ارزیابی سردبیر «هممیهن» از احتمال تحقق پیشنهاد روحانی
دو شرط عملیشدن رای اعتراضی فراهم نیست
محمدجواد روح، تحلیلگر سیاسی و سردبیر روزنامه «هممیهن»، دو شرط را برای عملی شدن ایده «رای اعتراضی» در بیانیه حسن روحانی لازم میداند؛ یعنی گرم بودن فضای انتخابات و جامعه و سازماندهی گسترده که البته هیچیک از دو شرط را فراهم نمیبیند. او درعینحال، محقق شدن گزینه «رای منفی» را عملیتر میداند. این تحلیلگر سیاسی در این مصاحبه از عدم وجود انگیزه کافی در میان اصلاحطلبان برای این انتخابات نیز سخن گفت. روح در گفتوگو با انصافنیوز معتقد است ایده «رای اعتراضی» که در بیانیه حسن روحانی پس از ردصلاحیت مطرح شده، احتمالاً در انتخابات مجلس خبرگان چندان عملی نخواهد بود؛ اما در انتخابات مجلس تا حدودی میتواند ممکن شود.
جای خالی برانگیختگی اجتماعی
سردبیر روزنامه «هممیهن» رای اعتراضی در انتخابات مجلس دوازدهم را اینطور توضیح داد: «برای تحقق این ایده، مردم در هر حوزه انتخابیه به هر کسی جز تندروها (بهویژه طیف رادیکال حاضر در مجلس فعلی و یا حامیان دولت) رای خواهند داد که طبعاً، شامل اصلاحطلبان، میانهروها، طیف ریشهدار و خردورز جناح راست و نیز چهرههای تکنوکرات و دارای وزن و سابقه و ریشه در شهرستانها میشود؛ چهرههایی که ممکن است چندان هم سیاسی نباشند، اما با تندروها نیز همراه و همسو نیستند». وی با بیان اینکه «رای اعتراضی، یک کنش سیاسی در اعتراض به اقلیت حاکم است»، تصریح کرد: «شاید طرح این ایده در سطح نظریه، ساده باشد؛ اما اجرای آن در صحنه عمل سیاسی دشوار است». روح در تبیین موانع تحقق عملی ایده «رای اعتراضی» گفت: اولین عامل سختی اجرای چنین ایدهای، سرد بودن فضای انتخابات و جامعه است. چراکه تحقق این ایده در زمانی ممکن است که جامعه میل به مشارکت در انتخابات دارد، ولی کاندیدای مورد نظرش در میان تاییدصلاحیتشدگان نهایی حضور ندارد». او انتخاب آقای روحانی در انتخابات ریاستجمهوری سال ۱۳۹۲ را نیز مصداق رای اعتراضی در چنین شرایطی دانست و یادآور شد: «در آن انتخابات، اکثریت واجدین حقرای، خواستار مشارکت در انتخابات بودند اما برخلاف انتظار آنان، سیدمحمد خاتمی یا هاشمیرفسنجانی امکان حضور نیافتند؛ ولی بهرغم این اتفاقات، جامعه همچنان برای مشارکت در انتخابات انگیزه داشت و وقتی آقایان هاشمی و خاتمی و مجموعه نخبگان سیاسی، این برانگیختگی اجتماعی را مشاهده کردند، مجدداً برای تداوم کنشگری انتخاباتی انگیزه پیدا کردند و با اجماع بر روی حسن روحانی، از او حمایت کردند و به پیروزی هم رسیدند». مثال دیگر محمدجواد روح، مربوط به انتخابات مجلس دهم بود؛ زمانی که تعداد اصلاحطلبان مطرح تاییدصلاحیتشده بسیار اندک بود، اما چون آن زمان جامعه همچنان انگیزه مشارکت داشت، اصلاحطلبان هم انگیزه پیدا کردند و با شناسایی نامزدهای حامی اصلاحات و میانهروها، لیستی تدارک دیدند که با حمایت آقایان خاتمی و هاشمی در تهران و اغلب کلانشهرها به پیروزی رسیدند. وی با بیان اینکه «مسئله اصلی در آستانه انتخابات مجلس دوازدهم این است که میل به مشارکت در میان اکثریت جامعه وجود ندارد»، افزود: «امروز حتی اگر چهرههای شناختهشده اصلاحات هم کاندیدا شده بودند و تاییدصلاحیت هم شده بودند؛ باز هم احتمال اینکه مردم پای صندوق رای بیایند، بسیار کم بود. بنابراین اولین شرط عملی کردن ایده «رای اعتراضی» که برانگیختگی جامعه است، در شرایط کنونی تقریباً وجود ندارد».
فقدان سازماندهی گسترده سیاسی
محمدجواد روح درباره عامل دومی که برای تحقق ایده رای اعتراضی ضرورت دارد، چنین گفت: «عامل دوم، «سازماندهی گسترده» است. اینکه شما در تهران بنشینید و صرفاً به میلیونها رایدهنده بگویید به هر کسی میخواهید رای بدهید و فقط به این تندروها رای ندهید، نمیتوانید ایده «رای اعتراضی» را محقق کنید. بلکه شما باید سازمان و تشکیلاتی داشته باشید که دستکم از میان افراد تاییدصلاحیتشده تعدادی را بهعنوان مخالفان تندروها شناسایی و به رایدهندگان معرفی کند. اما در شرایط فعلی، این سازماندهی در سطح نیروهای سیاسی دیده نمیشود». وی با مقایسه فضای انتخابات مجلس دوازدهم با دوره دهم گفت: «برخلاف سال ۱۳۹۴، اکنون بخش زیادی از خود نیروهای اصلاحطلب هم دیگر انگیزه کافی برای فعالیت جدی سیاسی و انتخاباتی ندارند؛ چراکه اگر انگیزه داشتند، حداقل ثبتنام میکردند. بعضی میگویند دلیل ثبتنام نکردن اصلاحطلبان در این دوره، ماجرای «پیشثبتنام» بود؛ اما من فکر میکنم دلیل اصلی، همین فضای سرد سیاسی بود و اصلاحطلبان هم که پیشبینی میکردند مردم رای نخواهند داد؛ پیشاپیش میدان را خالی کردند و راه را برای پیروزی بیدردسر تندروها باز گذاشتند». سردبیر روزنامه هممیهن بر این اساس نتیجهگیری کرد: «هیچیک از دو شرط تحقق ایده «رای اعتراضی»، یعنی «برانگیختگی اجتماعی» و «سازماندهی گسترده سیاسی»، در شرایط کنونی وجود ندارد؛ مگر اینکه طی چند هفته آینده اتفاق خاصی بیفتد».
تاثیر گزاره جنگ؟
روح در پاسخ به این پرسش که «چه اتفاقی میتواند در این مقطع، موجب برانگیختگی جامعه برای مشارکت در انتخابات و رای اعتراضی شود؟»، گفت: «برخی تصور میکردند ردصلاحیت آقای روحانی بتواند چنین شوکی ایجاد کند یا همین خبر که آقای رئیسی تنها کاندیدای حوزهی انتخابیهاش است، میتواند واکنش جامعه را برانگیزد. اما در عمل دیدیم که این اخبار بیشتر از اینکه برای افزایش مشارکت برانگیزاننده باشد یا آنها را برای رای اعتراضی تشویق کند؛ بالعکس، به نظر میرسد در میان بخشی از کسانی هم که مشارکتجو بودند، تردید ایجاد کرد و آنها را هم به این تحلیل رساند که کلاً نهاد انتخابات در ساختار حاضر بیمعنی و تعطیل شده است». سردبیر روزنامه هممیهن درعینحال این گزاره را مطرح کرد که احتمال دارد حادتر شدن شرایط بینالمللی و افزایش تهدیدهای بیرونی علیه ایران که بهویژه در روزهای اخیر شاهد آن هستیم، نگرانی عمومی درباره امنیت ملی کشور را افزایش دهد و بخشی از قهرکردگان با صندوق رای را وادار کند برای تقویت پشتوانه کشور در این مقطع، بار دیگر پای صندوق بیایند و طبعاً به نامزدهای مخالف اقلیت حاکم رای دهند؛ همانطور که چنین اتفاقی را در سالهای ۱۳۷۶ و ۱۳۹۲ شاهد بودیم که رای مردم، سایه جنگ را از سر کشور دور کرد. وی درعینحال افزود: «ابعاد شکاف و گسست میان جامعه و ساخت سیاسی در چند سال اخیر چنان افزایش یافته که حتی بعید است نگرانی درباره جنگ هم، بخش زیادی از مردم را به مشارکت انتخاباتی برانگیزد». روح بر این اساس پیشبینی کرد: «جز در حوزههایی که افراد شناختهشدهای در میان تاییدصلاحیتشدگان حضور دارند، بعید به نظر میرسد که در سراسر کشور و خصوصاً در شهرستانهای کوچکتر که فضا کمتر سیاسی است و بیشتر مناسبات قومی و محلی حاکم است، ایده اعتراضی عملی شود. حتی در سطح تهران و شهرهای بزرگ نیز با وجود این فضای سرد سیاسی و انفعال گروههای سیاسی، رای اعتراضی عملی نخواهد شد».
گزینه رای منفی
محمدجواد روح در پاسخ به این سوال که «ایدهی خود او برای شکل گرفتن رای اعتراضی چیست؟»، گفت: «ایده که همین است! منظور از رای اعتراضی این است که شما به هر کسی رای بدهید جز این تعداد خاص که منتسب به اقلیت حاکم هستند. در واقع، «رای اعتراضی» به معنی «نه» به اقلیت حاکم است. اما روش اجرایی کردن این ایده محل سوال است.» وی با بیان اینکه در کنار «رای اعتراضی»، گزینه «رای منفی» هم قابلتصور است؛ گفت: «در فضای کنونی، به نظر میرسد رای منفی شدنیتر است؛ اما چون هزینههای سیاسی و امنیتی زیادی برای نیروهای سیاسی دارد، چندان آن را طرح نمیکنند». وی توضیح داد: «رای منفی یعنی اینکه نیروهای سیاسی بگویند ما در اعتراض به عملکرد دولت و مجلس و مجموعهی ساختار سیاسی میخواهیم یک «نه» قوی با رای سفید بگوییم. البته، بخشی از رایدهندگان تا حدی در انتخابات ۱۴۰۰ نیز ایده «رای منفی» را محقق کردند. آقای روحانی هم اشاره کرد که در آن انتخابات آرا باطله دوم شد و آقای رئیسی با آرا باطله رقابت کرد. در این انتخابات هم، رای سفید دادن بهعنوان رای اعتراضی عملیتر است. اما باید دید جامعه رای سفید دادن را به رای ندادن ترجیح میدهد یا نه. مخصوصاً در حوزههایی که هیچ کاندیدای اصلاحطلب یا میانهرویی وجود ندارد. اگر جامعه به این تصمیم برسد، ممکن است اتفاق عجیبی بیفتد و اعتبار انتخابات کلاً زیر سوال برود. اما در مورد «رای منفی» هم پرسشهای جدی وجود دارد». روح توضیح داد: «رای سفید دادن هم نیازمند این است که در سطح جامعه، نسبت به برگزارکنندگان انتخابات حداقل اعتمادی وجود داشته باشد. درحالیکه الان عدهای میپرسند چه اعتباری وجود دارد که ما رای سفید بدهیم و اعلام شود؟! از کجا معلوم که تعداد واقعی آرا باطله اعلام شود؟! این افراد نگران هستند که رفتن آنان پای صندوق رای حتی اگر در قالب رای سفید و باطله هم باشد، ممکن است تاثیر معکوس خواست آنها را داشته باشد و صرفاً باعث افزایش مشارکت و استفاده تبلیغاتی جریان حاکم شود. به همین جهت، بعید است در این انتخابات، چندان شاهد حجم گسترده آرای سفید و باطله (بهعنوان اعتراض) باشیم.»