 

ما مشکلات بسیاری داریم. به خاطره‌ای اشاره کنم که من در سال 1354 اولین بار آیت‌الله منتظری را دیدم، کم‌سن و سال بودم؛ به من سلام کرد و من همان شخصیتی را که درباره پیامبر اکرم(ص) آمده است در ایشان دیدم. در حجره با هم‌درسی‌ام حضور داشتم و ایشان با ماموستا عبدالله محمدی، امام جمعه سقز که بسیار بسیار به ایشان علاقه داشت و با وجود یاران بی‌وفا او تا آخر در حمایت از آیت‌الله منتظری ایستاد، به ما سر زدند؛ به هر حال من آنجا با ایشان آشنا شدم و گلایه کردم که به برخی از روستاهای کردستان در دوران ناامنی آذوقه نمی‎‌رسد و ایشان دفاع بسیاری از کردستان کردند و خواستار آن شدند که کردها را قانع کنند و گفتند:«کردها را قانع کنید از اصفهانی‌ها بهتر مدافع می‌شوند.» خاطرات بسیاری از ایشان هست و من بیش از این ادامه نمی‌دهم.

در قانون اساسی سال 1358 اصلی درباره اقوام مختلف آمده است و آیت‌الله منتظری هم به آن اشاره کرده است؛ که این اصل اجرا نشده و باید از مسئولان و از شما پرسید کدام‌تان فریاد زدید؟ چرا فریاد نزدید؟ هستند افرادی که اشاراتی کردند اما کافی نیست. مگر می‎شود 45 سال تاخیر در اجرای یک اصل اتفاق بیفتد. نه هیچ جبهه ملی، نه هیچ توده‌ای، نه هیچ حوزه علمیه‌ای، نه هیچ نهضت آزادی‌ای در این زمینه فریاد نزده است و البته ایشان آیت‌الله منتظری به همه این موضوعات در سخنانش اشاره کرد اما کسی توجه نکرده است. کشور نیاز به توجه به همه اقوام دارد.

کشور با قدرت سخت‌افزاری آماده نمی‎شود. بعضی از دوستان از جمله استاد عزیزم لطف‌الله میثمی دل‌شان در گرو ایران است. در تاریخ هم هرگز کشور جدا از هم نبود و همه با هم کشور را نگه داشتند. نمی‌شود که عده‌ای را هل دهید بیرون و بقیه را به دوش بکشید؛ آنها از دست می‎‌روند. مجمع تشخیص مصلحت دارید و مگر می‌شود که 40 سال یکی از آنها را به آنجا راه ندهید. شورای عالی انقلاب فرهنگی دارید، مگر می‌شود هیچ یک از آنها را راه ندهید.

شورای نگهبان هم همین است. مگر می‌شود چنین بی‌توجهی شود، حالا این برادری و هم‌وطنی است؟ شما با این همه هل دادن و راه ندادن چه انتظاری از اقوام دارید. این نگرانی را باید جدی بگیرید. در این بحث‌‎هایی که آیت‌الله منتظری در همین کتابش با عنوان حق معیشت و مسائل اقتصادی دارد؛ به طور ضمنی به این مسئله اشاره کرده است:«نانش بدهید و از دینش نپرسید.» وضعیت کردستان همین است. همیشه بین سه استان آخر از لحاظ توسعه بوده است. ضروری است پیش از آنکه از دست بروند آنها را دریابید و به هشدارها توجه کنید.

دیدگاه

ویژه سیاست
پربازدیدترین
آخرین اخبار