تغییر مسیر در روابط ایران و روسیه؟
هر گونه تعامل بین مسکو و تهران در دوران پس از رئیسی باید ذیل عناصر ساختاری خاصی صورت گیرد و این عناصر ممکن است با برخی ادعاهای طرفین در تضاد باشد. اگرچه ممکن است درگذشت نابهنگام ابراهیم رئیسی، رئیسجمهور ایران، موجهایی را در محافل سیاسی خاورمیانه و فراتر از آن ایجاد کرده باشد، اما بعید است که تغییری در سیاست ایران در سالهای آینده ایجاد کند.
براساس نظام سیاسی ایران، رئیسجمهور پس از رهبری، قدرتمندترین مقام در ایران است. برخلاف نظامهای دیکتاتوری یکپارچه، تصمیمات مربوط به امنیت ملی و سیاست خارجی در ایران توسط نهادهای مختلف با اعمال نفوذ رهبران سیاسی متعدد اتخاذ میشود. با توجه به مسیر تعامل روسیه و ایران پس از ۷اکتبر، تغییر این مسیر حتی برای تاثیرگذارترین رهبران سیاسی در وزارت امور خارجه ایران نیز چالشبرانگیز خواهد بود.
به گفته برخی کارشناسان، امیر عبداللهیان، وزیر فقید امور خارجه در تحکیم روابط تهران با مسکو نقش پررنگی داشت. ابراهیم رئیسی نیز تأکید ویژه بر تقویت روابط با روسیه داشت. اگرچه سفر وی به مسکو موجب امضای هیچ توافقنامه قابلتوجهی نشد اما تعامل اقتصادی بین دو کشور را افزایش داد. نقطه برجسته روابط تهران با مسکو نه تعامل اقتصادی بلکه تقویت همکاری نظامی بین دو کشور است.
تهران پس از تهاجم روسیه به اوکراین، همکاریهای دفاعی با روسیه را افزایش داد و در مقابل، تهران سه اسکادران هواپیمای آموزشی دریافت کرد. در سفر رئیسی به مسکو، وی دو اسکادران جنگنده سوخو-۳۵ را درخواست کرده بود که به گفته یک منبع، مسکو با ارسال آنها تا پایان سال جاری یا نیمه اول سال ۲۰۲۵ موافقت کرد. اگرچه ممکن است به نظر برسد که تعامل بین تهران و مسکو در دوران ریاستجمهوری رئیسی افزایش یافته است اما واقعیت چیزی جز این است.
تهاجم روسیه به اوکراین و انزوای سیستماتیک این کشور در نظم جهانی عامل محرک شراکت روسیه و ایران است. این بدان معناست که روابط دو کشور بازتاب ناچیزی از واقعیتهای اساسی در نظم جهانی است و حتی پس از سوگند رئیسجمهور جدید ایران ممکن است دستخوش تغییر شود. در اولین سال جنگ روسیه و اوکراین، همکاری تجاری بین ایران و روسیه ۲۰ درصد افزایش یافت و به رکورد جدید ۴/۹ میلیارد دلاری رسید.
انتظار این بود که همکاری در مسیر صعودی مشابه یا در بهترین حالت، در مسیر ثابتی ادامه داشته باشد. در عوض، تجارت دوجانبه در سال ۲۰۲۳ تنها ۱۰۰ میلیون دلار افزایش داشت. در بررسی علت چنین نوساناتی، باید گفت که صادرات روسیه به ایران که عمدتاً غلات (تقریباً ۸۰ درصد کل صادرات) را شامل میشود، کاهش داشته است. کالاهای روسی هنوز وارد بازارهای ایران نشده است. علاوه بر چالشهای لجستیکی، عدم تسویه پرداخت و هزینههای زیاد حمل و نقل از موانع اصلی به شمار میرود. این بدان معناست که سیستمهای تسویه پرداخت فقط بر روی کاغذ کارآمد به نظر میرسند، در واقع بازارها فاقد هرگونه سیستم پرداخت هستند و معاملهگران را مجبور میکند فرآیندهای پرهزینه مالی را انتخاب کنند.
با این حال، به نظر میرسد وضعیت از نظر صادرات ایران به روسیه کمی باثباتتر باشد. تنها با در نظر گرفتن اطلاعات مربوط به سال ۲۰۲۳، صادرات ایران به ۱۵/۸ درصد افزایش یافت و به بیش از ۱/۲۹ میلیارد دلار رسید. در تجزیه و تحلیل کالاهای ایرانی، به نظر میرسد نسبت کالاهای کشاورزی کاهش یافته است که منعکسکننده افزایش تقاضا برای کالاهای صنعتی مانند سیمان و همچنین سایر لوازم سختافزاری و قطعات موتور در بازارهای روسیه است.
به عنوان یک روند، هر تعامل جدید بین تهران و مسکو معمولاً بیشتر هیاهوی رسانهای است. یکی از این نمونهها، قرارداد چندمیلیارد دلاری با گازپروم (سرمایهگذاری در صنعت نفت و گاز ایران) است که در حقیقت هیچ پیشرفت قابل توجهی ندارد. در همین راستا، کار ساخت راهآهن رشت - آستارا نیز هنوز به نتیجه نرسیده است.
با در نظر گرفتن مواضع ضدغربی تهران، بعید است که رئیسجمهور جدید ایران موضع تهران در قبال غرب را تغییر دهد و این بدان معناست که تعامل مسکو با تهران بهطور بالقوه افزایش خواهد یافت. اما این افزایش روابط لزوماً به دلیل موانع بوروکراتیک و تاخیرها منجر به تکمیل سریع پروژههای مشترک نخواهد شد. سرنوشت پروژههای مشترک بدون تغییر باقی میماند حتی اگر رئیسجمهور جدید گامهای رئیسی را با یک سفر به مسکو دنبال کند.