| کد مطلب: ۲۲۰۳۰

ناتوانی دیپلماسی آمریکا در خاورمیانه

برایان کاتولیس، تحلیل انستیتو خاورمیانه

ناتوانی دیپلماسی آمریکا در خاورمیانه

تشدید درگیری‌ها بین اسرائیل و حزب‌الله لبنان، تلاش‌های دولت بایدن برای استفاده از دیپلماسی با هدف تنش‌زدایی و پایان دادن به درگیری‌ها در سراسر خاورمیانه، از جمله فشار چندماهه برای برقراری آتش‌بس در غزه و توافق برای آزادی گروگان‌ها را تضعیف می‌کند.

این واقعیت که این تشدید تنش درست زمانی رخ داد که آنتونی بلینکن وزیر امور خارجه ایالات متحده در دهمین سفر خود به منطقه از زمان آغاز جنگ اسرائیل و حماس بود، تأثیر ناچیز اقدامات دیپلماتیک دولت جو بایدن در فرونشاندن تنش‌ها را نشان می‌دهد. خاورمیانه در بیشتر سال‌ گذشته در آستانه تشدید تنش‌ها قرار داشته است و خطر جنگ مستقیم میان کشورهای منطقه با یکدیگر افزایش یافته است.

در ماه آوریل، خاورمیانه شاهد تبادل آتش نسبتاً کنترل‌شده بین اسرائیل و ایران بود. آن رویارویی یک لحظه حساس و خطرناک برای کل منطقه بود. اما دو کشور از آن زمان به بعد از آستانه ورود به یک جنگ گسترده‌تر عقب‌نشینی کرده‌اند و به جای آن درگیر تبادل آتشی شدند که عمدتاً از طریق شرکای ایران مانند حزب‌الله لبنان و حوثی‌ها در یمن، انجام می‌شد.

محور اصلی مبارزه، جنگ نامتقارن بین ایران و نیروهای نیابتی آن از یک سو و اسرائیل، ایالات‌متحده و برخی از کشورهای عربی، عمدتاً به عنوان شرکای خاموش آمریکا و اسرائیل، از سوی دیگر بوده است. از بسیاری جهات، آنچه ما می‌بینیم ادامه یک جنگ در سایه چنددهه‌ای است که ایران را در مقابل اسرائیل و ایالات متحده قرار داده است، اما این روزها این جنگ در سایه بیشتر از هر زمان دیگری علنی شده است.

دلیلش نیز جنگ اسرائیل با حماس در غزه و انگیزه‌های محور مقاومت تحت حمایت ایران در کنار زدن محدودیت‌ها و درگیر شدن در جنگ فرسایشی علیه اسرائیل است. اما مهم است که دو عامل اصلی این رویدادها را در نظر داشته باشیم: نخست ایران که با پیروی از ایدئولوژی انقلابی نظم موجود در خاورمیانه را بر نمی‌تابد و دوم وجود یک دولت راستگرای افراطی در اسرائیل است که راه‌حل دوکشوری را برای حل مسئله فلسطین نمی‌پذیرد و حاضر نیست از یک فرصت تاریخی برای عادی‌کردن روابطش با کشورهای عربی استفاده کند.

فرصتی که استفاده کردن از آن نیازمند پذیرش اسرائیل به پایان جنگ در فلسطین است. در این زمینه، ایالات متحده و دیگر بازیگران خارجی مانند اروپا، چین و روسیه می‌توانند نقش مهمی در تلاش برای شکل دادن به مسیر رویدادها در منطقه ایفا کنند، اما محرک‌های اصلی رویدادها خود بازیگران منطقه‌ای هستند. کشورهای عرب خلیج فارس، به‌ویژه عربستان سعودی، نقش محوری جالبی در این معادله دارد.

آنها از یک سو نمی‌خواهند شاهد تشدید تنش در منطقه گسترده‌تر با ایران باشند و از سوی دیگر می‌خواهند راه‌حل دوکشوری را به پیش برانند. تیم بایدن قطعاً سرخورده و ناامید است اما واقعیت این است که این ناامیدی ناشی از آرزومندی صرف و عدم تمایل به رویارویی با برخی از واقعیت‌های خشن در خاورمیانه امروزی است. هم اسرائیل و هم محور ایران ماه‌هاست که با یکدیگر در رویارویی هستند و منطقه در آستانه یک درگیری بزرگ قرار گرفته است.

در آن سو، ایالات متحده آمریکا فاقد اراده و تمرکز استراتژیک برای ایجاد تغییر اساسی در این داینامیک است. ایالات متحده آمریکا در یک وضعیت واکنشی گرفتار شده و صرفاً مشغول مدیریت بحران است. واشنگتن تمایلی به استفاده از زور و به کار گرفتن اهرم‌های مورد نیاز برای دستیابی به نتایج دیپلماتیکی که به دنبال آن است، ندارد. با در نظر گرفتن این شرایط، بعید نیست که روزهای تیره و تاری در انتظار خاورمیانه باشد.

اخبار مرتبط
دیدگاه
آخرین اخبار
پربازدیدها
وبگردی