| کد مطلب: ۱۲۶۴۵

رای اعتراضی؛ ابزار یا توتم؟!

یک انتخابات استاندارد برای اینکه دو مشخصه آزاد و منصفانه بودن را با خود به همراه داشته باشد، باید مؤلفه‌هایی را درون خود جای دهد که این مؤلفه‌ها به صورت منصفانه و برابر برای همه احزاب، سازمان‌های سیاسی و ائتلاف‌ها مهیا باشد. این مؤلفه‌ها یک وجه ایجابی و یک وجه سلبی دارد که عبارتند از: 

مؤلفه سلبی: ساختار حقوقی و حقیقی کشور نباید مانعی برای این باشد که حزب یا سازمان سیاسی خاص و یا یک ائتلاف از حقوق خود محروم شوند. در واقع در یک سیستم مردم‌سالار، احزاب و سازمان‌های سیاسی نباید به بهانه‌های مختلف (چه از منظر حقوقی یعنی با وضع قوانین و آیین‌نامه و چه در موضع حقیقی یعنی نوع مناسبات قدرت سیاسی) از مسیر کسب قدرت از طریق دموکراتیک و انتخابات محروم شوند.

مؤلفه ایجابی: در این ارتباط نکته اول این است که باید همین ساختار حقوقی و البته حقیقی در کشور، حق تشکل‌یابی یعنی داشتن حزب و سازمان سیاسی را برای همه به رسمیت بشناسد. نکته دوم حق اطلاع‌رسانی، داشتن رسانه و تبلیغ و ترویج خود است. یعنی احزاب و سازمان‌های سیاسی بعد از به رسمیت شناخته شدن، باید امکان اطلاع‌رسانی، داشتن رسانه و تبلیغ و ترویج خود را داشته باشند. سومین نکته حق مشارکت در انتخابات با عنوان کاندیدا است و چهارمین نکته و مؤلفه، حق شرکت در انتخابات به‌عنوان رای‌دهنده است و اینکه محدودیتی برای آنها وجود نداشته باشد. این چهار مورد، مؤلفه‌های ایجابی است که یک انتخابات را آزاد و منصفانه می‌کند.

در نقطه مقابل، انتخاباتی معنا پیدا می‌کند که به نوعی نمایشی در مقابل انتخابات استاندارد و آزاد است که از چهار مؤلفه ایجابی، فقط حق شرکت در انتخابات به‌عنوان رای‌دهنده را برای مردم به رسمیت می‌شناسند و سه مؤلفه دیگر در آن رسمیت ندارد. در این نوع انتخابات که آزاد و منصفانه نیست، با وضع قوانین و آیین‌نامه به‌گونه‌ای رقم می‌خورد که حقوق بخشی از مردم به نوعی محدود می‌شود.

اما درباره آنچه طی روزهای اخیر درباره «رای اعتراضی» بیان شده، می‌توان گفت که رای اعتراضی در ساختاری معنا پیدا می‌کند که انتخابات در آن نسبتاً آزاد و منصفانه برگزار شود، یعنی اولاً ساختار حقیقی و حقوقی قدرت مانع جدی برای دستیابی گروه‌های مختلف شهروندان به حقوق سیاسی‌‍‌شان ایجاد نکند. و ثانیاً، ساختار قدرت اغلب مؤلفه‌های ایجابی که به آنها اشاره شد را بربتابد. در چنین فرآیندی، مردم به عنوان اعتراض به یکسری از سیاست‌های دولت و مجلس به گروه‌هایی رای می‌دهند که ممکن است خیلی منطبق با ایده‌آل‌ها و مطالبات‌شان نباشد ولی می‌خواهند سیاست‌هایی که جاری است را متوقف کنند.

در ایران هم طی سالیان گذشته، مواقعی بوده که تا حدی معنایی از انتخابات وجود داشته است و اکثریت مردم احساس می‌کردند که حداقلی از مفهوم رقابت (و نه یک انتخابات با استانداردهای لازم) در حال وقوع است، پس می‌آمدند و به فردی رای می‌دادند که رای اعتراضی به شمار می‌رفت که برای نمونه می‌توان به رای مردم به حسن روحانی در انتخابات سال 1392 و یا نماینده‌های مجلس دهم در سال 1394 اشاره کرد. به عبارتی مردم به افرادی رای اعتراضی دادند که پیشینه اصلاح‌طلبانه و دموکراسی‌خواهانه نداشتند و حتی در گذشته نه‌چندان دور این افراد تاریخچه و عملکرد مبهم هم داشتند اما به رغم این موضوع، رای اعتراضی به این افراد داده شد اما رای اعتراضی تا یک جا و یک نقطه جواب خواهد داد که رای‌دهندگان احساس کنند و این توجه را در خود ببینند که با رای اعتراضی که می‌دهند، زمینه‌های واقف شدن جریان اصلی قدرت را ایجاد خواهند کرد و تلنگری می‌زنند که بدین‌وسیله بتوانند تاثیری در تغییر سیاست‌های آنها داشته باشند و یا بخشی از مطالبات‌شان را پیگیری کنند. وقتی این اتفاق نمی‌افتد و شما به صورت ممتد و چندین بار و در ایام مختلف در طول 3دهه از حق رای خود استفاده کرده‌اید و در مواقعی رای اعتراضی داده‌اید و فریاد زده‌اید که ما می‌رویم به این افراد رای می‌دهیم تا تندروتر از این‌ها به دولت و مجلس نرسند، اما در نهایت چیزی که به‌دست می‌آورید، این است که تغییر ملموس و محسوس در میان‌مدت و بلندمدت ایجاد نمی‌شود؛ در این موقع به این نتیجه می‌رسید که استفاده از این ابزار به نتیجه نمی‌رسد و آنها با این روش به مطالبات خود نمی‌رسند.

بنابراین توجه به این نکته ضروری است که رای اعتراضی یک ابزار و وسیله است و یک توتم و امر مقدس نیست. همانطور که افرادی حضور در انتخابات را یک مناسک و امر مقدس می‌دانند، افرادی هم وجود دارند که رای اعتراضی را به‌عنوان عمل مقدس استفاده می‌کنند که برخی از این افراد محافظه‌کاران اقتدارگرا هستند که حضور پای صندوق رای را تکلیف شرعی می‌دانند و برخی هم نیروهایی هستند که بهبودخواه هستند و رویکردهای اقتدارگرایانه ندارند و حتی برخی از آنها قبلاً رویکردهای اصلاح‌طلبانه هم داشته‌اند اما الان با افرادی که رویکرد اقتدارگرایانه دارند، دارای یک نقطه اشتراک هستند که انتخابات و صندوق رای برای آنها توتم است. اما اعتقاد من بر این است که نه انتخابات و نه رای اعتراضی یک توتم نیست، بلکه ابزاری برای دستیابی به مطالبات و خواسته‌هاست که وقتی به صورت مکرر از آن استفاده می‌شود اما تغییر ملموس در ابعاد مختلف زندگی شهروندان ایجاد نشود، ابزار نامناسبی تلقی شده و از آن عبور می‌شود. البته ممکن است زمانی به این ابزار بازگشته شود، اما با تجربه انتخابات مجلس 1398 و ریاست‌جمهوری و شورای شهر 1400 نشان داده شده که اکثریت مردم و بدنه اجتماعی اصلاح‌طلبان حداقل فعلاً اعتقادی به این سبک کنش سیاسی ندارند زیرا دستاورد ملموسی از آن به‌دست نیاورده‌اند.

دیدگاه

ویژه سیاست
سرمقاله
آخرین اخبار