بحث ادامهدار درباره پاره شدن عکسها در انقلابها و شورشها و...
انتقام دمدستی ۲
عکسها بیش از یک تصویر ساده هستند؛ تصاویر میتوانند حامل معنا، قدرت، و گاه خاطرات جمعی مردمی شوند؛ خاطراتی که در این جور مواقع اساساً خاطرات خوشی نیستند و از بین بردنشان حس خوشایندی دارد.
دیروز نوشتم، «تا به حال دقت کردهاید بعد از هر انقلاب، سرنگونی، شورش و... اولین کاری که گروه برنده میکند پاره کردن عکسهاست...» واقعیت این است که عکسها بهطور مستقیم چهره و شخصیت یک فرد را نمایندگی میکنند و میتوانند احساسات قدرتمندی را در بیننده زنده کنند. به همین دلیل، پاره کردن یا تخریب عکسی که نماد یک «شخصیت» خاص باشد، اکتی قویتر از کلمات یا شعارهاست.
یک عکس میتواند احساساتی همچون خشم، ترس یا ناامیدی را در مردم زنده کند. وقتی تصویری دائماً نماد ظلم یا سرکوب باشد، قاعدتاً تخریب آن بهعنوان راهی برای تخلیه این احساسات عمل میکند. عکسها معمولاً در معرض دید و دسترس عموم هستند، به همین دلیل تخریب آنها سادهتر و سریعتر از نمادهای دیگر مانند مجسمهها یا ساختمانهاست. علاوه بر این، پاره کردن یک عکس تأثیر بصری فوری دارد و پیام را سریعتر منتقل میکند.
نکته دیگر اینکه عکسها، گاهی اوقات به ابزار پرستش شخصیتی تبدیل میشوند. این تصاویر طی سالها با لطایفالحیلی مقدس میشوند و تخریب آنها نشانه رهایی از یک پرستش اجباری است. در مرحله بعد عکس به دلیل ماهیتش، توانایی برقراری ارتباط مستقیم و بدون نیاز به کلمه را دارد. اینطور است که تخریب آن هم یک پیام محکم و بدون نیاز به توضیح کلامی ارسال میکند.
عکس به دلیل قابلیت نمایش جزئیات گویی حضور شخص را تداعی میکند. اینطور میشود که پاره کردن عکس به معنای حذف نمادین آن شخص از فضای اجتماعی تلقی میشود. در آخر اینکه عکسها بیش از یک تصویر ساده هستند؛ تصاویر میتوانند حامل معنا، قدرت، و گاه خاطرات جمعی مردمی شوند؛ خاطراتی که در این جور مواقع اساساً خاطرات خوشی نیستند و از بین بردنشان حس خوشایندی دارد.