بررسی تفاوت نتایج نظرسنجیها با میزان مشارکت در انتخابات ریاستجمهوری در گفتوگو با پژوهشگران داده و آمار
مـرددها عامل خطای نظرسنجیها
مؤسسات نظرسنجی با این تصور که مرددان شرکت در انتخابات، رأی خواهند داد آنها را در آمار مشارکت ثبت کردند اما مرددان رأی ندادند
آنها که در نظرسنجیهای انتخاباتی شرکت کرده و در دوراهی رأی دادن و ندادن مانده بودند، پای صندوقها نرفتند و معادله پیشبینیها درباره مشارکت در انتخابات را بههم زدند. آنها کسانی بودند که در نظرسنجیها در گروه شرکتکنندگان در انتخابات در نظر گرفته شده بودند و همین موضوع خطایی 7 تا 9 درصدی در میزان مشارکت را میان واقعیت و نظرسنجیها رقم زد.
یافتههای مؤسسه افکارسنجی ایسپا – دانشجویان ایران – در روزهای ۲۹ و ۳۰ خردادماه یعنی حدود ۱۰ روز مانده به برگزاری چهاردهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری، حکایت از مشارکت ۴۲/۵درصد مردم داشت. این نظرسنجی، دوم و سوم تیرماه هم تکرار شد که میزان مشارکت را به ۴۳/۹ درصد رساند؛ در این نظرسنجی ۴ هزار و ۵۷ نفر بهصورت حضوری شرکت کرده بودند.
ششم تیرماه، اما همین مؤسسه در یک نظرسنجی جدید، میزان مشارکت را ۴۶ درصد اعلام کرد. دو روز قبل از آن، اما مرکز افکارسنجی ملت پس از سه موج پیمایش تلفنی از افراد ۱۸ سال و بیشتر در کشور، میزان مشارکت را ۴۵/۵ درصد اعلام کرد. براساس همین پیمایش ۳۱/۸ درصد هم برای شرکت در انتخابات مردد بودند. در موج چهارم این نظرسنجی، میزان رأیهای قطعی ۴۵/۷ و مرددان ۳۱/۶ درصد بودند.
پس از آن اما نظرسنجیهای پراکنده خبر از مشارکت ۵۰ تا ۵۵ درصدی مردم در انتخابات را داده بودند؛ هرچند آن زمان هنوز رقابتهای انتخاباتی بهصورت جدی شروع نشده بود. چهرههای اصولگرا هم میزان مشارکت را تا ۵۰ درصد اعلام کرده بودند. نتیجه انتخابات که بیرون آمد، عدد ۳۹/۹ درصدی مشارکت، کمترین آمار را در تاریخ انتخابات ثبت کرد؛ بیشترین مشارکت مربوط به خراسان جنوبی با ۶۱ درصد بود و پایینترین در کردستان با ۲۳ درصد رقم خورد. پژوهشگران حوزه آمار و داده که تعدادی از آنها مسئولیتهای مهمی در مؤسسههای نظرسنجی داشتند، در گفتوگو با هممیهن دلایل تفاوتهای آماری را بررسی میکنند.
خطا در تحلیل بود نه ابزار
مهدی رفیعی بهابادی، از سال ۹۸ تا فروردینماه ۱۴۰۲ رئیس مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران (ایسپا) بود و حالا بهعنوان پژوهشگر به «هممیهن» میگوید که دلیل اصلی اختلاف زیاد میزان مشارکت در انتخابات ریاستجمهوری اخیر در نظرسنجیها و واقعیت، در نظر گرفتن مرددان در میان مشارکتکنندگان قطعی است: «در انتخابات ریاستجمهوری سال ۱۴۰۰، ۲۰درصدی که گفته بودند در انتخابات شرکت میکنند اما کاندیدایشان را اعلام نکردند، اصل بر شرکتنکردنشان بود، آنها رفتند و رأی باطله دادند؛ چون هدفشان شرکت در انتخابات شوراها بود. آنها وارد حوزه شده بودند دو تعرفه به آنها داده شد، درنهایت هم تعرفه ریاستجمهوری بهعنوان رأی باطله را به صندوق انداختند. درنتیجه میزان رأی باطله در آن سال ۱۴ درصد بود. بعضی گفتند که این رأیها اعتراضی است، اما اینطور نبود.»
او میگوید که امسال اما انتخابات شوراها همزمان با انتخابات ریاستجمهوری نبود و گروهی از افراد تا روز آخر، کاندیدایشان را انتخاب نکرده بودند. مراکز افکارسنجی باید این افراد را از شمار مشارکتکنندگان خارج میکردند؛ آنها ۱۸/۵ درصد بودند که معادل ۹ درصد واجدان شرایط است. اگر این افراد حذف میشدند میزان مشارکت ۹ درصد کاهش پیدا میکرد و نرخ دقیقتر اعلام میشد. درحالیکه مؤسسات نظرسنجی تصورشان این بود که آنها روز انتخابات، بالاخره یک کاندیدا را انتخاب میکنند و یک عده هم رأی باطله میدهند، درحالیکه این افراد اصلاً شرکت نکردند. خطا اینجا اتفاق افتاد، ابزار ایرادی نداشت.
دقت پایین نظرسنجیهای تلفنی
او درباره استقلال مراکز افکارسنجی هم میگوید که همیشه ممکن است نهادی این نظرسنجیها را مدیریت کند که گرایش سیاسی داشته باشد، اما اینکه عددی جابهجا کند امکانپذیر نیست. به گفته او، چهارماه پیش که انتخابات مجلس شورای اسلامی بود، میزان مشارکت ۴۰ تا ۴۲ درصد اعلام شده بود که درست بود. اما حالا که این اتفاق افتاده، همه از نظرسنجیها ایراد میگیرند: «خطا در میدان اتفاق نیفتاده است، در تحلیل خطا رخ داده است؛ چون تصور میشد که افراد مردد رأی میدهند، اما این اتفاق نیفتاد.»
رفیعی معتقد است که روشهای نظرسنجی اصلاً نیاز به تغییر روشهای گردآوری ندارند، چون ایرادی وجود ندارد، البته شاید نظرسنجیهای تلفنی خیلی دقیق نباشد و حضوریها دقیقتر باشند، بهویژه در موضوعی مثل انتخابات ریاستجمهوری. مرکز افکارسنجی ایسپا هم همیشه بهصورت حضوری نظرسنجی انجام میدهد.
او درباره صداقت پاسخدهندگان هم توضیح میدهد: «پاسخهای نادرست و غیرواقعی در هر دو نظرسنجی تلفنی و حضوری ممکن است اتفاق بیفتد، تیمهای نظرسنجی هم ساده نیستند و میتوانند این موضوع را تشخیص دهند.»
به گفته رفیعی، درصد خطا در نظرسنجیها ممکن است ۱۰ تا ۲۰ درصد و برخی کمتر از یکدرصد باشد. این بستگی به موضوع نظرسنجی دارد: «در انتخابات مجلس، درصد خطا در نظرسنجی کمتر از یکدرصد بود. البته این اتفاق هم افتاده که برخی نظرسنجیها تا ۱۵ درصد خطا داشته باشند. البته بهطورکلی رفتار انتخاباتی بسیار پیچیده است، آن هم در ایران. ممکن است تا لحظه آخر، نتیجهها تغییر کند. بههرحال تا روز انتخابات ممکن است تحتتاثیر تبلیغات، رسانهها و... نتایج جور دیگری شود. این مسئله برای سایر نظرسنجیها اتفاق نمیافتد.»
تعیین میزان مشارکت، چالش بزرگ مؤسسههای نظرسنجی
رفیعی میگوید برای اینکه نتیجه نظرسنجیها درست و دقیق باشد، باید نظرسنجیها در فاصله کم و در روزهای مانده به انتخابات انجام شود. هرچقدر نظرسنجی نزدیک به روز انتخابات باشد، احتمال دقیقتر بودنش بیشتر است. البته در انتخابات ریاستجمهوری سال ۱۴۰۰ این مسئله دیده نمیشد؛ چراکه رقابت چندانی وجود نداشت و نتیجه انتخابات را دو هفته قبل از برگزاری، در نظرسنجیها میشد پیشبینی کرد و این اتفاق هم افتاد.
در انتخابات ریاستجمهوری سال ۱۴۰۰ ثبات عجیبی وجود داشت. میزان مشارکت در شهریورماه سال قبلاش ۴۰ درصد بود و آخرین نظرسنجی، مشارکت ۴۴ درصدی را نشان میدهد که میزان اختلافش با واقعیت حدود ۴ تا ۵ درصد بود. اما در انتخابات اخیر، کاندیدایی مانند آقای پزشکیان، طی دو هفته، از رتبه سوم به اول صعود کرد. بنابراین باید هر دو، سه روز یکبار نظرسنجی انجام شود.
او میگوید که برخی از مراکز نظرسنجی ممکن است تیم تحلیلی داشته باشند و یافتهها را بهطور عمیقی بررسی کنند، اما عمده مراکز نظرسنجی در سطح گردآوری دادهها و آمار توصیفی فعالیت میکنند و خیلی تمرکزی روی تحلیل ندارند: «وقتی رئیس ایسپا بودم، قرار بود یک گروه پژوهشی مطالعات افکار عمومی ایران راهاندازی کنیم که دیگر فرصتش پیش نیامد. تیم تحلیلی بسیار مهم است، چون داده خام میتواند گولزننده باشد.»
او ۴ سال رئیس ایسپا بود و ۶ سال هم معاون پژوهشی این مرکز: «تعیین نرخ مشارکت چالشیترین مسئله برای مراکز نظرسنجی است و حساسیت زیادی روی آن وجود دارد. در کشورهای دیگر اینطور نیست. بههمیندلیل است که با خطا مواجه میشود. تخمین آرای کاندیداها راحتتر است.»
نمونهگیری درست، نتایج درست
محمد رهبری، جامعهشناس و پژوهشگر شبکههای اجتماعی است و تحلیل قابل توجهی درباره ماجرای اختلاف در آمار میزان مشارکت مردم در انتخابات میدهد. او میگوید، افرادی که خودشان نظرسنجی را انجام دادهاند بهتر میتوانند در مورد این موضوع توضیح دهند: «به نظر من نمیتوان لزوماً به نظرسنجیها ایرادی گرفت، چراکه در دور قبلی انتخابات، نتایج مؤسسات نظرسنجی درست پیشبینی شده بود و نمونه آن را در انتخابات سال ۱۴۰۰ دیدیم که کاملاً دقیق بود. به همین دلیل این اختلاف در آمارها، به معنی ایراد در نظرسنجیها نیست، البته طبیعتاً ممکن است برخی از نظرسنجیها بهدلیل اینکه کارفرمایشان گرایش خاصی دارد، جهتگیری هم داشته باشند. ممکن است سوالها را طوری طراحی کرده باشند که درنهایت نتایج هم جهتگیری داشته باشند. اما بیشتر نظرسنجیها اینگونه نیست.»
براساس اعلام مؤسسه افکارسنجی دانشجویان – ایسپا – در نظرسنجی ششم تیرماه، یعنی دو روز قبل از برگزاری چهاردهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری، تعداد نمونهها ۳ هزار و ۵۸۹ نفر در سراسر کشور بوده است، حالا سوال این است که آیا میتوان روی همین نمونهها به درستی دادهها استناد کرد. رهبری در این باره توضیح میدهد: «منطق نظرسنجیها بر نمونهگیری درست است، اگر نمونهگیری درست باشد، میتواند معرف جامعه باشد و قابل استناد است. در جامعه ما نسبتی میان مردم ساکن شهر و روستا و کلانشهرها و همچنین سن و شغل آنها و درآمدشان وجود دارد، اگر در نمونهگیری این نسبتها به درستی انجام شده باشد، نتیجه هم درست است. بههرحال در انتخابات قبلی مشخص بود که نمونهها درست است و نتیجه نظرسنجی هم قابل استناد بود.»
خطای مرددان
چهارم تیرماه مؤسسه افکارسنجی ملت متعلق به مرکز پژوهشهای مجلس پیمایشی تلفنی از تمام افراد ۱۸ سال و بیشتر در کشور انجام داد؛ تعداد نمونه در دو موج هزار نمونه با حداکثر خطای ۳/۱ و در موج آخر ۸۵۰ نمونه با حداکثر خطای ۳/۴ درصد بود. در موج سوم این پیمایش ۴۵/۵ درصد از شرکتکنندگان گفتند که قطعاً در انتخابات شرکت میکنند، ۳۱/۸ درصد مردد بودند و ۲۱/۴ درصد هم گفتند که اصلاً شرکت نخواهند کرد. پرسش اینجاست که درصد خطای نظرسنجیها چقدر است؟
رهبری توضیح میدهد: «معمولاً خود مؤسسات نظرسنجی گزارش میدهند که چقدر درصد خطا دارند، البته مورد با مورد متفاوت است، اما در هر صورت درصد خطا در این نظرسنجیها کم است.» به گفته او، تمام نظرسنجیهایی که در این دوره برای انتخابات ریاستجمهوری انجام شد، در اعلام میزان مشارکت دچار خطا شده بودند. بیشتر نظرسنجیها میزان مشارکت را بالای ۵۰ درصد اعلام کرده بودند؛ اینها نتیجه مجموع افرادی بود که در نظرسنجیها گفته بودند قطعاً شرکت میکنند یا برای شرکت در انتخابات مرددند. یعنی در نظرسنجیها مرددان و قطعیها را با هم برای اعلام میزان مشارکت در نظر میگیرند. اما اینکه چه اتفاقی افتاد که تمام آنها، این مورد را خطا پیشبینی کرده بودند و حدود ۱۰ درصد میزان مشارکت را بالاتر اعلام کرده بودند، سوالی است که ذهن بسیاری از تحلیلگران را درگیر کرده است: «مسئولان مربوطه باید درباره این موضوع توضیح دهند و گزارش صادقانهای به مردم بدهند.»
او تاکید میکند که چون دادهها را در اختیار ندارد، نمیتواند بهطور دقیق در این زمینه توضیح دهد، با این حال به چند نکته اشاره میکند که مهمترین آن ماجرای مرددان است: «به نظر من بیشترین خطا در زمینه مرددان صورت گرفت، یعنی با اینکه تصور میشد آنها در انتخابات شرکت خواهند کرد، اما پای صندوقها نرفتند. ازسویدیگر در روزهای آخر مانده به انتخابات، کمپینهایی برای تحریم رأی به راه افتاد که روی مشارکت تاثیر گذاشت. در این میان نامزدها هم واکنشی نسبت به این ماجرا نشان ندادند. چهارشنبه، پنجشنبه و جمعه فعالیت این کمپینها به اوج خود رسید، اینکه این مسئله چقدر در میزان مشارکت نقش داشته، اطلاعی ندارم اما احتمالاً مؤثر بوده است.»
احتمال صداقت نداشتن پاسخدهندگان
به گفته این پژوهشگر، نکته دیگر، صادق نبودن پاسخدهندگان در نظرسنجیهاست: «شاید مردم نظر واقعیشان را اعلام نکرده باشند. البته خود مؤسسات طوری سوالها را طراحی میکنند که مردم نظر واقعیشان را اعلام کنند. آنها هم از روشهایی برای گرفتن جوابهای صادقانه مردم استفاده میکنند.»
او درباره اینکه آیا نباید تاثیر متغیرهایی مانند موج رأی ندادن روی این نظرسنجیها مورد بررسی قرار میگرفت، میگوید: «بههرحال در یکی، دو شب باقی مانده به برگزاری انتخابات، خیلی از عوامل روی رفتار مردم تاثیر گذاشت. ازسویدیگر میزان مشارکت مردم در ابتدای نظرسنجیها بالا بود، اما بعد از اعلام ردصلاحیتها دوباره روند کاهش پیدا کرد.»
مؤسسات نظرسنجی مستقل نیستند
نکته بعدی، استقلال مؤسسات افکارسنجی است: «اگر این مؤسسات مستقل باشند، قابل اعتمادترند، اما واقعیت این است که هر مؤسسه نیاز به اسپانسر دارد که آن اسپانسر مستقل نیست. یعنی نمیتوان گفت که یک نظرسنجی وابسته به هیچ نهاد و سازمانی نیست. اما یک مؤسسه میتواند به جایی وابسته باشد با این حال کار حرفهای انجام دهد. در کشورهای دیگر هم همینطور است. این مسئله به میزان اعتمادی که از سوی آن مؤسسه ایجاد شده بستگی دارد.»
او درباره اینکه آیا ممکن است برخی از دادههای این نظرسنجیها را سانسور کنند، توضیح میدهد: «مسئله سانسور باعث غیرواقعی شدن نتایج نمیشود، بلکه اعتماد را کم میکند. زمانیکه یک مؤسسه بهطور مرتب نظرسنجی انجام دهد و آنها را منتشر کند، قطعاً مورد اعتمادتر از مؤسسهای است که در دورههایی با فاصله زیاد، نظرسنجی انجام میدهد. اینکه دادهای منتشر نمیشود به خود نظرسنجی آسیبی نمیزند، بلکه اعتماد مردم را کم میکند.»
به گفته این پژوهشگر، تیمهای نظرسنجی تعدادی از مؤسسات، کاملاً حرفهایاند و تلاش میکنند اصولی کار کنند. در دورههای گذشته هم بسیاری از نظرسنجیها درست بوده است. نمیتوان تمام نظرسنجیهای کشور را زیرسوال برد، بلکه باید خواستار شفافیت شد.
نکته دیگری که از سوی این پژوهشگر برای کاهش مشارکت مردم اعلام میشود، ماجرای همزمانی برگزاری انتخابات شوراها و روستاها با انتخابات ریاستجمهوری سال ۱۴۰۰ است.
او میگوید که در آن سال هم اگر این دو انتخابات همزمان برگزار نمیشدند، میزان مشارکت خیلی کمتر میشد: «ما امسال انتخابات شوراها را همزمان با انتخابات ریاستجمهوری نداشتیم و مشارکت واقعیتر ثبت شد. بههرحال خیلیها در سال ۱۴۰۰ برای انتخابات شوراها و روستاها رفته بودند که برای ریاستجمهوری هم رأی دادند.»
به پاسخندادهها توجهی نشد
علیرضا کدیور، پژوهشگر و مدرس تحلیل داده است و درباره اختلاف میان آنچه نظرسنجیها از میزان مشارکت مردم عنوان کردهاند و آنچه در واقعیت ثبت شد، به «هممیهن» میگوید: «شیوه انتشار نتایج نظرسنجیهای انتخاباتی از یک استاندارد قابل قبول پیروی نمیکرد. نقشآفرینی سازنده نهاد نظرسنجی تنها در گرو این نیست که یکسری عدد منتشر شود، لازم است توضیح داده شود که چطور این کار انجام شده، مثلاً لازم است عنوان شود که از تعداد افرادی که مورد پرسش قرار گرفتهاند چه تعداد جواب ندادهاند. آنطور که شنیده میشود تعداد این افراد قابل توجه بوده و همین مسئله میتواند موجب سوگیری نمونه شده باشد. به این مسئله تقریباً از نخستین موج نظرسنجیها اشاره شد اما در عمل توجه چندانی به آن نشد. بهعنوان نمونه بهتر بود اعلام میشد از چه روشی برای محاسبه تاثیر درصد پرسششوندگان بدون پاسخ بر نتیجه نهایی استفاده شده تا پس از انتشار نتایج روش کمخطاتر مشخص شود. به همین دلیل بهنظر میرسد که انتشار مطالب مربوط به نظرسنجیها از یک استاندارد مشخص پیروی نمیکرد».
او میگوید، اغلب نظرسنجیها رتبهبندی نامزدها را کموبیش درست پیشبینی کرده بودند و مشکل همهگیری در این باره وجود نداشت: «خطای فاحش در پیشبینی میزان مشارکت رخ داد. این دو گزاره نشان میدهد که در بیشتر نظرسنجیها، یک نوعی سوگیری به جمعیت رأیدهنده وجود داشته است.»
بهگفته کدیور، لازم است نوعی ساختار حرفهای در انتشار نتایج گزارشها در این حوزه جا بیفتد تا مشخص باشد اعداد و ارقام دقیقاً طی چه فرآیندی به مرحله انتشار رسیدهاند.
همزمان با انجام نظرسنجیها در فضای مجازی، ماجرای رأی ندادن و تحریم آن مطرح شده بود؛ موضوعی که گفته میشود بر میزان مشارکت مرددها تاثیر داشته است. با این حال این پژوهشگر تاکید میکند که روشی برای سنجش چنین عاملی ارائه نشده است: «آنچه با اطمینان بیشتری میتوان گفت، وجود نوعی خطای سیستماتیک در نمونهگیری و ایراد در روش کار است. تصمیمگیریهای لحظه آخری ممکن است اثر داشته باشد اما روشی برای محاسبه تاثیر اندازه آن ارائه نشده است.»
با این همه اما این مدرس تحلیل داده، تاکید میکند همین که این اطلاعات منتشر میشود اتفاق بسیار خوبی است، چراکه حالا خود مراکز نظرسنجی که میزان مشارکت بالایی را اعلام کرده بودند، باید از کار خود دفاع کنند و بگویند که اشکال کار کجا بوده تا بتوانند به کارشان ادامه دهند و مرجعیت خود را در حوزه عمومی بازیابی کنند: «آنها احتمالاً قرار است برای دور دوم انتخابات هم نظرسنجی داشته باشند. نمیشود در دور اول آماری اعلام شود و در دور دوم، بدون هیچ توضیحی آماری بهکلی متفاوت با آن ارائه شود. در این صورت مسئولانه با مسئله برخورد نشده است. لازم است آنها خودشان توضیح دهند که خطایشان چه بوده است تا ایرادها برای نظرسنجیهای بعدی برطرف شود.»
مسئله دیگر تاثیر استقلال مراکز افکارسنجی در اعلام نتیجه پیمایشهاست. کدیور این توضیح را میدهد که نهاد نظرسنجی در ایران هم نوپاست، هم هنوز استقلال کافی ندارد؛ مدیریت بسیاری از آنها با تغییر دولتها تغییر میکند، درحالیکه میتواند لزوماً اینگونه نباشد. همین مسئله نیز میتواند در برخی موارد اثرگذار باشد و اعتماد را از بین ببرد.
مهمترین قدم برای حرفهایتر شدن فعالیت مؤسسات نظرسنجی از دید او انتشار کاملتر اطلاعات است: «هرچقدر اطلاعات بیشتری از این نظرسنجیها داده شود و روش کار مشخصتر باشد، نقدهای بهتر و دقیقتری دریافت میکنند و این فرصت را پیدا میکنند تا کیفیت کار خود را بالاتر ببرند.»
پیامک وزارت کشور و رویکرد صداوسیما
عباس عبدی، روزنامهنگار و پژوهشگر افکار عمومی است و درباره مشارکت در انتخابات به هممیهن میگوید: «زمانی که پنج، شش مؤسسه با کیفیتهای مختلف نظرسنجی میکنند و یک خطا در همه آنها تکرار میشود، به اعتقاد من، این موضوع میتواند به یک پدیده بیرونی ارتباط داشته باشد. ممکن است بخشی از مشارکت را عوامل دیگری کمرنگ کرده باشند. در کنار این مسئله، گرمای هوا را هم میتوان بهعنوان دیگر عامل کاهش مشارکت در نظر گرفت. در بسیاری از مناطق کشور، تا ساعت ۸ شب هم هوا بسیار گرم بود.»
او به این موارد نکته دیگری هم اضافه میکند؛ آن هم رویکرد صداوسیماست: «سازمان صداوسیما میخواست این انتخابات را دستاورد خود جلوه دهد. تمام این مسائل را آنها که نظرسنجی انجام میدهند باید توضیح دهند و بعد از انتخابات این عوامل را بررسی کنند.»
او در ادامه درباره تاثیر استقلال مؤسسههای افکارسنجی در اعلام نتیجه نظرسنجیها هم میگوید که این مسئله میتواند بر نتیجه کار مؤثر باشد. با این حال توضیح میدهد که اگر در نتیجه نظرسنجیها دست برده باشند، در کار مشخص میشود: «به اعتقاد من مستقل نبودن این مراکز، در این مورد توجیهی ندارد، چراکه اگر آنها اعداد را بالا یا پایین عنوان کرده باشند، خودشان را زیر سوال بردهاند.»